فزونی توان جسمی مرد، او را به بازار کار کشانده و محرومیت تحصیل و تدبیر خرج خانه را به او داده، و لطافت روحی زن ، او را بر تخت تربیت نسل انسان نشانده است ، آیا با چنین تفاوتی چگونه باید برخورد کرد؟ نفی این تفاوت ، کارساز و مفید است؟
حفظ دو نظام تربیتی و معیشتی ، چنین تفاوتی را در وضع حقوق مادی اقتضاء می کند تا این که صنفی از سر نیاز اقتصادی ناچار نشود نقش تربیتی خویش را رها کند و در جای دیگر همانند مرد به ایفای نقش بپردازد.
کشاندن زن که از قدرت جسمی کمتر و توان تربیتی بالاتر برخوردار است به بازار کار و فعالیت های بدنی و دور ساختن او از محیط تربیت نسل انسانی ، نه فقط به صلاح زن نیست ، بلکه نظام جامعه را از رشد و تعالی باز می دارد.
به گفته روژه گاردی:« بعضی پیشنهادها مبنی بر مشارکت دادن زنان در امور ، برای حفظ منافع آن ها نیست، بلکه هدف استفاده از زنان است جهت حذف موانع موجود بر سر راه مردان ».(112)
حاصل کلام این که ؛ نه می توان نسبت به وجود زنان و نقش اجتماعی آنان بی تفاوت بود و نقش زنان امروز را در گذشته جستجو کرد - که آن شرایط اقتضای آن نقش را داشت - و نه می توان به اسم نقش آفرینی زن در شرایط جدید ، اسیر فمینیسم افراطی شد و خدمت را بر قدرت اجتماعی سیاسی ، اقتصادی ترجیح داد.
- پینوشتها -
112– زنان چگونه به قدرت می رسند ؟ گارودی ، ص 84 ترجمه امان الله ترجمان.
خانواده
زنان بر تخت تربیت نسل انسان
- بازدید: 651