همه ى حمد و ستايش مخصوص ذات الهى است

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

در (فن اصول فقه) ثابت شده است كه الف ولام كه برجنس و صنف وارد مى شود مانند الرجل والماء والانسان براى آنست كه خود صنف رجل و ياماء را در تحت لحاظ حرفى قرار ميدهد باين معنا كه-الف ولام- حرفى است كه خود طبيعت را مى رساند بدون چيز زائد- حتى بدون جهت شمول و عموم و عهد ذكرى- مورد لحاظ حرفى واقع شده است و استغراق افراد و يا عهد ذكرى و خارجى همه احتياج بقرينه دارد زيرا خارج از ملاحظه ى خود طبيعت است. بنابراين در اين جمله اسميه الحمد لله- طبيعت حمد و ستايش بدون ملاحظه ى چيز ديگر، حتى شمول افراد مورد ملاحظه قرار گرفته و ثابت بذات احديت- الله- شده است و مثل اينست كه بجاى الحمد لله گفته شود: (طبيعة الحمد يختص للذات الجامع اله الكمالات) طبيعت حمد مخصوص ذات جامع كمالات است. در حاليكه ستايش براى غير ذات اقدس الهى فراوان است. پس چگونه مى توان گفت برگشت تمام حمدها به حق متعال است؟ ميتوان اين موضوع را به چند وجه بيان نمود:
1- كسى كه يك چيز خواه، نيكى آن اختيارى باشد و خواه غير اختيارى باشد، ستايش كند در حقيقت ستايش كمال كرده است. نه ستايشى در مقابل كمال محدود آن چيز بلكه در مقابل خود كمال. زيرا ستايش كمال محدود معناى نقص و سلبى است و قابل ستايش نيست مثلا كمال كل از جهت رنگ آميزى و عطر دلاويز آن ميباشد. اما نه از جهتى كه كمال ديگر رنگها و عطرها را فاقد است. لذا اگر در عين اينكه واجد همان كمال رنگى است كمال رنگى، ديگرى هم ميداشت بطور مسلم دائره ى ستايش بيشتر ميشد و مثلا در صورت داشتن رنگ و عطر مخصوص در تعريف آن مى گفتيم: گل خوبى است. و حال كه واجد كمال بيشترى است، ميگوئيم گل بسيار خوبى است. پس باطن همه ى حمد و ستايش ها، حمد و ستايش صرف الكمال (نيكى و زيبائى محض) ميباشد. در جاى ديگر چنين نوشته ام «ستايشگر بهنگام حمد فقط خود كمال را متذكر است نه كمالى كه آميخته به نقصان است. پس اگر فردى از مشاهده ى زيبائى گل به شگفت آيد: اگر بر باغ سرسبز خرمى داخل شود و يا به سرچشمه ى كمال اتصال يابد حال او چگونه خواهد بوده!؟ [ ان الحامد إنما يتذكر حين الحمد، الكمال ماهو كمال لاهو بما انه مشوب بالنقص فمن ادهشه جمال ورده فكيف به اذا ورد روضة غنا أم كيف به اذا اتصل بينبوع الكمال؟]

باده درد آلودمان مجنون كند           صاف اگر باشد ندانم چون كند!؟
ازطلب خويش كس آگاه نيست           ورنه كه جوينده ى اين راه نيست
در طلب هرچه بسر ميبرى           آن طلب اوست اگر بنگرى

2- در كتاب بيان [ تأليف آيت الله خوئى مدظلّه.] ميفرمايد: فئ كل يعمل على شاكلته [ اسراء: 84.] بگو هركسى برطبق سرشت و نيت خود عمل را انجام ميدهد- به حكم اين آيه ى شريفه حسن و كمال فعل تابع حسن و كمال فاعل ميباشد، هر اندازه فاعل و انگيزه فعل كاملتر باشد بهمان درجه نيكى فعل بيشتر و كمال آن زيادتر است. بعد از اين مقدمه ميگوئيم كه ذات مقدس احديت منزه از هر نقصان است و مبدء كمال و حسن است و بنابراين لازمه اش آنست كه فعلش در اعلى درجه ى حسن و كمال باشد، و اما غير او از ممكنات ذاتا ناقص و محدود و مشوب به نقصان است پس فعل او هم بحكم- سنخيت فعل و فاعل- از يك و يا چند نقصان خالى نخواهد بود. بنابراين مستحق حمد و ستايش، خداوند متعال است كه جامع كمالات ميباشد و ممتنع است كه ديگرى مستحق حمد گردد، و لذا موضوع استحقاق در كلمه ى مباركه ى- الحمد لله- در خود الله قرار داده شده كه علم به ذات مقدسش جامع كمالات است تا اشاره بجهت و علت حكم باستحقاق باشد. باين معنا كه نفرمود الحمد للكريم و يا الحمد للرحيم كه اشاره بيك جهت كمال است. ولى لفظ الله تمام كمالات را در بردارد. و نيز دليل بر اين معنا روايتى است از امام صادق (ع) امام فرمود: استرى از پدرم (ع) گم شد. پدرم فرمود اگر اين حيوان پيدا شد و خدا آنرا بمن رد فرمود خدا را بستايشهائى ياد خواهم كرد كه مورد رضايت الهى واقع شود. كمى نگذشت كه استر را بازين و لجام آوردند و سپس پدرم سوار حيوان شد و لباسهاى خود را جمع نمود و فرمود: الحمد لله. ديگر چيزى نگفت! بعد فرمود چيزى را (ازستايش) ترك و فرو گذار ننمودم و همه ى ستايشها و انواع آنرا مخصوص ذات احديت قرار دادم و هيچ قسمى از حمد نيست مگر اينكه داخل در اين حمد ميباشد. و نيز در روايت ديگر وارد شده است: هيچ نعمتى را چه بزرگ و چه كوچك، خداوند به بنده اى از بندگانش ارزانى نداشت مگر اينكه او در مقام سپاس گفت: الحمد لله- و حق سپاسگزارى را انجام داد. و از اين دو روايت استفاده ميشود كه حمد مختص ذات احديت است زيرا در روايت اولى امام(ع) فرمود همه ى انواع ستايشها را بخدا نمودم و هيچ حمدى نماند مگر اينكه كلمه الحمد لله آنرا فرا گرفت و در دومى نيز با كلمه الحمد لله حق سپاسگزارى و شكر ادا شده است.
آنچه بنظر مى آيد اين بيان تمام نيست زيرا مدعاى ما اينست كه طبيعت و جنس حمد مخصوص ذات احديت است باين معنى كه هر حمد و ستايشى كه از ديگرى در مقابل عمل نيكى صادر ميشود آنهم مخصوص خدا است. ولى بيان فوق بيشتر از اينكه مرتبه ى شامخى از حمد را كه ذات اقدس الهى استحقاق دارد محال است ديگرى استحقاق داشته باشد نمى رساند و اين موضوع مسلم است اما دعوى ما را كه هر ستايشى در برابر هر فعل نيك اختيارى مخصوص خدا است اثبات نمى كند. و اما روايت اولى اين مقدار را اثبات ميكند كه با اين جمله الحمد لله همه ى ستايشها انجام شده است از اين جهت كه ذات باريتعالى مرتبه اى از حمد را مستحق است كه ممتنع است ديگران مستحق آن باشند پس حمد در مرتبه ى خاصى مخصوص خدا است نه طبيعت حمد. يعنى تمام حمدها در مراتب طولى (حمد در مرتبه خاص و سپس در مرتبه عمومى كه به غير حق تعالى ممتنع نباشد) اختصاص بذات احديت دارد. و نيز روايت دومى هم ظاهرش عبارت از آنست كه با اين جمله (الحمد لله) حق شكر ادا شده يعنى طبيعت و جنس حمد مخصوص خدا است و آنهم بجهت شايستگى خدا به مرتبه اى از حمد كه ممتنع است ممكنات آن شايستگى را داشته باشند و همان ايراد اولى پيش مى آيد. 3- حكما گفته اند هر موجودى دو كمال را دارا است. كمال اول و كمال دوم. مراد از كمال اول عبارت است از افاضه ى وجود و هستى به تمام موجودات. كمال دوم بعد از وجود و خلقت عبارت است از هدايت خاص و غريزى هر موجودى به كارهائى كه در تكميل خلقت خاص وى لازم است و اگر هدايت غريزى نباشد بكمال خاص خود نرسيده تباه خواهد شد.
لذا در قرآن كريم فرمود: الذي أعطى كل شي ء خلقه ثم هدى [ طه /50.] پروردگار متعالى كه خلقت همه چيز را نيكو كرد و سپس بآنچه لازم دوام و بقاء زندگى اوست هدايت فرمود- مانند هدايت حيوانات و حتى حشرات بآنچه كه در زندگى لازم دارند و منافع و ضررهاى خود را تشخيص ميدهند و بهدايت غريزى آنچه منفعت است بسوى خود جلب و آنچه ضرر است ازخود دور مى نمايند. و بديهى است كه همه ى اينها از ناحيه ى پروردگار متعال است. ميماند كارهاى نيكى كه به طور اختيار از افراد سرميزند مانند خدمات اجتماعى كه همه از آنها بهره مند ميشوند. اگرچه در اين مورد صحيح است خود شخص نيكوكار را ستايش نمائيم اما در عين اختيارى بودن عمل منتهى ميشود بمسبب الاسباب جلت قدرته. زيرا پر واضح است تا توفيق ربانى و هدايت خاص او يار و مددكار نباشد شخص را آن قدرت نخواهد بود كه عمل خير از او اختيارا صادر گردد. پس اگر اين فرد را ستايش كنيم چون سررشته كارها بدست تواناى قادر متعالى است كه آن شخص را موفق بكار خير نموده و چنانچه توفيق همراهى نميكرد محال بود از او چنين كار خيرى صادر شود؟ لذا برگشت ستايش هركسى كه خيرى را بطور اختيار انجام مى دهد بذات كبريائى خواهد بود. پس بدين بيان صحيح است كه گفته شود: جنس حمد مخصوص ذات احديت است.
4- سيد استاد حكيم بارع آقاى طباطبائى رحمة الله عليه در تفسير نفيس (الميزان) مى نويسند: بعد از اينكه ميفرمايند (ال) در الحمدلله جنس و يا استغراق است. خلاصه آن كه، همه چيز بدون استثناء مخلوق خدا است و چون همه ى مخلوقات پديده ى او است نيكو و حسن است. و از طرفى خلقت هم در كمال اختيار و بدون جبر و قهر ميباشد، پس چنين نتيجه مى گيريم تمام افعالى كه از انسان بطور اختيار واقع ميشود همه از ناحيه ى حق متعال صادر شده است، چون يكى از مخلوقات خداوند سبحان اينست كه انسان عمل نيكو را با اختيار خود انجام مى دهد پس برگشت هر ستايشى بخداوند متعال است و هيچ ستايشى صادر نمى شود مگر اينكه در حقيقت از او صادر شده آنگاه سيد استاد تمام اين مطالب را از آيات استشهاد مى فرمايند:
اما اينكه همه چيز مخلوق خدا است در آيه ى شريفه مى فرمايد: ذلكم الله ربكم خالق كل شي ء [ انعام /102.]- اين خدا پروردگار شما پديد آورنده هر چيز است- واما اينكه همه ى مخلوقات نيكو و حسن است، در آيه ديگر مى فرمايد: الدي أحسن كل شي ء خلقه [ سجده /7.] - مفهوم اين آيه شريفه اينست كه هر چيز از او جل شأنه صادر شده نيكو و زيبا است پس بنابراين نيكوئى و زيبائى دائر مدار خلقت است: مخلوقى نيست مگر اينكه نيكوست، چون احسان اوست و هيچ نيكى و زيبائى نيست مگر اينكه منسوب باو و مخلوق او ميباشد. واما اينكه همه ى مخلوقات در كمال اختيار از او صادر شده صريح آيه شريفه است: هوالله الواحد القهار عنت له الوجوه للحى القيوم [ رعد /16.] اوست خداى يگانه، كردگار قهار، و همه ى صورتها در برابر قدرت حى قيوم او خاضع ميباشد. خداى متعال ميفرمايد: او قهار (بسيار چيره ى) بر همه ى قاهران است پس كيست كه بتواند او را مقهور و مجبور سازد؟ و خلقت او از راه كمال اختيار است، بنابراين هر كار نيك و زيبائى فقط با كمال اختيار و آگاهى از او صادر ميگردد و نتيجه عبارت از اينست كه ذات متعال فاعل حقيقى هر كار نيكى است كه از كسى صادر ميگردد پس هيچ ستايشى از كسى براى كار خير صادر نميشود مگر اينكه- حقيقت آن- بخداى متعال برميگردد.
اصلى كه استاد فرموده اند صحيح و متين است اما استشهاد بآيات خالى از نظر نيست زيرا ظاهر از: خالق كل شى ء موجوداتى است كه بالاستقلال وجود دارند مانند خلقت آسمان و زمين و آنچه كه در آنها ميباشد و اين آيه در مقابل مشركين است كه مخلوقات از قبيل سنگ و چوب را مى پرستيدند: «قل أروني ماذا خلفوا من السماوات والأرض [ فاطر /40.] - اى پيامبر بگو (آنچه كه شما مى پرستيد) بمن نشان دهيد چه چيزى از آسمان و زمين را آفريده اند!؟- و نيز آيه (الذي أحسن...) احسان خلق هم از اين قرار است. و مراد از آيه: عنت له الوجوه... خضوع اضطرارى در قيامت است كه فايده اى بحال خاضع نمى بخشد و لذا در بقيه ى آيه فرمود: قد خاب من عمل ظلما- كسى كه ظلم ميكند حتما ناكام است- و چون در وقتش ميبايست خضوع كند و تسليم نشده است و ستم ورزى كرده اكنون ستمگر است. و بايد از آيه ثابت شود كه خضوع تكوينى است تا شاهد مقدمات باشد در هر حال اصل موضوع به براهين عقلى ثابت است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page