وصيّت به دفن شبانه چرا؟

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله از اين دنيا رحلت نمود در حالى كه مأموريت بزرگ خود را به نحو حسن انجام داده بود. هنگام رحلت مكرر به مردم فرمود:
«من شما را از پرتگاه خطر محو و نيستى به شاهراه هدايت و سعادت رهبرى كردم و در مقابل اين خدمات و تحمّل زحمات طاقت فرسا از شما مزد رسالت نمى خواهم، بلكه مى خواهم درباره ى اولاد من كه يكى از ثقلين مى باشند مودّت و محبّت كنيد و از عواطف خود در حق آنها دريغ نورزيد (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِى القُرْبى)». و در دنباله ى اين سخن فرمود:
«فاطمه پاره ى تن من است و هر كه او را خوشحال كند، مرا خوشحال كرده است و هر كس فاطمه را اذيت كند مرا اذيت نموده و هر كس مرا اذيت كند خدا را اذيت كرده است» [ اين حديث از جهت معنى از احاديث متواتر اهل سنت بوده، و مهمترين محدثين آنها در باب مناقب آن حضرت ضبط نموده اند از جمله: بخارى، مسلم، ترمذى، ابن حنبل، ابوداود و... ] و به موجب روايت ديگر فرمود: «اى فاطمه پروردگار عالم به موجب خشم تو خشمگين و به خرسندى تو خرسند مى شود». [ اين روايت را ابن حجر عسقلانى در اصابه در ترجمه ى حضرت فاطمه نقل نموده، و نبهانى در «الشرف الموئد» ص 51 روايت آن را به طبرانى و غير آن نسبت داده است. ] حضرت فاطمه عليهاالسلام از امت اسلامى انتظار داشت پس از درگذشت پدر بزرگوارش، نهايت احترام را به پاس خدمات او درباره ى دخترش مبذول دارند. اين انتظار نه تنها برآورده نشد، بلكه نتيجه ى معكوس داد. امت در رأس آنها سران حكومت هيچ اعتنائى به توصيه و سفارشات آن حضرت ننمودند و دختر و يگانه يادگار او را به قدرى اذيت كردند كه كاسه ى صبرش لبريز گرديد و در سنّ جوانى و ناكامى مى ناليد هرگاه پنجه ى درد قلبش را سخت مى فشرد، و عقده ى گريه راه نفسش را مى گرفت و احساس مى كرد كه به محبتها و تسليت هاى پدر سخت محتاج است، به سراغ او مى رفت و بر تربت او مى افتاد و پنجه هاى لرزانش را در سينه ى خاك فرو مى برد و دستهايش را از آن پر مى كرد و با تمام عاطفه اى كه پدر را دوست مى داشت، آن را مى بوئيد و لحظه اى آرام مى گرفت، ناگهان با آهنگى كه از گريه درهم مى شكست و مى گفت:
ما ذا على مَنْ شَمَّ تربة أحمد           أنْ لا يَشُمَّ مدىَ الزّمان غَواليا
صُبَّتْ عَلىَّ مصائِبٌ لوْ أنّها           صُبَّتْ علىَ الأَيّامِ صِرْنَ لَياليا
[ نور الأبصار شبلنجى: ص 47. ] .
«چه باكى است بر كسى كه خاك قبر احمد را بوئيده كه در تمام زندگى هيچ عطرى نبويد. آنقدر مصيبت بر من ريخته شد كه اگر بر روزها ريخته مى شد، تمام شب تار مى گرديد».
اين غضب و خشم آرام نشدنى آخرين اثر خود را به صورت يك وصيت جانگدازى ظاهر نمود و به طورى كه تا اندازه اى پرده ى ابهام را از روى دردهاى درونى حضرت زهرا عليهاالسلام برمى داشت، آشكار ساخت به اين معنى اين دلتنگى كار را به جائى رسانيد كه دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به مولاى متقيان وصيت كرد كه جسد پاكش را شبانه به خاك بسپارد تا هيچ كس از اين غاصبين موفق به خواندن نماز بر جنازه ى اطهرش نشوند. و از موقعيت او سوء استفاده نكنند.
روى اين اصل امير مؤمنان عليه السلام بدن يادگار پيامبر را در ظلمت شب به خاك سپرد. و در مقابل غم و غصه هاى عالم را در دل خود پنهان نمود و امانتى را كه در دست داشت، با صدها خون جگر به صاحبش رد كرد.
صبح آن شب مردمى كه براى شركت در مراسم تدفين دختر پيامبر آمده بودند، بر خلاف انتظار از دفن پنهانى آن حضرت آگاه شدند و بر امير مؤمنان اعتراض كردند و گفتند: چرا بدن زهرا را شبانه دفن كردى؟ حضرت در پاسخ آنها فرمود: وى به من چنين وصيت نموده بود و من هم حاضر نبودم برخلاف وصيت او رفتار نمايم زيرا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: فاطمه ى پاره ى جگر من است كسى كه او را اذيت نموده، مرا اذيت كرده است پس من روا نداشتم با سرپيچى از اين وصيت، رسول خدا را اذيت كرده با او مخالفت ورزيده باشم.
مؤلف كتاب ارزشمند «محاكمه ى قضائى جانشينان محكوم» مى نويسد:
«از اين جواب احوال مردم دگرگون شده گروهى در آتش مصيبت و حرمان، از عدم موفقيت به نماز گزاردن مى سوختند و جمعى از عاقبت وخيم اين وصيت هراسناك بوده و بر خجلت و شرمسارى و سرشكستگى خود در نزد رسول خدا فكر مى كردند پاره اى از مردم اين كار را مستند به على عليه السلام دانسته از وى مكدّر و رنجيده خاطر شدند به فكر جبران افتادند. از اين رو عمر كه فرد شاخص اين عده به حساب مى آمد، به مردم دستور داد جستجو كنند تا قبر آن حضرت را پيدا نموده، آن را نبش كنند و بر آن حضرت نماز بگذارند ولى آنان هر چه جستند كمتر يافتند هر چه كوشيدند به حيرت بيشترى دچار شدند، سرانجام قبر براى هميشه از نظرها پنهان شد و با غيبت خود تمام حقايق در مورد اسرارى كه ديروز و امروز و فردا در اطراف آن صحبت ها شده و خواهد شد، ظاهر نمود».
همين نويسنده ادامه مى دهد:
«اگر اين قبر از ديده ها پنهان نمى شد، و امروز ما محل آن را به خوبى مى دانستيم، از كجا به دردهاى كشنده اى كه آن حضرت در كانون سينه ى مباركش در زير پرده هاى صبر مخفى نموده و سرانجام موجب غروب آن شمس خاندان رسالت شد، مى رسيديم؟! از چه راهى مى توانستيم تعيين كنيم كه حضرت از تشكيلات آن زمان ناراضى بود و از كجا به ما مسلم مى شد كه حق آن حضرت را غضب نموده؟ از كجا ظلم و ستم آن ها نسبت به پاره ى جگر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بر ما واضح مى شد؟ از كجا به طور مسلم از نقشه ها و كارها و دسيسه بازيها و حقه و نيرنگ هاى اين خلفا اطلاع حاصل مى كرديم؟ زيرا اگر قبر پنهان نمى شد، علاوه بر اين كه ممكن بود با هزاران دوز و كلك روى جنايتهاى خود را بپوشانند و با اخبار جعلى حاكى از خشنودى حضرت زهرا عليهاالسلام امر را مشتبه كنند. علاوه بر اين اگر چند روايتى هم از طريق شيعه بعضى حقايق را مى گفت (نه تنها نمى توانست طرف را قانع كند، بلكه) براى خود ما هم يقين آور نبود ولى اكنون هر فرد مسلمانى نه!، بلكه هر كسى كه از پنهان شدن اين قبر آگاه مى شود فوراً از خود سرّ اين مطلب را جويا شده مى پرسد: چرا بايد قبر نوع مسلمانان صدر اسلام كه شايد اغلب آنها معروفيتى هم نداشته يا اگر هم داشتند ، معروفيت آنها قابل مقايسه با شهرت دختر پيغمبر نبود (چرا بايد قبر آنها معلوم باشد و قبر يگانه فرزندى كه خدا او را مدح نموده و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آن قدر به او اظهار علاقه مى فرمود، از نظرها غائب باشد؟!
چرا بايد مسلمانان كه آنقدر به نگهدارى آثار گذشتگان خود علاقمند بودند از اين معنى آگاه نباشند؟ مسلماً اين امر يك امر عادى نيست حتماً بايد يك جهت مهمى داشته باشد اين پرسشها همين طور ادامه دارد تا اين كه اگر شخص، اندكى كنجكاو باشد، براى پاسخ اين سؤالات خود از پا ننشسته و نه تنها سرّ اين مطلب، بلكه در خلال اين پژوهش، اسرارى بر او مكشوف خواهد شد». [ محكمه ى قضائى جانشينان محكوم، ترجمه ى كتاب «الإستغاثة فى بدع الثلاثة» نوشته ى ابوالقاسم كوفى و ترجمه ى و شرح عبدالجواد فلاطورى: ص 49- 52. ] آرى حضرت زهرا عليهاالسلام با اين وصيت، آخرين ضربه ى مهلك را بر حريفان وارد ساخت و يك سند زنده و محكمى براى مظلوميت و حقانيت خويش براى هميشه باقى نهاد و بر مشروعيت حكومت شيخين خط بطلان كشيد و امت اسلامى را براى ابد سرافكنده و شرمنده ساخت.
البته هر مسلمان آزاده درصدد برمى آيد قبر دختر عزيز پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله را پيدا كند وقتى شنيد كه جاى قبر معلوم نيست، قهراً خواهد پرسيد، چرا؟ در جواب خواهد شنيد كه خود زهرا وصيت نمود كه قبرش مخفى بماند و راضى نشده قبرش معلوم باشد. اينجاست كه خود آن شخص علت قضيه را درك خواهد كرد و خواهد فهميد كه لابد از دستگاه خلافت ناراضى بوده و جنازه ى او در محيط خفقان دفن شده است و از اين راه خواسته عدم رضايت خود را از وضع موجود اعلان نمايد. باز اين انديشه در او پيدا خواهد شد مگر ممكن است دختر محبوب پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله با آن همه فضائل و كمالات و موقعيتى كه در اسلام داشته، از خليفه ى پدرش ناراضى باشد و خلافت او صحيح باشد؟! چنين چيزى امكان ندارد.
پس نتيجه خواهد گرفت كه خلافت او نامشروع و غصبى و برخلاف نظر پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و خاندان رسالت بوده است.
به عبارت ديگر: با در نظر گرفتن خبر «هر كس فاطمه را اذيت كند مرا اذيت نموده و هر كس مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده» و با توجه به روايت مروى از عامّه كه «يا فاطمه پروردگار عالم به موجب خشم تو خشمگين و به خرسندى تو خرسند مى شود» و با پيجوئى از علل پنهان ماندن قبر صدّيقه ى كبرى و به عبارت ساده تر: با اعتراف به اين كه حضرت زهرا عليهاالسلام به واسطه ى ستمها و جفاهائى كه از اين جفاكاران نسبت به حضرتش شده بود، راضى نشد اينها بر جنازه اش نماز بگذارند و حاضر نشد حتى از قبر او هم اطلاعى حاصل نمايند. با وجود اينها ديگر جاى شبهه نيست كه ايشان مغضوب خدا بوده و با اين كردار زشت به يقين، خدا و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را اذيت نموده اند. جاى هيچ سخن نيست كه اينها همان كسانى هستند كه پروردگار عادل در دفتر محاسبات خود صفحه ى روشنى براى رسيدگى به حال آنها باز نموده، در دفتر پاداش اينها يعنى اين كسانى را كه به خدا و پيامبر اذيت نموده اند اين طور بيان مى كند كه:
(إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً).
«كسانى كه خدا و رسول او را اذيت نموده اند، خداى در دنيا و آخرت آنان را لعنت نموده و عذاب خوار كننده اى براى آنان مهيا ساخته است». [ محكمه ى قضائى جانشينان محكوم، ترجمه ى كتاب «الإستغاثة فى بدع الثلاثة» نوشته ى ابوالقاسم كوفى و ترجمه ى و شرح عبدالجواد فلاطورى: ص 49- 52. ] مظلوميت حضرت زهرا عليهاالسلام آنقدر دردناك و تكان دهنده است كه دل هر انسان با وجدان را جريحه دار مى كند و وجدانهاى خوابيده را بيدار مى سازد و قوى ترين سند مظلوميت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و محكم ترين مستمسك شيعيان مى باشد. او با مظلوميت خويش ثابت كرد كه شيخين سزاوار غضب خدا و رسول او هستند زيرا كسى را به خشم آورده و دل و جان كسى را آزرده اند كه بنا به نصّ حديث نبوى [ مستدرك الصحيحين: ج 3، ص 153- اُسد الغابة: ج 5: ص 522- تهذيب التهذيب: ج 12، ص 441- كنز العمّال: ج 7، ص 111. ] خدا و رسولش با غضب او غضبناك مى شوند و با رضايت او خشنود مى گردند و از اينرو به خلافت خدا و جانشينى رسولش شايستگى را ندارند.
بدين ترتيب فاطمه عليهاالسلام وارث پيامبر، مظهر «حقّ مظلوم» و در عين حال نخستين «اعتراض» و تجسم نيرومند و صريح «داد خواهى» عدم مشروعيت خلافت خلفا را ثابت نموده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page