بر بام قصر چه گذشت؟

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

در حدود يك هزار و چهارصد و بيست و شش سال پيش، در قسمت شمالى اين دره ى باستانى، كاخى مجلل و باشكوه وجود داشت كه بانوى زيبا و باكمالى را در خود مى پرورانيد؛ بانوئى كه آوازه ى جلال و عظمتش در دنياى عرب طنين انداخت و وصف جمال و كمالش زينت بخش محافل سلاطين و رؤساى قبايل بود.
از نظر ثروت و دارايى كه يگانه ملاك شخصيت آن زمان و محيط بود، در ميان زنان قريش بى نظير، و تالار پذيرائيش مركز انجمن ادبى مكه بشمار مى رفت.
هر روز، هنگام عصر كه اشعه ى سرخ فام شفق، از جانب قله ى ابوقبيس، شهرستان مكه و محله ى ابطح را زينت مى بخشيد و قصر شاعرانه ى خديجه را چون نقطه اى زرين در شهر جلوه مى داد، اين بانو با جمعى از زنان و دختران قريش، در خيمه ى حريرى مخصوصى كه بر بام قصر نصب شده بود، مى نشست و در حين تماشاى منظره ى شهر و رده هاى اطراف، بزرگان و شعرا را به حضور مى پذيرفت؛ تا پاسى از شب را با مذاكرات ادبى و علمى و گفتگوهاى بازرگانى مى گذرانيد؛ آنگاه از بام قصر فرود آمده، در ميان حجره ى مخصوص در بستر حريرش مى آرميد.
از گوشه و كنار، از دربار سلاطين عرب و از نزد بعضى رؤساى قبايل، پيامهايى برايش مى آمد و با كمال ادب به او پيشنهاد ازدواج مى شد. از آنجا كه عشقى ملكوتى در ضمير داشت، تمام مقامات مادى در نظرش پست بود، گويا در انتظار يك بشر آسمانى بسر مى برد. تا اينكه روزى جوانى بيست و چهار ساله با قامت رعنا و رخساره اى ماه وش از جلوى درب قصر عبور كرد. خديجه با جمعى از زنان و يكى از احبار يهود بر بام قصر نشسته بود. همه در حال تماشاى شهر و بيابان بودند كه نگاهها بى اختيار از فراز بام به آن جوان دوخته شد. اين همان جوانى بود كه اجتماع قريش را محو روحيه ى ملكوتى خود نموده بود و بهيچ وجه تحت تأثير آلودگى هاى محيط نكبت بار مكه قرار نگرفته بود؛ در تمام مجامع و محافل، از شخصيت روحانى او گفتگو مى شد؛ مرد و زن قريش، هر يك، درباره اش نظرى داشتند؛ اين جوان برادرزاده ى ابوطالب محمد بن عبداللّه (صلى اللّه عليه و آله) معروف به امين بود. به مجرد اينكه چشم عالم يهودى به او افتاد، از خديجه خواهش كرد كنيزى را به دنبالش فرستاده و از او تقاضا كند كه در جمعشان شركت كند.
خديجه يكى از كنيزان را بدنبال آن حضرت فرستاد. كمى بعد كنيزك مأموريت خود را انجام داده، به اتفاق آن حضرت به منزل برگشت. پيغمبر به بام قصر هدايت گرديد، و وارد مجمع خديجه و زنان عرب شد و در گوشه اى نشست. مرد يهودى در حاليكه چشمان خود را به سيماى آسمانى پيغمبر دوخته بود و گويا در جبين مباركش يك دنيا معنويت مطالعه مى كرد، عرضه داشت: «آقا! ممكن است شانه ى خود را به من نشان بدهى؟»
پيغمبر (ص) بى درنگ پيراهن بالا زد. مرد كليمى به نشانه ى آنجناب نگاه كرد و چون نورى تابناك ديد، سرى تكان داده و با لبانى لرزان اما مطمئن فرياد زد: «اين مهر نبوت است؛ اين نشانه ى پيغمبرى است.» اين را كه گفت، سرش را پايين انداخت و در درياى انديشه فرورفت. پيغمبر از خانه ى خديجه خارج شد اما مرد يهودى هنوز در انديشه بود، طوريكه سكوت مجلس را فراگرفت. خديجه سكوت را شكست و گفت: به چه چيز فكر مى كنى؟ اگر عموى او حاضر بود، نمى توانستى شانه اش را ببينى؛ زيرا عمويش، او را از يهوديان مخفى مى كند».
يهودى سر بلند كرد و گفت: «اين شخص، پيغمبر آخرالزمان است و هيچكس قدرت ندارد به او آسيب برساند. من در تورات خوانده ام كه او خاتم پيامبران خواهد بود». سپس بسوى خديجه اشاره كرد و گفت: «او با زنى از قريش ازدواج مى كند كه در كمال و ثروت و زيبايى در عرب نظير ندارد». اين سخن، خديجه را به فكر انداخت. مرد يهودى، در حال رفتن بود. آخرين كلام او با خديجه اين بود كه: مواظب باش محمد را از دست ندهى».
اين جريان موجى در خديجه بوجود آورد. تا اينكه روزى با جمعى از زنان و دختران عرب در مسجدالحرام نشسته بود، يك يهودى ديگر- در حاليكه از جلويشان عبور مى كرد- فرياد زد: «در ميان شما، قريش پيغمبرى مبعوث مى شود. اى دختران و زنان عرب! بكوشيد تا به افتخار همسرى وى نائل شويد».
در آن هنگام، زنها سنگريزه به طرف مرد يهودى پرت كرده، او را مسخره كردند، اما خديجه به آنچه قبلاً رخ داده بود، بيشتر واقف شد و قيافه ى محمد بن- عبداللّه (ص) در نظرش مجسم گرديد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page