اگر چه فاطمه عليهاالسلام از همان آغاز تولدش كه چشم به جهان گشود، با انواع مصائب و تالمات روحى روبرو بود و سختيها و رنجها را تحمل كرد. [در فصل گذشته به نمونه اى از آنها اشاره شد.] ولى عمده ترين ستمها و فشارهايى كه بر او وارد گرديد، مربوط به ايام كوتاه مدتى است كه پس از ارتحال رسول خدا انجام گرفت. با اينكه پيامبر اسلام شخصا اين ظلمها را نديد، ولى او به وسيله علم غيبى كه داشت از آينده ى زهرا پرده برمى داشت و ستمهاى آتى را مى گفت.
ابن عباس نقل مى كند كه ما با ساير اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دور او نشسته بوديم، ناگاه امام حسن وارد گشت، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از ديدن او گريه كرده و سپس وى را در كنارش نشانيد، هنوز لحظاتى نگذشته بود، كه امام حسين آمد، باز پيامبر خدا از مشاهده ى او شروع به گريه كرد. سپس فاطمه ى زهرا عليهاالسلام و بعد از او، اميرالمومنين آمدند، آن حضرت از ديدن فاطمه و على عليهم السلام نيز به شدت گريه كردند. اصحاب سوال كردند: يا رسول اللَّه! چرا از ديدن عزيزانت گريه نمودى؟ حضرت شروع به گفتن مصائب و تظلمات آتى آنان كرد و يكايك آنها را شمرد، آنگاه در مورد فاطمه ى زهرا عليهاالسلام چنين فرمود:
«دخترم (فاطمه) سرور زنان عالمين است، او پاره ى تن من مى باشد... ملائكه از نور او استفاده مى كنند و پروردگار عالم به وجود زهرا و فضائل وى بر ملائكه اش مباهات مى كند، اما من گريه ام براى اين است كه:
كانى بها و قد دخل الذل بيتها، و انتهكت حرمتها، و غصب حقها، و منعت ارثها، و كسر جنبها، و اسقطت جنينها، و هى تنادى: يا محمداه! فلا تجاب، و تستغيث فلاتغاث... [فرائدالسمطين، ج 2، ص 34 ش 371- بحارالانوار، ج 43، ص 172، ح 13- جلاالعيون شبر، ج 1 ص 186- 187.] گويا من مى بينم كه با بى حرمتى وارد خانه زهرا شده و او را خوار مى كنند. حقش را غصب مى كنند. ارثش (فدك) را تصرف مى نمايند. دنده هايش را مى شكنند، و پهلويش را مجروح مى سازند. محسنش را سقط نموده مى كشند. او در آن هنگام مرا به فريادش مى خواند ولى كسى جواب نمى دهد، و پناهگاهى مى جويد، ولى چاره پيدا نمى كند.» اين حديث كه از كتاب معتبر اهل سنت نقل مى گردد جنايات وحشيانه حكومت غاصب وقت را دربردارد، كه داورى آن را به خوانندگان عزيز واگذار مى كنيم.
مظلوميت فاطمه
- بازدید: 938