روزشمار ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در قاب احادیث

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

بشارت خداوند به وجود صدیقه طاهره(سلام الله علیها) در شب معراج
پیش از تولّد حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، خداوند در معراج، بشارت تولّد ایشان را به نبیّ خاتم(صلی الله علیه و آله و سّلم) داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَۀَ مِنْ خَدِیجَۀَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ...»، ای پیامبر! خداوند (ولادت) فاطمه را از خدیجه، دختر خویلد به تو بشارت می‌دهد.(1)


 

دوری گزیدن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) از حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سّلم) دستور می‌دهد که باید چهل شبانه‌روز از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دوری گزیند، در بخشی از حدیث آمده است: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) در ریگزار ابطح با عمّار یاسر، منذر بن ضحضاح، ابوبکر، عمر، علیّ ابن ابی‌طالب(علیه السّلام)، عبّاس بن عبدالمطلّب و حمزه بن عبدالمطلّب نشسته بودند، ناگهان جبرئیل در صورت عظیمش بر او فرود آمد؛ بال‌هایش را از مشرق تا مغرب گسترانیده بود. پس ندا داد: «ای پیامبر بزرگوار! خداوند بر تو سلام می‌فرستد و به تو دستور می‌دهد که چهل روز از خدیجه فاصله بگیری».(2)

عبادت چهل روزه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم)
در بخشی از حدیث آمده است: پیامبر در این چهل روز، روزه‌دار بود و در شب به عبادت می‌پرداخت.

پایان چهل روز، نزول جبرئیل و میکائیل برای تحفه الهی
پس از سپری شدن چهل روز، جبرئیل فرود آمد و گفت: «یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی! یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَهُوَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَتَأَهَّبَ لِتَحِیَّتِهِ وَ تُحْفَتِهِ، قَالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله و سّلم) یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا تُحْفَۀُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَا تَحِیَّتُهُ قَالَ لَا عِلْمَ لِی...»، ای پیامبر بزرگوار! خداوند به تو درود می‌فرستد و به تو دستوری می‌دهد که برای هدیه و تحفه او آماده شوی، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) به او گفت: «تحفه پروردگار چیست؟» جبرئیل گفت: من به آن آگاهی ندارم، در آن وقت، میکائیل فرود آمد و با او ظرفی بود که با پارچه‌ای از سندس [یا استبرق] پوشیده شده بود، آن را جلوی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) گذارد.(3)

افطار با غذای مخصوص الهی
جبرئیل(علیه السّلام) به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) گفت: پروردگار به تو دستور می‌دهد که از این غذا افطار کنی، «کَشَفَ الطَّبَقَ فَإِذَا عِذْقٌ مِنْ رُطَبٍ وَ عُنْقُودٌ مِنْ عِنَبٍ فَأَکَلَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله و سّلم) مِنْهُ شِبَعاً وَ شَرِبَ مِنَ الْمَاءِ رِیّاً وَ مَدَّ یَدَهُ لِلْغَسْلِ فَأَفَاضَ الْمَاءَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ وَ غَسَلَ یَدَهُ مِیکَائِیلُ وَ تَمَنْدَلَهُ إِسْرَافِیلُ ارْتَفَعَ فَاضِلُ الطَّعَامِ مَعَ الْإِنَاءِ إِلَی السَّمَاءِ»، ظرف را آشکار ساخت، در آن، خوشه‌ای خرمای تازه و خوشه‌ای انگور بود، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سّلم) از آن‌ها میل فرمودند، بعد از آن، آب نوشید تا سیراب شد، پس اراده فرمود دست‌های خود را بشوید؛ جبرئیل بر دست‌هایش آب ریخت. میکائیل آن را شست‌وشو داد و اسرافیل با دستمالی خشک کرد، آنگاه اضافه غذا را با ظرف آن به طرف آسمان بردند.(4)
در ادامه این روایت آمده که حضرت علی(علیه السّلام) می‌فرمایند: روش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) این بود که هنگام افطار به من دستور می‌داد در را باز کنم تا اگر کسی می‌خواست غذا بخورد، وارد شود؛ ولی در آن شب به من فرمودند: کنار در بنشین و کسی را راه نده؛ زیرا خوردن این طعام بر غیر من حرام است، پس می‌توان گفت این غذا با غذاهای دنیایی بسیار فرق داشت؛ بلکه در میان مائده‌های الهی نیز غذای مخصوص دربار الهی بود.

تعجیل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) در مواقعه با حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به امر الهی
پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) از آن غذای بهشتی و الهی خورد، برخاست تا برای نماز آماده شود، جبرئیل او را از نماز خواندن منع کرد و به او فرمود: «الصَّلَاۀُ مُحَرَّمَۀٌ عَلَیْکَ فِی وَقْتِکَ حَتَّی تَأْتِیَ إِلَی مَنْزِلِ خَدِیجَۀَ فَتُوَاقِعَهَا فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ آلَی عَلَی نَفْسِهِ أَنْ یَخْلُقَ مِنْ صُلْبِکَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَۀِ ذُرِّیَّۀً طَیِّبَۀً فَوَثَبَ رسول ‌الله(صلی الله علیه و آله و سّلم) إِلَی مَنْزِلِ خَدِیجَة»؛ اکنون وقت نماز نیست؛ بلکه باید به خانه خدیجه روی و با وی همبستر شوی، خداوند اراده فرمود که امشب از صلب شما فرزندی پاک بیافریند، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سّلم) به دنبال این فرمان، فوری به طرف خانه خدیجه روانه شد.(5)

احساس بارداری در همان لحظات اوّل برای حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
در آن شب نورانی، نطفه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به امر الهی از صلب نبوّت به رحم مطهّر منتقل شد و این نکته مهمّی بود که در جمله حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، هویداست؛ اینکه برخلاف تمام انعقاد نطفه‌ها، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از همان لحظه متوجّه باردار شدن خود شد، «فَلَا وَ الَّذِی سَمَکَ السَّمَاءَ وَ أَنْبَعَ الْمَاءَ مَا تَبَاعَدَ عَنِّی النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله و سّلم) حَتَّی حَسِسْتُ بِثِقْلِ فَاطِمَۀَ فِی بَطْنِی»، سوگند به آنکه آسمان را برافراشت و آب را از چشمه‌ها جاری ساخت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سّلم) در آن شب از من دور نگردید، مگر اینکه سنگینی حمل فاطمه(سلام الله علیها) را در وجود خود احساس کردم.(6)

صحبت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با مادرش در زمان بارداری
هنگامی که حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) که فردی یتیم و فقیر بود، ازدواج کرد، زنان مکّه از او دوری می‌گزیدند، به او وارد نمی‌شدند و سلام نمی‌کردند، از این‌ رو، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) احساس تنهایی می‌کرد، فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَۀَ(سلام الله علیها) صَارَتْ تُحَدِّثُهَا فِی بَطْنِهَا وَتُصَبِّرُهَا وَکَانَتْ خَدِیجَۀُ تَکْتُمُ ذَلِکَ عَنْ رسول ‌الله(صلی الله علیه و آله و سّلم) فَدَخَلَ یَوْماً وَ سَمِعَ خَدِیجَۀَ تُحَدِّثُ فَاطِمَۀَ فَقَالَ لَهَا یَا خَدِیجَۀُ مَنْ یُحَدِّثُکِ قَالَتِ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی، زمانی که به فاطمه باردار شد، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در بطن حضرت خدیجه با او حرف می‌زدند و او را به صبر و شکیبایی دعوت می‌کرد، حضرت خدیجه حرف زدن فاطمه(سلام الله علیها) با خود را از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) مخفی می‌کرد تا اینکه روزی رسول خدا شنید که حضرت با فاطمه(سلام الله علیها) صحبت می‌کنند، فرمودند: با چه کسی سخن می‌گویی؟، عرض کرد: جنینی که در شکم من است، پیوسته با من حرف می‌زند و موجب آرامش من می‌شود.(7)

بشارت به دختر بودن جنین
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) به حضرت خدیجه(سلام الله علیها) فرمودند: هَذَا جَبْرَئِیلُ یُبَشِّرُنِی أَنَّهَا أُنْثَی وَأَنَّهَا النَّسَمَۀُ الطَّاهِرَۀُ الْمَیْمُونَۀُ وَأَنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی سَیَجْعَلُ نَسْلِی مِنْهَا وَسَیَجْعَلُ مِنْ نَسْلِهَا أَئِمَّۀً فِی الْأُمَّۀِ یَجْعَلُهُمْ خُلَفَاءَهُ فِی أَرْضِهِ بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِهِ، جبرئیل به من خبر داد که آن جنین دختر است و نسلی پاک و مطهّر دارد و خداوند متعال نسل مرا از ذریّه او قرار خواهد داد و از نسل او امامانی خواهند آمد که پس از من و بعد از اتمام وحی، خلیفه‌های الهی بر روی زمین خواهند بود.(8)

حضور چهار زن برتر عالم هنگام ولادت نوریّه
هنگامی که زمان فارغ شدن و وضع حمل زنی می‌رسد، معمولاً زن‌ها برای کمک به او می‌شتابند؛ ولی هنگامی که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به زنان قریش و بنی‌هاشم پیغام کمک فرستاد، آنها با کینه‌ای که از ازدواج ایشان با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) به دل داشتند، از کمک به او سر باز زدند و به یاری او نیامدند، در این هنگام، خدایی که تمام مقدّمات و برنامه‌ریزی خود را برای تولّد این بانو، آماده و مهیّا ساخته بود، رسولان خود را برای یاری فرستاد: دَخَلَ عَلَیْهَا أَرْبَعُ نِسْوَۀٍ طِوَالٍ کَأَنَّهُنَّ مِنْ نِسَاءِ بَنِی‌هاشِمٍ فَفَزِعَتْ مِنْهُنَّ فَقَالَتْ لَهَا إِحْدَاهُنَّ لَا تَحْزَنِی یَا خَدِیجَۀُ فَإِنَّا رُسُلُ رَبِّکِ إِلَیْکِ وَ نَحْنُ أَخَوَاتُکِ أَنَا سَارَۀُ وَ هَذِهِ آسِیَۀُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ هِیَ رَفِیقَتُکِ فِی الْجَنَّۀِ وَ هَذِهِ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ هَذِهِ صَفْرَاءُ [صَفُورَاءُ] بِنْتُ شُعَیْبٍ؛
چهار زن بلند قامت و نورانی بر او وارد شدند که بیشتر، زنان بنی‌هاشم بودند، حضرت خدیجه چون آن‌ها را دید، ترسید، یکی از آنان گفت: ای خدیجه! ناراحت مباش؛ چرا که ما را پروردگارت به سوی تو فرستاده است. ما خواهران تو هستیم؛ من ساره هستم و ایشان آسیه، دختر مزاحم، رفیق تو در بهشت، این مریم، دختر عمران و ایشان صفورا، دختر شعیب است، چهار زن برتر جهان، همراه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از برای چنین امر مهمّی مأمور شده و کمر به خدمت چنین وجودی بسته بودند.(9)

آب کوثر، نخستین آبی بود که حضرت زهرا(سلام الله علیها) نوشید
پس از آنکه حضرت متولّد شد، زنی که در مقابل حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بود، آن نوزاد را گرفت، اندکی از آب کوثر که قبلاً توسط حورالعین آماده گشته بود، به او خورانید و در آب کوثر شست‌وشو داد و با دو پارچه سفید رنگ که از شیر، سفید‌تر و از مشک و عنبر خوش‌بوتر بودند، یکی را بر بدن نوزاد و دیگری را بر سر او بست، این نوزاد همان کوثر، حقیقت خیر فراوان است که خداوند وعده‌اش را به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) داده بود که ما به تو کوثر عطا می‌کنیم.(10)

شهادت بر توحید، نبوّت و امامت
نوزاد در بدو تولّد خود، لب به سخن گشود: فَنَطَقَتْ فَاطِمَۀُ(سلام الله علیها) بِشَهَادَۀِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَأَنَّ أَبِی رسول‌الله(صلی الله علیه و آله و سّلم) سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَأَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَأَنَّ وُلْدِی سَیِّدُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ سَلَّمَتْ عَلَیْهِنَّ وَسَمَّتْ کُلَّ وَاحِدَۀٍ مِنْهُنَّ بِاسْمِهَا، خدایی جز الله نیست، پدرم رسول خداست و سرور تمام انبیا، همسرم علی مرتضی(علیه السّلام)، سرور تمام اوصیا و فرزندانم حسن و حسین، سرور تمام بنی‌آدم، سپس نام تک‌تک فرزندان [معصومش] را برد و بر آن‌ها سلام کرد.(11)

بشارت اهل بهشت برای تولّد حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
در بخشی از حدیث آمده است که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به حورالعین بهشتی لبخند زد: ضَحِکْنَ إِلَیْهَا وَتَبَاشَرَتِ الْحُورُ الْعِینُ وَبَشَّرَ أَهْلُ الْجَنَّۀِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِوِلَادَۀِ فَاطِمَةَ(سلام الله علیها)، حورالعین و اهل بهشت یکدیگر را برای تولّد فاطمه(سلام الله علیها) بشارت گفتند.(12)

اذان و اقامه گفتن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) در گوش حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
از حضرت علی(علیه السّلام) روایت شده: هنگامی که فاطمه(سلام الله علیها) متولّد شد، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) وارد شد و در گوش راست حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) با هر کس مانند این انجام داد، از شیطان در امان ماند.(13)

*******************************************
پی‌نوشت‌ها:
1- فرات کوفی، 1410ق، ص211/ مجلسی، 1404ق، ج8، ص151
2-مجلسی، 1404ق، ج16، ص78
3- همان
4-مجلسی، 1404ق، ج16، ص79
5-همان
6-همان، ج16، ص80
7-حلی،1408ق،ص22/مجلسی،1404ق،ج16،ص80
8-مجلسی،1404، ج16، ص80
 9 -صدوق،1404ق،ص475/طبری،1383ق،ص8/راوندی،1409ق،ج2،ص524/مجلسی،1404ق،ج16،ص80
10- همان
11- همان
12-مجلسی،1404ق،ج16،ص 81
13-همان،ج43،ص
منبع : فارس

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page