در كتاب احتجاج طبرسى از امام باقر عليهالسلام روايت شده است: «هنگامى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله به غدير خم، كه در سه مايلى جحفه قرار دارد(104)، رسيد؛ جبرئيل وقتى كه پنج ساعت از روز گذشته بود بر آن حضرت نازل شد و فرمود: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك» و آن را به انجام اين دستور الهى بسيار ترغيب كرد. به دنبال آن پيامبر دستور داد كه پيشافتادگان برگردند و عقبماندگان پيش بيايند و در آن منطقه جمع شوند تا على عليهالسلام را به عنوان جانشين خود معرفى كند و آنچه را كه خداوند درباره على عليهالسلام نازل كرده است، به آنها ابلاغ كند و خداوند به آن حضرت خبر داده بود كه او را از شر مردم در امان نگه مىدارد.
وقتى كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله دستور اجتماع مردم را داد، اوايل كاروان به جحفه رسيده بود كه آن حضرت دستور داد تا بازگردند و افراد در همان جا منتظر ماندند تا دنباله كاروان از راه برسد. به دستور جبرئيل آن حضرت كمى به سمت راست مسير متمايل شد و در كنار مسجد الغدير مستقر شد. در آن منطقه درختچههاى سلمه زيادى بود كه حضرت دستور داد تا زير اين درختچهها تميز شود و با سنگ يك مكان مرتفعى ساخته شود تا او روى آن بايستد و بر مردم مشرف باشد.
از همان ابتدا كه پيامبر صلىاللهعليهوآله بر بلندى ايستاد. على عليهالسلام هم يك درجه پايينتر از او ايستاده بود تا اينكه آن حضرت دست خود را بر بازوى على عليهالسلام زد و على عليهالسلام دست خود را به سوى رسول خدا دراز كرد. آن حضرت دست على عليهالسلام را گرفت و بالا كشيد به طورى كه همرديف رسول خدا شد.»(105)
در البرهان به نقل از زيدبن ارقم نقل شده است: «هنگامى كه شنيديم رسول خدا اعلام مىكند: من فرستاده خدا هستم، دعوتكننده به سوى خدا را اجابت كنيد، به سرعت به سوى آن حضرت رفتيم و ديديم كه از شدت گرما سر و پاهاى خود را با لباسهايش پوشانده است. آن حضرت دستور داد كه خار و خاشاكهاى زير درختچهها راتميز كنيد و پس از آن فرمود كه جهاز شتران و بار و بنديلهاى خودمان را بياوريم. آنها را آورديم و روى هم چيديم و پارچهاى روى آنها كشيديم، آنگاه رسول خدا بر بالاى آن ايستاد.»(106)
گرچه اين دو خبر تصريح نكردهاند كه اين كارها بعد از نماز ظهر بوده است، اما خبرهاى زيادى به اين نكته تصريح كردهاند. به طور مثال، سيد بن طاووس از كتاب النشر والطى از حذيفه بن يمان روايت مىكند: «رسول خدا صلىاللهعليهوآله به ما رسيد و اعلان كرد كه براى نماز جماعت جمع شويد! سپس ابوذر و عمار و مقدار و سلمان را فرا خواند و فرمود كه ميان درختچهها را تميز كنند و چادرى برپا نمايند. سپس فرمود كه سنگها را روى هم بچينند و منبرى درست كنند. آنها چنين كردند تا طول منبر به اندازه قامت رسول خدا صلىاللهعليهوآله رسيد و سپس فرمود كه روى آن را با پارچه پوشانند. آنگاه بالاى اين منبر رفت. او گاهى به راست و گاهى به چپ نگاه مىكرد و منتظر بود كه همه مردم جمع شوند. پس از جمع شدن همه مردم، دست على عليهالسلام را هم گرفت و او را بالاى منبر برد. على در سمت راست رسول خدا و يك درجه پايينتر از او ايستاد.»(107)
در بشارة المصطفى از براء بن عازب و زيد بن ارقم اين مطلب را افزوده است كه: ما در روز غدير كنار رسول خدا صلىاللهعليهوآله بوديم و شاخههاى درخت را بالاى سرش نگه مىداشتيم.(108)
ابن حنبل به نقل از زيد بن ارقم افزوده است: آن حضرت دستور داد تا براى نماز جمع شوند و نماز را به جاى آورد و براى در امان ماندن وى از نور خورشيد پارچهاى را بر درختى انداخته بودند.(109)
در غدير خم
- بازدید: 1232