راهب در ديده بان صومعه

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

كنگره هاى شهر ايله از دور نمايان شد. قافله به اولين شهر از شهرهاى متمدن عربستان، كه بين ينبوع و مصر بود، مى رسيد. رهبانان و شاگردان فليق بر فراز دير برآمده، از دور كاروان را مورد دقت قرار دادند؛ با عجله نزد استاد شتافته، بشارت دادند كه اينك كاروان مكه مى آيد و در ميان آن، شخصى بر ناقه سوار است كه ابر بر سرش سايه انداخته است و نورى از ميان كاروان به شكل ستونهاى عمودى به طرف آسمان متصاعد است.
گويند فليق در اين هنگام نابينا بود. ناگاه چشمانش را بصير و بينا يافت؛ از دير خارج شد؛ به طرف قافله نظر افكند؛ با خود گفت مسلماً آن وجودى را كه من خواستارم، در ميان اين كاروان است؛ به رهبانان گفت: «اگر پيغمبر آخرالزمان در ميان اين قافله باشد، در زير اين درخت فرود مى آيد. پيغمبران بسيارى در زير اين درخت فرود آمده اند. اين درخت از زمان عيسى، عليه السلام، تاكنون خشك است و به مجرد اينكه نبى خاتم در زير آن فرود آيد، سبز و بارور مى شود و از اين چاه كه مدتى است خشك شده، آب خواهد جوشيد».
فليق با شاگردان مشغول صحبت بود كه كاروان رسيد و اطراف آن چاه فرود آمدند. چون پيغمبر (ص) هميشه از مردم كناره مى گرفت، زير درخت مزبور رفت و آنجا فرود آمد. بلافاصله ملاحظه كردند درخت سبز شد و ميوه داد. مردم ديدند چاه خشك است؛ پيغمبر (ص) جلو آمده، مقدارى آب دهان در ميان چاه انداخت. از چاه خشكيده آب جوشيد. فليق در حاليكه ناظر اين جريانات بود، به شاگردان دستور داد مقدارى غذا آماده كردند؛ كسى را به نزد اهل قافله فرستاد كه كاروان قريش را براى صرف ناهار دعوت كند. فرستاده ى فليق به طرف قافله آمد؛ به يكى از افراد بنى مخزوم برخورد كرد؛ سراغ رئيس كاروان را گرفت. مرد مخزومى وى را به طرف ابوجهل هدايت نمود و او را بعنوان قافله سالار معرفى كرد. راهب نزد ابوجهل آمد و اظهار داشت: «استاد ما براى صرف ناهار از شما به اتفاق تمام اهل كاروان دعوت كرده است». ابوجهل هم پذيرفت. در ميان كاروان فرياد زد: «امروز ضيافتى در دير راهب به افتخار من برگزار شده و عموم شما كاروانيان در اين مهمانى دعوت هستيد».
ظهر شد. برحسب دعوت قبلى، تمام كاروانيان به طرف صومعه ى فليق براه افتادند اما نگران بودند كه اگر كسى نزد كالاهاى تجارتى نباشد، ممكن است مورد دستبرد راهزنان واقع شود و از طرفى هم، اعراب به يكديگر اطمينان نداشتند كه كسى از آنها براى نگهبانى اموال بماند و بقيه بروند؛ اما پيغمبر (ص) از نظر همگان مورد اعتماد، و بعنوان امين معرفى شده بود. همه نظر دادند كه اگر محمد امين موافقت بفرمايد نزد اموال كاروان بماند، خيلى مناسب است. رسول اللّه (ص) هم موافقت نمود.
عموم كاروانيان به استثناى پيغمبر (ص)، در تالار پذيرائى دير فليق حضور بهم رسانيدند. شاگردان فليق سفره را پهن نمونده، غذا را حاضر كردند ميهمانان سرگرم صرف ناهار بودند كه فليق وارد شد. كلاه مخصوص را از سر برداشت. در قيافه ى يكايك حضار دقيق شد، اما مطلوب خود را در ميان اين جمعيت مشاهده نكرد. ناراحت شد كه نكند اشتباه كرده است. از حاضرين پرسيد: «آيا كسى از شما هست كه در اين مجلس حاضر نباشد؟» ابوجهل گفت: «خير. فقط جوانى خردسال كه مزدور زنى است، نيامده». هنوز كلام ابوجهل تمام نشده بود كه جناب حمزه ى دلاور از جا جست؛ مشت آهنين خود را چنان به دهان ابوجهل كوفت كه به پشت روى زمين افتاد. فرياد كشيد: «اى مردك ناچيز! به برادرزاده ى بزرگوارم توهين مى كنى؟ چرا او را بشير و نذير و سيد عرب خطاب نمى كنى؟» تا لفظ بشير و نذير- كه شايد الهام غيبى بود- بر زبان حمزه جارى شد، فليق برآشفت و گفت: «او كيست؟ كجاست؟»
حمزه بسوى راهب نگاه كرد و گفت: «كتابى كه در دست دارى، به من بده و بگو چه خبرى در آن است؟»
فليق گفت: «من اين كاروان را حاوى پيغمبر آخرالزمان ديدم و او را مى طلبم و مقصودم از اين مهمانى ديدار اوست».
عباس گفت: «اگر او را ببينى، مى شناسى؟»
گفت: «البته او را مى شناسم».
عباس دست راهب را گرفت و او را خدمت پيغمبر (ص) آورد. به مجرد اينكه چشم كشيش به رسول اللّه (ص) افتاد، خود را روى زمين انداخت و صورت بر پاى آن جناب ماليد. عرضه داشت: «آقا! ممكن است مرا سرافراز فرماييد و به كلبه ى ناچيزم تشريف بياوريد؟»
پيغمبر (ص) سر را بلند كرده، فرمود: «اين جماعت، اموال خود را به من
سپرده اند. اگر بيايم، كسى نيست اموال اينها را حفظ كند».
فليق گفت: «من ضمانت مى كنم اگر ريسمانى از اموال اين جمعيت گم شد، من در عوض يك شتر بدهم».
پيغمبر حركت كرد؛ به طرف دير راهب رفت. صومعه ى فليق دو در داشت: يكى خيلى كوچك و ديگرى به اندازه. فليق، پيغمبر (ص) را از درب كوچك برد. ابتدائاً بعنوان راهنمايى، خودش پشتش را خم كرد و داخل شد؛ سپس سر در دير، بطور معجزه آسايى بالا رفت و پيغمبر اكرم (ص) پشت سر او با قامت راست وارد گرديد.
هنگامى كه مجلس خالى از اغيار گرديد، پيغمبر (ص) و ميسره با فليق ماندند. راهب عرض كرد: «تو آنى كه خدا گردن سركشان عرب را براى تو ذليل خواهد كرد؛ ممالك جهان را به فرمانت درمى آورد و قرآن را بر تو نازل مى كند». سپس رو به ميسره كرد و گفت: «خانمت را از طرف من سلام برسان و او را مژده بده كه بر سرور جميع جهانيان دست يافتى. خداوند نسل اين پيغمبر را از فرزندان تو بوجود مى آورد و نام جاويدت تا صبح انقراض عالم بر صفحه ى ابديت پايدار مى ماند اما بدان كه يهود دشمنان اويند بنابراين هميشه در حفظ او بكوش».
سخن فليق تمام شد. پيغمبر (ص) از دير خارج شد و به اتفاق كاروانيان به طرف شام براه افتاد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page