ظلمتى كه چيره گشت...

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

نمى دانم تا كِى نور جمال آن حضرت ساطع بود؟ گويا تا زمانى كه از ظلم هائى كه عمر ملعون به آن مظلومه وارد آورد، دار دنيا را وداع نمود. [ تحقيقى در تاريخ شهادت حضرت فاطمه (عليهاالسلام) و اختلافات در آن در وفات حضرت صدّيقه طاهره اختلاف بسيار است و دو طايفه خبر داريم:
طايفه ى اوّل: اخبارى است كه وارد شده به لسان اينكه بعد از وفات رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) مدّتى زندگانى كرد و از مجموع آنها دوازده وقت و زمان استفاده مى شود:
اوّل: چهل روز. دوّم: دو ماه. سوّم: هفتاد و دو روز. چهارم: هفتاد و دو روز و نيم.
پنجم: هفتاد و پنج روز. ششم: هشتاد و پنج روز. هفتم: سه ماه. هشتم: نود و پنج روز.
نهم: صد روز. دهم: چهار ماه. يازدهم: شش ماه، دوازدهم: هشت ماه.
طايفه ى دوّم: اخبارى است كه وارد شده كه در فلان وقت وفات فرموده و در آنها هشت وقت تعيين شده:
اوّل: سيزدهم ربيع الثانى. دوم: سوم جمادى الثانى. سوم: بيست و يكم رجب. چهارم: سوم رمضان.
پنجم: هشتم جمادى الاخرة. ششم: بيست و هفتم جمادى الاخرة. هفتم: شب يكشنبه هفدهم ربيع الاول. هشتم: اواخر جمادى الاولى. و منشاء اختلاف در وفات آن حضرت اختلاف اخبار است و ما محض تيمّن و تبرّك ترجمه ى اخبار را ذكر مى نمائيم:
مجلسى رحمه اللَّه در «بحار» از بعضى كتب «مناقب» نقل مى فرمايد: اختلاف است در روايات در وقت وفات حضرت صدّيقه، در يك روايت است كه دو ماه بعد از وفات حضرت رسول، دار دنيا را وداع فرمود و در روايتى سه ماه و در روايتى صد روز و در روايتى هشت ماه.
باز در «بحار» نقل مى فرمايد: از عاصمى كه سه شب از ماه رمضان گذشته وفات فرمود.
باز در «بحار» است كه «وهب بن منبّه» از ابن عباس نقل كرده: كه وفات آن حضرت چهل روز بعد از حضرت رسول بوده.
باز در «بحار» است كه ابوالفرج در «مقاتل الطّالبيين» (ص 60) گفته: كه در وفات حضرت صدّيقه بعد از حضرت رسول اختلاف است، كسى كه زياد گفته است هشت ماه گفته و كسى كه كم گفته چهل روز گفته.
مؤلّف اين كتاب مى گويد: خيلى تعجّب است از صاحب «دمعة السّاكبة» زيرا كه قبل از كلام ابوالفرج مى فرمايد: «و قد اتّفق كلّ من الفريقين على انّ عمرها بعد ابيها لم يكن اكثر من ستة اشهر و لا اقلّ من اربعين يوماً».
گمان فقير اين است كه «ناسخ» به جاى «ثمانية اشهر» «ستة اشهر» نوشته. فتامّل.
بعد از آن ابوالفرج مى فرمايد: آنچه ثابت است، روايت ابى جعفر محمّد بن على (عليه السلام) است كه سه ماه بعد از وفات رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) بوده باشد.
باز در بحار از «مصباح كفعمى» (ص 511) و «دلائل الإمامة» و «مصباحين» (مصباح الشريعه و مصباح زائر) نقل فرموده كه در سوم جمادى الاخرة سال يازدهم هجرت.
باز در «بحار» از «مصباحين» نقل فرموده كه: در بيست و يكم رجب وفات فرموده.
باز در «بحار» از «مناقب» نقل مى فرمايد: كه وفات آن حضرت هفتاد و دو روز بعد از وفات رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) است و گفته شده: هفتاد و پنج روز، و گفته شده است: چهار ماه، و «قربانى» گفته چهل روز و اين صحيح تر است و شب وفات آن حضرت شب يكشنبه سيزده شهر ربيع الاخر است، سال يازدهم هجرت.
باز در «بحار» از كتاب «قصص الانبياء» نقل مى فرمايد از صدوق كه: حضرت صدّيقه داخل شد بر حضرت رسول در مرض موت آن حضرت، و آن حضرت خبر موت خود را دادند. حضرت صدّيقه گريان شدند، پس حضرت رسول فرمودند: گريه مكن، درنگ نمى كنى بعد از من مگر هفتاد و دو روز و نصف روز، پس ملحق مى شوى به من و ملحق نمى شوى به من، مگر اينكه تحفه مى آورى از ميوه ى بهشت، پس فاطمه خنديد.
باز در «بحار» در آخر خبر فضّه نقل مى فرمايد: كه روز بيست و هفتم وفات پيغمبر (صلى اللَّه عليه و آله) حضرت صدّيقه مريضه شدند و روز چهلم وفات فرمودند.
در جاى ديگر در «بحار» نقل مى كند: «ثمّ مَرَضت و مَكَثَت اَرْبَعين لَيلَة».
باز در «بحار» از «كشف الغمّه» و كتاب «ذريّة الطّاهرة» نقل مى فرمايد: كه زندگانى فاطمه بعد از پيغمبر، سه ماه بود و «ابن شهاب» و «زهرى» و «عايشه» و «عروة بن زبير» گفته اند: شش ماه بعد از وفات پيغمبر. كشف الغمّه: 1/ 502- 503، الذريّة الطاهرة: ص 151 ح 199. و باز در «بحار» از حضرت صادق (عليه السلام) نقل مى فرمايد: كه هفتاد و پنج شب بعد از وفات رسول (صلى اللَّه عليه و آله) زندگانى فرمود و ابن قتيبه گفته: صد روز زندگانى كرد. و باز در «بحار» است: گفته شده سال يازدهم شب سه شنبه سوم ماه رمضان وفات فرموده. و باز در «بحار» سه حديث از «كافى» نقل مى فرمايد: كه هفتاد و پنج روز بعد از رسول زندگانى فرموده است.
باز در «بحار» از ابى جعفر نقل شده كه فاطمه شش ماه بعد از رسول زندگانى فرمود.
از «عيون المعجزات» نقل شده: هفتاد و پنج روز بعد از رسول زندگانى كرده. و در «دمعة» مى فرمايد: «و عن ابى جعفر محمّد بن على (عليهماالسلام): خمساً و تسعين ليلة». و مدرك ساير اقوال كه در اخبار ذكر نشده، نقل «صاحب ناسخ التواريخ» مى باشد.
مجلسى رحمه اللَّه فرمايشى در خصوص اين اخبار مى فرمايد، عين عبارات آن را نقل مى كنيم و از اين عبارت معلوم مى شود دو چيز:
يكى آنكه مشهور در وفات آن حضرت سوم جمادى الاخرة مى باشد.
دوم آنكه خبر صحيح هفتاد و پنج روز مى باشد.
«قال المجلسى: بيان: اقول لا يمكن التّطبيق بين اكثر تواريخ الولادة و الوفاة و مدّة عمرها الشّريف، و لابين تواريخ الوفاة و بين مامرّ فى الخبر الصّحيح انّها عاشت بعد ابيها خمسة و سبعين يوماً اذ لو كان وفاة الرّسول فى الثامن والعشرين من صفر، كان على هذا وفاتها فى اواسط جمادى الاولى، و لو كان فى ثانى عشر ربيع الاوّل، كما ترويه العامّة، كان وفاتها فى اواخر جمادى الاولى، و ما رواه ابوالفرج، عن الباقر (عليه السلام) من كون مكثها بعده (صلى اللَّه عليه و آله) ثلاثه اشهر يمكن تطبيقه على ما هو المشهور من كون وفاتها فى ثالث جمادى الاخرة، و يدلُّ عليه ايضاً ما مَرَّ من خبر ابى بصير، عن ابى عبدالله (عليه السلام) برواية الطبرى باَن يكون (عليه السلام) لم يتعرّض للايّام الزّائدة لقلّتها». والله العالم انتهى. بحار: 43/ 213- 216.
معلوم شد كه تقريباً سى و دو احتمال در وفات آن حضرت است، به جهت آنكه دوازده قسم اخبارى بود كه به لسان بعد از وفات بود و چون در وفات رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) مشهور بين الخاصّة و العامّة، اختلاف كرده اند و خاصّه بيست و هشتم صفر مى گويند و عامّه دوازدهم ربيع الاول، پس در دوازده قسم خبر بيست و چهار وقت احتمال مى رود و هشت قسم هم اخبار و اقوالى بود كه به لسان تعيين وقت ذكر فرموده بود. پس مجموع (سى و دو) احتمال شد، اگر چه در بعضى از آنها احتمال اتّحاد مى رود. فتامّل. ] چنانچه حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در مصيبت آن مظلومه مى فرمايد:
«وَ لَقَدِ اسْوَدَّتْ عَلَىَّ الْغَبْراءَ وَ بَعُدَتْ عَنّى الْخَضْراءُ» [ بحار: 43/ 180 ح 15. ] «تاريك شد بر من زمين و دور شد از من آسمان، يعنى نور كواكب آن روشنى نمى دهد مثل اينكه دور باشد در جاى ديگر».
بعد از اينكه نماز بر جنازه ى آن معصومه گزارد نيز دو ركعت نماز خواند و دو دست به سوى آسمان بلند كرد و صدا زد: اين دختر تو فاطمه است كه بيرون آورم او را از تاريكى دنيا به روشنائى آخرت و گويا به جهت نور آن مظلومه بود كه مى فرمايد:
«فَاَضائَتِ الْأَرْضُ ميلاً فى ميلٍ، فَلَمَّا اَرادُوا اَنْ يُدْفِنُوها نُودُوا مِنْ بُقْعَةٍ مِنَ الْبَقيعِ: اِلَىَّ، اِلَىَّ فَقَدْ رُفِعَ تُرْبَتُها مِنّى، فَنَظَروا فَاِذاً هِىَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ، فَحَمَلُوا السَّريرَ اِلَيْها، فَدَفَنُوها. فَجَلَسَ عَلِىٌّ عَلى شَفيرِ الْقَبْرِ فَقالَ: يا اَرْضُ! اَسْتَوْدِعُكِ وَديعَتى. هذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ، فَنُودِىَ مِنْها: يا عَلىُّ اَنَا اَرْفَقُ بِها مِنْكَ فَارْجِعْ وَ لا تَهْتَمَّ». [ بحار: 43/ 215 ح 44. ] «يك ميل در يك ميل، زمين را روشن كرد، پس چون خواستند كه آن حضرت را دفن كنند صدا كرده شدند از بقعه اى از بقيع به نزد من آوريد، (به نزد من آوريد فاطمه را) چه خاك طينت وى از من برداشته شده.
على (عليه السلام) ملاحظه كرد قبرى كنده و پرداخته آشكار شد، پس نعش را به آن جانب بردند و آن حضرت را دفن كردند.
على (عليه السلام) در كنار قبر بنشست و گفت: اى زمين اين دختر رسول خدا است كه در نزد من بود به وديعت، اكنون به نزد تو مى سپارم.
اين وقت ندائى در رسيد كه يا على! من مهربان ترم به او از تو، برگرد و مهموم مباش.
حضرات ذاكرين به اينجا كه مى رسند، مى گويند: جاى آن داشت كه گفته شود: يا على! وقتى اين امانت را گرفتى بازويش سياه نشده بود و شكسته نبود...
امام جعفر صادق (عليه السلام) مى فرمايد: نور جمال آن مظلومه كه روزى سه مرتبه براى حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) روشنى مى داد و شهر مدينه نورانى مى شد از صورت آن معصومه، منتقل شد به صورت امام حسين (عليه السلام) و هكذا از صورت امام قبل منتقل مى شود به امام بعد تا روز قيامت.
بنابراين گويا همين نور بود كه خانه ى خولى را روشن كرد. زن خولى قسم مى خورد كه من نگاه مى كردم نور مثل عمود ساطع بود از آن اِجّانه اى [ اجانه: گودالى كه در او چيزها گذارده شود، تشت آب. ] كه در او سر حسين (عليه السلام) بود به سوى آسمان. و در «بحار» چنين نقل فرموده: كه خولى شب سر آن حضرت را آورد به كوفه، ديد در قصر بسته، به منزل خود آمد و اين ملعون دو زن داشت، يكى از بنى اسد و يكى خضرميّه و اين زن را نوار مى گفتند، پس داخل فراش او شد.
خضرميّه گفت: چه خبر است؟ گفت: طلا آورده ام به جهت تو، سر حسين (عليه السلام) در اين خانه است.
خضرميّه گفت: واى بر تو مردم طلا و نقره مى آورند، تو سر پسر پيغمبر را آورده اى؟ قسم به خدا كه هرگز با تو همبالين نشوم.
خضرميّه مى گويد: از رختخواب خارج شدم و خولى زن اسديّه را صدا زد و با او هم فراش شد.
«فَما زِلْتُ وَاللَّهُ اَنُْظُرُ اِلى نورٍ ساطِعٍ مِثْلُ الْعَمُودِ، يَسْطَعُ مِنَ الْإِجَّانَةِ الَّتى فيها رَأسُ الْحُسَيْنِ اِلَى السَّماءِ، وَ رِأَيْتُ طُيُوراً بَيْضاءَ يُرْفَرِفُ حَوْلَها وَ حَوْلَ الرَّأسِ». [ بحار: 45/ 125، مثير الاحزان ابن نما: ص 85. ]

به حيرتم كه چرا خانه ام چراغان است     مگر كه كعبه و اين شام عيد قربان است
پرند اين همه مرغان چرا به خانه ى من     به دست من مگر انگشتر سليمان است

زبانحال با سر مطهّر:

تو بدين جمال زيبا سوى طور اگر خرامى     أرِنى بگويد آن كس كه بگفت لن ترانى
ز فروغ رويت اى سر، شده عالمى منوّر     تو به من بگو خود اى مه، ز كدام آسمانى؟
ز گلوى پر ز خونت شده عالمى معطّر     تو به من بگو خود اى گل، ز كدام گلستانى؟
لب خشك نازنينت به نظر همى نمايد     به كسى كه تشنه مرده، لب آب زندگانى
نه چنان تو پير هستى كه شده سفيد مويت     به گمان من كه پير از غم مرگ نوجوانى
بگو اى سر بريده، تن تو كجا فتاده     گله مند بينمت من، كه ز دست ساربانى

اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ الظّالِمينَ وَ سَيَعْلَمُ الِّذينَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page