در بيان وجوب اطاعت و محبت و ولايت و نهى از مخالفت آن حضرت است

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

بدان كه آيات كريمه در وجوب اطاعت و محبت آن حضرت و تكفير و تهديد مخالفان او بسيار است و تفسير آنها موجب تطويل است ، اكتفا به ترجمه احاديث مى نمائيم .
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : حق تعالى تاديب نمود پيغمبرش را به نحوى كه مى خواست ، پس فرمود كه ((و انك لعلى خلق عظيم ))(532)، پس امور امت و ملت را به او گذاشت و فرمود كه و اما آتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا(533) يعنى : ((آنچه عطا كند شما را رسول پس ‍ بگيريد و عمل نمائيد و آنچه نهى كند شما را از آن پس منتهى شويد و ترك نمائيد))، و فرمود كه من يطع الرسول فقد اطاع الله (534) ((هر كه اطاعت كند رسول را پس بتحقيق كه اطاعت كرده است خدا را)).
پس حضرت فرمود: بدرستى كه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم تفويض نموده امر امت و دين را به على و او را امين گردانيد بر همه ، پس شما شيعيان تسليم كرديد و ديگران انكار كردند، پس والله كه دوست مى داريم براى شما كه بگوئيد هر چه ما بگوئيم و خاموش باشيد هرگاه ما خاموش باشيم ، مائيم واسطه ميان شما و خدا، حق تعالى خيرى در مخالفت امر ما قرار نداده است .(535)
و احاديث صحيحه و معتبره بر اين مضمون بسيار است و چون مضامين مشترك است ذكر آنها موجب تكرار است .
و در حديث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود كه : ايمان نياورده است بنده مگر آنكه بوده باشم من نزد او محبوبتر از جان او، و بوده باشند عترت و ذريت من نزد او محبوبتر از فرزندان و خويشان او، و بوده باشند اهل من نزد او محبوبتر از اهل او، و بوده باشد هر چيز من نزد او محبوبتر از هر چيز او.(536 )
و به سند معتبر از امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود در هنگامى كه مردم نزد آن حضرت مجتمع بودند كه : دوست داريد خدا را براى نعمتها كه به شما كرامت مى فرمايد، و دوست داريد مرا از براى خدا، و دوست داريد خويشان مرا از براى من .(537)
و در حديث معتبر ديگر از حضرت امير المؤ منين عليه السلام منقول است كه : شخصى از انصار به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و گفت : يا رسول الله ! من تاب مفارقت تو ندارم و چون داخل خانه خود مى شوم تو را به ياد مى آورم پس كارهاى خود را ترك مى كنم و مى آيم كه نظر كنم بسوى تو براى محبتى كه دارم به تو، پس به خاطرم آمد كه چون روز قيامت شود و تو داخل بهشت شوى و به اعلا عليين بروى ديگر تو را كجا بيابم كه جمال با جلال تو را ببينم ؟ پس در آن وقت اين آيه نازل شد و من يطع الله و الرسول فاولئك من الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا(538) پس حضرت آن شخص را طلبيد و آيه را بر او خواند و او را بشارت داد و ترجمه اش اين است كه : ((هر كه اطاعت نمايد خدا و رسول را پس ايشان با آن جماعتند كه انعام كرده است خدا بر ايشان از پيغمبران و صديقان و شهيدان و صالحان ونيكو رفيقند ايشان )).(539)
و در حديث ديگر منقول است كه : مردى از اهل باديه به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم آمد و گفت : قيامت كى قايم مى شود؟
حضرت فرمود كه : چه چيز مهيا كرده اى از براى قيامت كه خبر آن را مى پرسى ؟
گفت : والله كه عمل بسيارى از نماز و روزه براى آن مهيا نكرده ام مگر آنكه خدا و رسول را دوست مى دارم .
حضرت فرمود كه : آدمى با آن كسى خواهد بود كه او را دوست مى دارد.(540)

- پینوشتها -

532- سوره قلم : 4.
533- سوره حشر: 7.
534- سوره نساء: 80.
535- كافى 1/265.
536- علل الشرايع 140؛ بشاره المصطفى 52. و نيز رجوع شود به احقاق الحق 9/392.
537- علل الشرايع 600. و نيز رجوع شود به مناقب ابن المغازلى 151 و تاريخ بغداد 4/160.
538- سوره نساء: 69.
539- امالى شيخ طوسى 621.
540- علل الشرايع 139.