استبدادهای جزئی بعضی پدران را که معنی خانواده توحیدی را نمی شناختند بهانه کردند ، تا حکمت جاری در روح و روان خانواده را که سال های سال بشر در آن سکنی گزیده بود ، نفی کنند.
آری ؛ همچنان که انحراف رهبری در نظام اجتماعی ، عامل استبداد و غیر قابل پذیرش است ، اداره خانواده هایی هم که به جای اعمال مسئولیت الهی پدر ، گرفتار پدرسالاری شوند ، محکوم است ، اما همچنان که با استبدادی شدن رهبری نظام اجتماع ، از اجتماع نباید دست برداشت و باید در اصلاح امر کوشید ، یا پدید آمدن پدر سالاری – به جای حق سالاری همراه با مدیریت صحیح پدر – نیز نباید از خانواده دست برداشت و به تضعیف آن کوشید و خود را از اجتماعی قدسی که با حکم خدا به حیات خود ادامه می دهد ، محروم نمود.
خانواده ی دینی ؛ دولت حق و تکلیف اصول گرا و آزاد گراست و تا این آرمان ها در خانواده پایه گذاری نشود در جامعه محقق نمی گردد و نباید گفت چون نمی توان در جوامع امروزی جهان به این مفاهیم مقدس دست یافت ، پس باید چنین آرمان هایی را از آرزوهای دست نیافتنی بشر پنداشت ، در حالی که در خانواده می توان این آرمان ها را قابل دسترس کرد.
خانواده ؛ سایه ی درختی است که دو زوج آن را به وجود آورده اند تا هم خود را به بهترین نحو با عقد نکاح به آسمان وصل کنند و هم در زیر چنین سایه ای عده ی دیگر را بپرورانند.
خانواده ، پایگاهی است که می توان در زیر سایه آن انسان های مستقل و مبتکر تربیت کرد. سربازان انقلاب جهانی اسلام در خانواده ی توحیدی ساخته می شوند و همه ی این نتایج با شناخت خانواده توحیدی و اهداف آن عملی است. پس باید ابتدا گمشده ی جهان معاصر یعنی خانواده توحیدی را شناخت.
خانواده
بهانه ای غیر منصفانه
- بازدید: 641