زمامداران تلاش مى كنند تا رضايت فاطمه را به دست بياورند. چرا كه مى دانند خشنودى زهرا، خشنودى محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و خرسندى پيامبر، خرسندى آفريدگار و عشق به فاطمه، عشق به پدرش و مهر به نبى، مهرورزى به پروردگار است.
آرى، حاكمان اعتراف مى كنند اين موضوع را خود از محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيده اند. آن گاه فاطمه خشم آگين مى فرمايد: آسمانها و فرشتگان گواهند من خشمگينم. «و اگر پيامبر را ديدار كنم، حتماً دادخواهى خواهم كرد». [ الامامة و السّياسه، دينورى، ج 1، ص 4- اعلام النساء، كحالة، ج 3، ص 314- رسائل الجاحظ، جاحظ، ص 300. ] از كينه ها و انتقامهاى شكست خوردگان بدر [ مناقب ابن شهرآشوب، ابن شهرآشوب مازندرانى، ج 2، ص 205. ] و اُحُد- كه پشت پرده هاى درويى پنهان شده اند- مى نالد.
حالش وخيمتر مى شود. آن قدر پيكر رنجورش پژمرده مى گردد كه ديگر روح را تاب ماندن نيست. «عباس»- عموى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم- به ملاقاتش مى شتابد، اما فاطمه به خاطر وخامت حال خود او را نمى پذيرد. [ بحارالانوار، مجلسى، ج 43، ص 209. ] اينك زهرا به سوى فرجام خويش روان است، فرجام تمام زندگيها و براى آن كه دلهاى كوچك تَرَك برندارند، به پسرانش مى گويد به مسجد برويد. [ مودّة القربى، همدانى، ص 13. ] و خود غرقه در نماز كوچ مى شود.
سپس به «اسماء» مى گويد: «مرا بپوشان، يزدان تو را بپوشاند.» همسر «جعفر طيّار» برايش تابوتى مى سازد كه خود در حبشه- آن سوى درياى سرخ- ديده است. فاطمه، نخستين كسى است كه در تاريخ اسلام برايش تابوت ساخته اند. [ استيعاب، ابن عبدالبر، ج 2، ص 752- السنن الكبرى، بيهقى، ج 4، ص 34- حلية الاولياء، ابونعيم اصفهانى، ج 2، ص 34- مقتل الحسين، خوارزمى، ص 82- ذخائر العقبى، طبرى، ص 53- كنزل العمّال، متقى، ج 16، ص 289- تاريخ اسلام، ذهبى، ج 2، ص 94- الثغور الباسمة، سيوطى، ص 13، وفاء الوفى، سمهودى، ج 2، ص 93- المنهل العذب، ج 9، ص 30- أعلام النساء، كحالة، ج 3، ص 1221- وسيلة المآل، حضرمى، ص 92. ] با ديدن آن تابوت، براى نخستين بار پس از درگذشت پدرش لبخند مى زند. [ مقتل الحسين، خوارزمى، ص 82- مفتاح النجاة، بدخشى، ص 103- الثغور الباسمة، سيوطى، ص 17. ] آن كه خود «طاهره» است، براى سفر، خويش را مى شويد و غسل مى كند. وصيت مى كند جز على و اسماء، ديگرى وى را غسل ندهد. [ السنن الكبرى، بيهقى، ج 3، ص 396. ] در واپسين دم، شنيده اند كه زهرا زمزمه مى كند:
- درود بر جبريل، خداوندگارا! در بهشت تو، كنار تو و خانه ى تو، خانه ى آرامش. [ بيت الاحزان، عباس قمى. ] 22
كوچ از غمخانه ى تن، تا به نرگس زار عشق
- بازدید: 883