دوران آبستنى سپرى شد و هنگام ولادت زهرا فرارسيد. خديجه در پيچ و تاب درد واقع شد. كسى را نزد زنان قريش و دوستان سابقش فرستاد و پيغام داد: كينه هاى ديرينه را فراموش كنيد و در اين موقع خطرناك به فريادم برسيد و در امر زايمان ياريم كنيد. طولى نكشيد كه فرستاده ى خديجه با چشم گريان برگشت و گفت:درب خانه ى هر كسى را كوفتم، راهم نداد و خواهش شما را نپذيرفت. همه در پاسخ گفتند: به خديجه بگو: نصيحت ما را نپذيرفتى و بر خلاف صلاحديد ما با يتيم تهيدستى ازدواج كردى. از اين روى حاضر نيستيم به خانه ات بياييم و ياريت كنيم. و قتى خديجه پيام و زخم زبان زنان كينه توز را شنيد و از يارى آنان مأيوس شد، اندوهگين گشت. از جهان ماده و مردم كينه توز چشم پوشيد و به سوى خداى جهان و عالم ديگر متوجه شد. فرشتگان خدا و حوريان بهشتى و زنان آسمانى در آن موقع حساس به يرايش شتافتند و از كمكهاى غيبى پروردگار جهان برخوردار شد و فاطمه عزيز يعنى اختر فرزوان آسمان نبوت پا به عرصه ى گيتى نهاد، و با نور تابناك ولايت، شرق و غرب جهان را روشن ساخت. [دلائل الامامة ص 8. بحارالانوار ج 43 ص 2 و ج 16 ص 80.]
ولادت فاطمه
- بازدید: 861