استجابت دعاء حضرت فاطمه (عليهاالسلام) و نزول مائده به جهت آن حضرت، شأنى نيست در جنب مراتب آن حضرت، زيرا كه امّ ايمن خادمه ى آن حضرت هم داراى اين مراتب بوده.
چنانچه در «بحار» از «خرايج» نقل مى فرمايد: روايت شده كه امّ ايمن بعد از فوت حضرت صدّيقه (عليهاالسلام) قسم خورد كه در مدينه نماند، به جهت آن كه نمى توانست جاى فاطمه (عليهاالسلام) را خالى ببيند.
پس حركت كرد به مكّه ى معظمه، در بين راه تشنگى سختى بر او مستولى شد. سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت:
«يا رَبِّ اَنَا خادِمَةُ فاطِمَةَ، اَتَقْتُلُنِى عَطَشاً؟ فَاَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْها دَلْواً مِنَ السَّماءِ فَشَرِبَتْ فَلَمْ يَحْتَجْ اِلَى الطَّعامِ وَ الشَّرابِ سَبْعَ سِنينَ».
«پروردگارا، من خادمه ى فاطمه هستم. مى كشى مرا از تشنگى؟ پس خداوند نازل كرد بر او دلوى از آسمان، آشاميد.
پس تا هفت سال محتاج به غذا و آب نشد و مردم مى آمدند در هواى بسيار گرم و مى ديدند كه تشنه نمى شود». [ مناقب: 3/ 338، بحار: 43/ 28 ح 32 و 46 ح 45، الخرايج والجرايح: 2/ 530 ح 5. ] اينكه استجابت دعاء خادمه ى آن حضرت است و باز هم مطلبى نيست، بلكه اولاد اولاد فضّه، كنيز آن مظلومه هم داراى اين رتبه بوده.
چنانچه در «بحار» از «مناقب» نقل مى فرمايد: كه مالك دينار گفت: ديدم در موسم حج، زنى بر مركب لاغرى سوار شده و مردم نصيحت مى كنند او را كه برگرد، تا آنكه راه نصفه شده مركب از رفتار ماند و آن زن مركب را رها كرد و سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت:
«لا فى بَيْتى تَرَكْتَنى وَ لا اِلى بَيْتِكَ حَمَلْتَنى، فَبِعِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَوْ فَعَلَ بى هذا غَيْرُكَ لَما شَكَوْتُهُ اِلّا اِلَيْكَ».
«نه در خانه ى خودم گذاردى و نه به خانه ى خودت رساندى. قسم به عزّت و جلال ت و اگر به جا آورده بود اين را به من غير از تو، هر آينه شكايت نمى كردم از او جز به سوى تو».
«فَاِذاً شَخْصٌ اَتيها مِنَ الْفَيْفا وَ فى يَدِهِ زَمامُ ناقَةٍ، فَقالَ لَها: اِرْكَبِى فَرَكَبَتْ وَ صارَتْ كَالْبَرْقِ الْخاطِفِ فَلَمَّا بَلَغْتُ الطَّوافَ، رَاَيْتُها فَحَلَفْتُها مَنْ اَنْتِ؟ فَقالَتْ: اَنَا شُهْرَةُ بِنْتَ مُسْكَةٍ بِنْتُ فِضَّة خادِمَةُ الزَّهْراء».
«ناگاه شخصى از طرف بيابان آمد و زمام ناقه اى به دست او بود. گفت: سوار شو!
پس سوار شد و آن ناقه مثل برق جهنده رفت. چون به طوافگاه رسيدم، ديدم آن زن طواف مى كند، قسم دادن او را تو كيستى؟ گفت: من شهره دختر مسكة، دختر فضّه ، كنيز زهرا هستم» [ مناقب: 3/ 338، بحار: 43/ 46 ح 46. ]
منصبى كه براى نوكران او و فرزندان آنان است
- بازدید: 862