تا ريخ زندگى فاطمه عليهاالسلام تجسم مصائب است. او در زندگى كوتاه مدت خود كه بيست بهار نرسيد، غمها و غصه هاى فرانانى را چشيد، كه روزگار تحمل آن را ندارد و روزهايش به شبها و نورش به ظلمت تبديل مى شود.
چنانچه فاطمه عليهاالسلام خود گويد: اگر مصائب وارده بر من به روزهاى روشن وارد مى گشت، آنها را به ظلمت و تاريكى مبدل مى ساخت. [صبت على مصائب لو انها صبت على الايام صرن لياليا...] فاطمه عليهاالسلام وقتى كه ديده به جهان گشود، خانه ى رسالت امنيت نداشت و مورد تهاجم اوباشان قريش بود، زيرا آنان با سنگباران شديد، اهل بيت پيامبر را به وحشت و اضطراب مى انداختند.
از عمر دختر گرامى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هنوز بيش از سه سال نگذشته بود، كه محاصره ى اقتصادى، سياسى و اجتماعى قريش پيش آمد و رسول خدا و ساير بنى هاشم از خطر دشمن به شعب ابوطالب پناه برده و سه سال تمام در برابر آفتاب سوزان- بدون لوازم زندگى- خاطرات تلخى را به ثبت رساندند.
فاطمه عليهاالسلام همه ى تلخيها را چشيده و خود را براى مصائب بزرگتر و بيشتر آماده ساخت، تا اينكه در پنج سالگى به سوگ مادر نشست و توانش به ناتوانى تبديل گشت.
چنانچه امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايند: فاطمه عليهاالسلام بعد از فوت خديجه بى تاب شد و دامن پدر را گرفت و مرتب به دور او مى گرديد و مى گفت: «مادرم كو؟!» و ضع رقت بار فاطمه عليهاالسلام طورى بود كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نمى توانست او را آرام كند و نمى خواست دل دختر را در فراق هميشگى مادر بيشتر بشكند... سرانجام پيك وحى در رسيد و با سلام و پيام خدايى فاطمه عليهاالسلام را آرام ساخت. [جلاالعيون شبر، ج 1، ص 136- بحارالانوار، ج 43، ص 27 و ج 16، ص 1.] اى كاش فقط فقدان مادر بود و بس. كفار قريش ندانستند كه به ماتم زده و دل شكسته اذيت نمى كنند، دل يتيم را نمى شكنند، پدر داغدارش را در برابر چشمان او شكنجه نمى كنند، ولى قريش رحمى نكردند و كردند آنچه را كه نمى بايست بكنند ... آرى فاطمه عليهاالسلام مى ديد كه تنها پناهگاهش- رسول خدا- از آزار قريش به طائف فرار مى كند و سر و صورتش در اثر سنگباران اوباشان خون آلود مى گردد و آنگاه كه در حال نماز و دعا است چهره ى پاكش به احشا شتر و گوسفند مرده، آن هم در كنار بيت خدا، آلوده و ناپاك مى گردد. [به فصل پنجم مراجعه فرماييد.] آرى اينها نمونه اى از مصائب فاطمه عليهاالسلام بود، كه از سوى قريش به آن حضرت تحميل مى شد...
مصائب فاطمه
- بازدید: 768