در شهادتگاه مرج العذراء

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

سرزمين مرج العذراء كه بازداشتگاه حجر و ياران او شده بود، از جهتى براى حجر بن عدى عزيز و خاطره انگيز بود بود. در فتح اين سرزمين و گسترش ‍ دامنه اسلام به آن سامان ، حجر بن عدى نقش داشت . در زمان خليفه دوم آن ديار، آغوش به روى اسلام گشود. وقتى حجر را دست بسته به آن جا آوردند و نام آن جا را پرسيد و فهميد، گفت : من اولين مسلمانى بودم كه در اين منطقه تكبير گفتم و خدا را ياد كردم ، اينك دست بسته و اسير مرا به اين جا آورده اند! (1)
شايد اين رفتار با حجر، از پليدى و كينه معاويه با اسلام سر چشمه مى گرفت . او به هيچ ارزش دينى پايبند نبود. نخستين فاتح اين سرزمين را در همان جا زندانى كرد و سرانجام هم همان جا به قتل رساند. اين نوعى دهن كجى به اصول ارزشى اسلام و علاقه اى بود كه حجر بن عدى به اين سرزمين داشت و در آن جا جهاد و فتح كرده بود.
معاويه سه نفر را ماءمور كرد كه به مرج العذراء بروند و آن گروه را به قتل برسانند. يكى از آنان به نام هدبه بن فياض ، يك چشم داشت . كريم بن عفيف ، يكى از ياران زندانى حجر كه نگاهش به او افتاد، گفت : اگر فال بد زدن حقيقت داشته باشد. به نظرم نصف ما كشته مى شويم و نصف ديگر آزاد مى شويم ! و... همان گونه هم شد. (2)
همراه آن سه ماءمور، كسى هم براى رها ساختن آن شش نفر آمده بود. آنان كه از مرگ نجات يافتند عبارت بودند از: عاصم ، ورقاء، ارقم ، عتبه ، سعد و عبدالله .
ماءموران به بقيه گفتند: ماءموريت داريم به شما ابلاغ كنيم اگر از على عليه السلام اظهار برائت كنيد و او را لعن كنيد، رهايتان مى كنيم ، و گر نه كشته خواهيد شد. گفتند: هرگز چنين نخواهيم كرد. آن ماءمور يك چشم وقتى پيش حجر آمد، گفت : اى سر دسته گمراهى و سر چشمه كفر و سر كشى ، اى دوستدار ابو تراب ! معاويه مرا به كشتن تو و يارانت فرمان داده است ، مگر آن كه از كفر خود برگرديد و از على عليه السلام بيزارى بجوييد.
حجر و همراهانش گفتند: صبر بر تيزى شمشير، برايمان آسان تر از چيزى است كه ما را به آن مى خوانيد. رفتن به ديدار خدا و پيامبر و على ، برايمان محبوب تر از ورود به دوزخ است . (3)
بارها از آنان خواستند كه از امير المومنين على عليه السلام بيزارى بجويند تا آزاد شوند؛ولى آنان زير باز نرفتند و پذيراى شهادت در راه عشق مولا شدند.
قبرهايى براى آنان كندند، كفن ها يشان را آماده ساختند.
حجر گفت : مثل اين كه كافريم ، ما را مى كشند و مثل آن كه مسلمانيم ، ما را كفن مى كنند! (4)
غل و زنجيرهايشان را گشودند. آنان همه آن شب را به نماز پرداختند. زمزمه دعا و نمازشان بلند بود و آماده رو به رو شدن با عروس شهادت بودند. شب خوشى داشتند.
صبح شد. باز هم براى آخرين بار، به آنان پيشنهاد شد كه از على عليه السلام بيزارى بجويند. گفتند: خير، ما پيرو و شيفته اوييم و از آنان كه وى از ايشان بيزار بود، بيزاريم .
ماءموران آماده شدند كه آنان را به قتل برسانند.
در آن لحظه ، حجر بن عدى حديثى نقل كرد. گفت : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرموده بود:
اى حجر! در راه محبت على ، با شكنجه كشته مى شوى ، وقتى سرت به زمين برسد، از زير آن چشمه اى مى جوشد و سرت را شست و شو مى دهد.
ياران حجر، بى تاب شهادت بودند و پروانه وار برگرد چلچراغ شهادت مى چرخيدند و هر كدامشان مى خواستند زودتر به اين فيض بزرگ برسند. يكايك در خون خويش تپيدند و داستان جاودانگى در سايه شهادت را نگاشتند، تا آن كه نوبت به حجر رسيد.
هدبه بن فياض ، ماءموريت داشت حجر بن عدى را گردن بزند.
طبق برخى نقل ها، فرزند حجر به نام همام نيز همراه پدر بود. صحنه كشتن پدر در پيش چشمان فرزند، بسيار تكان دهنده و براى حجر نگران كننده بود. حجربن عدى بيم آن داشت كه اگر فرزند كم سن و سالش شاهد آن صحنه فجيع و هولناك باشد. روحيه خود را از دست بدهد و دست از راه حق و مرام اهل بيت بردارد.
به جلاد گفت : اگر به كشتن پسرم همام نيز ماءموريت دارى ، او را زودتر از من به قتل برسان . جلاد نيز چنين كرد. وقتى به حجر گفته شد چرا چنين خواستى و داغدار فرزند نوجوان خويش شدى ، گفت : ترسيدم وقتى شمشير را بر گردن من ببيند وحشت كند و دست از والاى اميرالمؤمنين عليه السلام بردارد و در نتيجه ، در روز قيامت من و او در بهشت برين كه خداوند به صابران وعده داده است ، همراه هم نباشيم . اين بود كه نخواستم او شاهد شهادت من باشد. اين نهايت ايثار و فداكارى در راه حق است و از صحنه هاى نادر به شمار مى رود.
يكى از محققان (5)در ترسيم اين بخش از حادثه ، كه بسيار زيبا و بر خور دار از اوج حماسه است مى نويسد:
سر مطهر آن نوجوان در برابر نگاه هاى پدر بر زمين چرخيد و كنار آن پيكر پاك و خونين قرار گرفت . در حالى كه پدر، اين منظره جانگداز را تماشا مى كرد، دست به آسمان گشود و خدا را بر اين نعمت سپاس گفت ، نعمت جهاد و صبر، نعمت اين كه فرزندش فداى راه حق شد و از عقيده اش دست نشست . پدر كنار جسد فرزند دلبند و شهيدش نشست ، خاك و خون از چهره او پاك كرد و بر پيشانى او بوسه زد، بوسه اى كه عميق ترين رنج هاى يك انسان را همراه داشت . سپس خطاب به فرزند شهيدش چنين گفت :
خداوند رو سفيدت گرداند، همچنان كه مرا نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رو سفيد ساختى .
راستى كه ايمان معجزه مى كند و انسان را در پيشگاه اين همه عظمت روحى و جلوه باطنى و جان روشن و الهى ، خاضع مى سازد. همين روحيه ها و ايمان ها بود كه از سوى پيروان حق و ياران على ابن ابى طالب عليه السلام آشكار مى شد و قدرت اهريمنى امويان را به لرزه مى انداخت .
حجربن عدى ديگر نگران فرزند و باختن روحيه و سست شدن ايمان او نبود و آمادگى كامل براى استقبال از شهادت در راه عقيده داشت ، ولى در آخرين لحظات ، مى خواست باز هم روح بلند خويش را در آستان عظمت خدا به نيايش وا دارد.
حجر، در آستانه شهادت ، از آنان مهلت خواست تا دو ركعت نماز بخواند و براى آخرين بار، بندگى خويش را در آستان پروردگار، ابراز كند.
به آنان گفت : بگذاريد وضو بگريم . اجازه دادند. چون وضو ساخت ، گفت : بگذاريد دو ركعت نماز بخوانم ، به خدا سوگند من هرگز وضو نگرفته ام مگر آن كه با آن ، دو ركعت نماز خوانده ام . گذاشتند دو ركعت نماز خواند. به نظر آنان نمازش طولانى شد. گفتند: خيلى طول دادى ، نكند از مرگ ترسيده اى ؟حجر گفت : اگر هم بترسم رواست ، شمشيرى آخته مى بينم و كفنى گسترده و قبرى كنده شده . ولى باور كنيد كه اين كوتاه ترين نمازى بود كه تا كنون خوانده ام !
آن گاه گفت : خدايا! از اين امت به درگاهت شكايت مى آورم . كوفيان بر ضد ما گواهى دادند و شاميان ما را مى كشند.
و افزود: به خدا سوگند، اگر مرا در اينجا مى كشيد، بدانيد كه من نخستين كسى هستم كه در اين سرزمين نداى توحيد سر دادم و نخستين كسى هستم كه در اين جا مرا مى كشند. (6)
به آنان گفت : مرا با همين بند و زنجير بكشيد و خون هايم را مشوييد، مى خواهم معاويه را در قيامت با اين حال ، ديدار كنم . (7)
سرانجام ، حجربن عدى با تيغ همان هدبه يك چشم به شهادت رسيد، در حالى كه مى گفت : حبيبم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مرا به چنين روزى خبر داده بود.
آن روز، مرج العذراء به خون اين شش شهيد جاودانه رنگين شد:
حجربن عدى ، شريك بن شداد حضرمى ، صيفى بن فسيل شيبانى ، قبيصه بن ضبيعه عبسى ، محرز بن شهاب تميمى ، كدام بن حيان عنزى .
در برخى نقل ها، نام همام ، فرزند نوجوان حجربن عدى را هم آورده اند كه پيش از پدر، او را به شهادت رساندند.
بر پيكر آن شهيدان نماز خواندند و همان جا به خاك سپردند.
اكنون ضريحى قبر آن شش شهيد را در بر گرفته است و در كنار آن مسجدى قديمى است .
مزار حجربن عدى و ياران به خون خفته اش ، سمبل جهاد در راه عقيده و حب اهل بيت و عشق به اميرالمؤمنين و الهام بخش فداكارى در راه حق است .
شهادت حجر بن عدى و يارانش در سال 51 هجرى بود.
خون حجر، به ما چنين مى آموزد:
- فداكارى و قربانى شدن در راه محبت و دوستى ، آسان است .
- شهيدان عشق ، با شهادت خود راه حق و عزت را هموار ساختند.
- مسلمانان راستين ، مصالح دين را بر منافع دنيوى ترجيح مى دهد.
- استوارى بر سر ايمان و عقيده ، خصلت مردان آزاده است .
- برترين جهاد، سخن حق در برابر حكومت ستمگر است .
- دوره باطل گذرا، اما دولت حق ، ابدى است .
آرى ...
مسافران رهى سرخ
از اعتياد به بودن
از اعتياد به ماندن
به بال هاى سفيد فرشتگان چو نشستند.
به شوق شهر شهادت
از اين سياهى زندان ، وز اين اقامت در بند
رها شدند و برستند
ز دست بسته خود، دستبند گشودند
ز پاى خسته خود، پاى بند گسستند
و درب هاى قفس را
كه ساليان درازى
به قفل قدرت طاغوت ، بسته بود شكستند
و بندهاى ستم را، به بازوان توانا و لاله گون شهادت
به حكم معجزه خون
زهم دريده ، پريدند،
تا كه شهادت دهند كه هستند (8)

_________________________________________________________________________________

1- اعيان الشيعه ، ج 4، ص 580.
2- ابن اثير، كامل ، ج 3 ص 485.
3- مروج الذهب ، ج 3، ص 12.
4- الدرجات الرفيعه ، ص 428.
5- سيد محمد بحر العلوم ، در كتاب من مدرسه الامام على عليه السلام ، ص 50.
6- ابن اثير، كامل ، ج 3، ص 485.
7- اعيان الشيعه ، ج 4، ص 580.
8- از نويسنده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page