ریشة فرو ریختن خانواده در دنیای مدرن و در فرهنگ مدرنتیه را باید در اومانیسم یعنی اصالت بشر و خود بنیادی او دانست که عبارت است از اصالت دادن به نفس اماره، در مقابل اصالت دادن به بندگی خدا.
حال پس از دقت به روح و فرهنگ اومانسیم که بشر را به جای خدا، ملاک همة بدی ها و خوبی ها می داند و در این فرهنگ «بد» چیزی است که بشر نخواهد و «خوب» چیزی است که بشر بخواهد. آیا در چنین فرهنگی حفظ خانواده به هر عنوانی ممکن است؟ به عبارتی دیگر آیا جمع «اصالت نفسانیات» با هر عنوانی با «حفظ خانواده » ممکن است؟ آن هم حفظ خانواده ای که شرط بقایش عدم حاکمیت نفسانیات است. زیرا که در حاکمیت نفسانیات هیچ جمعی به عنوان جمع همدل باقی نمی ماند، یا همه پراکنده اند و یا همه مقهور قدرت یک فرد قرار می گیرند که هیچ کدام از این دو نوع جمع، جمع خانواده نیست.
خانواده مرکب از اجزای پراکنده ای که در کنار هم آمده باشند نیست، بلکه جمع یگانه ای است برای زندگی و پایداری در زیر پرتو مودت و رحمتِ حق، یعنی جمعی که امکان پرورش خود را همواره در چشمه سار آرامش جستجو می کنند و مسلم با پذیرش تمدن غربی یا «اومانیسم » که ناخودآگاه در روح و روان افراد غیر موحد جریان می یابد، خانواده باقی نمی ماند.
- پینوشتها -
107 - در این قسمت مقاله از کتاب «مبانی نظر تمدن غرب و مناسبات انسانی » نوشته دکتر رضا داوری نکاتی اقتباس شده است.
خانواده
اومانیسم، ریشة فرو ریختن خانواده(107)
- بازدید: 665