فاطمه ى خدا

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)


و چون امام (عليه السلام) فرمود:

«اَلَّيْلَةُ فاطِمَةُ وَالْقَدْرُ اَللَّهُ».

بنابراين چنانچه ليله اضافه شده است به قدر، همين طور فاطمه اضافه مى شود به اللَّه و تقدير چنين مى شود:

«اِنَّا اَنْزَلْنا الْقُرْآنَ فِى فاطِمَةِ اللَّهِ». و اين اضافه را اضافه ى تشريفيّه مى نامند و چون ذكر اضافه شد خوب است به مناسبت مطلبى عرض كنيم كه در ضمن هم اين اضافه معلوم شود، و آن اين است كه: از براى ما سوى اللَّه از مخلوقات و مكونات و مصنوعات و كلّ من فى الكون و ما فى الوجود سه جهت است:

يكى از جهات، جهت صدور آنها است از خداى تعالى و نسبت به ارتباط آنها به حضرت حق جلّ شأنه. و يكى ديگر، جهت ذوات آنها است به ما هو هو و كينونت آنها فى حدّ ذاته. و يكى ديگر از جهات، جهت اضافه آنها است بعضى به بعضى يا اضافه آنها به زمانى يا مكانى.

پس هر موجودى من الدّرة الى الذّرّة، از جهت اُولى كه جهت صدور آنها از حق تعالى باشد، بزرگ و صاحب شأن رفيع و مرتبه ى منيع مى باشد و به همين مطلب اشاره دارد فقرات دعاى سحر كه مى فرمايد:

«اَللَّهُمَّ اِنّى اَسئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِاَبْهاهُ، وَ كُلُّ بَهائِكَ بَهىٌّ، وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميلٌ، وَ كُلُّ جَلالِكَ جَليلٌ، وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظيمَةٌ، وَ كُلُّ نُورِكَ [ فى «المجمع»: النّور كيفيّة ظاهرة بنفسها مظهرة لغيرها، و الضيّاء اقوى منه و اتمّ، و لذلك اُضيف للشّمس، و قد يفرّق بينهما بانّ الضّياء ضوء ذاتى و النّور ضوء عارضىّ. انتهى. مجمع البحرين: 2/ 389 حرف نون.

بيان فرق ميان ضياء و نور از اين عبارت دو جهت فرق ميان ضياء و نور معلوم مى شود: يكى آنكه ضياء اقوى و اتمّ از نور است يعنى روشن تر است و ديگر آنكه ضياء روشنى ذاتى و اصلى است و نور روشنى تبعى و عارضى است و گويا هر دو جهت را از آيه ى شريفه ى: (هو الّذى جَعَل الشّمس ضياءً و القمر نوراً) يونس: 5)، استفاده نموده اند، زيرا كه روشنى شمس را به ضياء تعبير فرموده و روشنى آن اتم و اقوى است و هم ذاتى و اصلى است و روشنى قمر را به نور تعبير فرموده كه هم ضعيف است و هم تبعى و عارضى. و مراد از ذاتى آن است كه بدون واسطه منتهى شود به علّة العلل، و مراد از تبعى و عارضى آن است كه مع الواسطه منتهى شود به علّة العلل. ] نَيِّرٌ- تا آخر دعا كه مى فرمايد:- اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِن آياتِكَ بِاَكْرَمِها، وُ كُلُّ آياتِكَ كَريمةٌ» [ مفاتيح الجنان: ص 303. ] و شايد جهت اغلب اخبارى كه مشتمل بر فضايل حضرت صدّيقه است به لسان صدور و اضافه و ارتباط به حق تعالى بيان فرموده اند به جهت اظهار همين مطلب كه اظهار رتبه ى حضرت صدّيقه باشد. چنانچه در تفسير آيه ذكر شد كه امام (عليه السلام) فرمود:
«مراد از ليلة، فاطمه است و مراد از قدر: اللَّه است» و چون ليله اضافه شده است به قدر كذلك فاطمه هم اضافه شده است به خداوند تبارك و تعالى.