روزى اميرالمومنين على عليه السلام از فاطمه عليهاالسلام طعام خواست، آن حضرت جواب داد: ماكانت الا ما اطعمتك منذ يومين، اثرت به على نفسى و على الحسن و الحسين، فقال: الا اعلمتنى فاتيتكم بشى؟ فقالت: يا ابالحسن انى لاستحيى من الهى ان اكلفك مالا تقدر عليه! [بحار، ج 41، ص 30 و ج 43، ص 31- 59- عوالم 11، ص 158- جلاالعيون، ج 1، ص 137.]
در نزد من چيزى نيست، جز آنكه دو روز پيش آن را به تو خوراندم و من آن را براى خود و حسن و حسين نگه داشته بودم. على عليه السلام فرمودند: چرا در طول دو روز مرا مطلع نكرده اى، تا برايتان چيزى تهيه مى كردم؟ فاطمه عليهاالسلام گفت: من از خدايم شرم كردم تو را به كارى بگمارم كه قدرت تهيه و خريد آن را ندارى. و در عبارتى ديگر اينكه: پدرم به من سفارش كرده كه از على عليه السلام چيزى درخواست نكن، هرچه او آورد استفاده كن، وگرنه تحمل بنما. [كان رسول اللَّه نهانى ان اسئلك شيئا فقال: لاتسالين ابن عمك شيئا ان جائك بشى و الا فلاتساليه.]
از اين حديث درسهاى زيادى مى گيريم، از جمله اينكه فاطمه عليهاالسلام خود و فرزندانش گرسنگى كشيده و غذا را به على عليه السلام خورانده است، و اين حركت تعجب آميز، ايثار و عشق و علاقه ى شديد زهرا به آن حضرت را مى رساند، هرچند ممكن است نسبت به بچه هاى كوچك نيز غذا و طعامى غير از آن داده باشد.
ايثار در شوهردارى
- بازدید: 1107