در تاريخ و حديث از طريق اهل سنت و تشيع آمده است كه رسول خدا مرتب دخترش فاطمه عليهاالسلام را مى بوسيد، بويژه گردن او را بيشتر بوسه مى زد. عايشه اين وضع را مى ديد و تعجب مى كرد، سرانجام اظهار داشت: «يا رسول اللَّه! تو با فاطمه (دخترت) آنگونه رفتار مى كنى كه با ديگران چنين نيستى؟ من نديده ام با كسى چنين رفتار عاطفى و محبت آميز داشته باشى؟! پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مى فرمود:
يا حميرا! انه لما كان ليله اسرى بى الى السما و كل اللَّه عزوجل بى جبرئيل فاوقفنى على شجره من شجر الجنه... فتناولت ثمره من ثمرها فاكلتها فصارت نطفه فى صلبى فلما هبطت الى الارض واقعت خديجه فصملت بفاطمه، فاذا اشتقت الى رائحه الجنه شممت فاطمه.
يا حميرا: ان فاطمه ليست كنسا الادميين و لاتعتل كما يعتللن.» [فرائد السمطين، ج 2 ص 61، ش 386 و ص 51، ش 381 - كنزالعمال، ج 12، ص 109، ش 34228 با تفاوت مختصر - بحارالانوار، ج 43، ص 4 و ص 42 - 43 و ج 37، ص 81، جلا العيون شبر.] اى حميرا! [لقب عايشه حميرا بود.] هنگامى كه من به معراج رفتم، جبرئيل مرا به درختى از درختان بهشت راهنمايى كرد، چون از ميوه ى آن تناول نمودم نيرويى در صلب من پديدار شد و هنگام حضور با خديجه، همان نيروى بهشتى به نطفه ى فاطمه عليهاالسلام تبديل گشت و لذا هرگاه من مشتاق بهشت و بوى آن گردم از طريق بوسيدن و بوييدن دخترم به اين هدف نائل مى گردم.
اى حميرا! بدان كه فاطمه عليهاالسلام مانند ساير زنان جهان نيست حتى او در عادت ماهانه نيز همانند ساير بانوان، خون حيض نمى بيند.
گواهى عايشه
- بازدید: 944