فصل چهارم : در بيان معنى يتيم و ضال و عائل است

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

حق تعالى فرموده است كه ((و الضحى # والليل اذا سجى )) ((سوگند ياد مى كنم به وقت چاشت و به شب هرگاه تاريكى او بسيار ساكن گردد يا اشياء را بپوشاند))، ((ما ودعك ربك و ما قلى )) ((وداع نكرد از تو پروردگار تو كه ديگر به تو وحى نفرستد و تو را دشمن نداشته چنانكه كافران به سبب دير آمدن وحى به تو نسبت دادند))، ((وللاخره خير لك من الاولى )) ((و البته آخرت بهتر است از براى تو از دنيا))، ((و لسوف يعطيك ربك فترضى )) ((و البته در وقتى عطا خواهد كرد تو را پروردگار تو پس تو راضى خواهى شد)).
از زيد بن على روايت كرده اند كه : رضاى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم آن است كه حق تعالى اهل بيت آن حضرت و شيعيان ايشان را داخل بهشت گرداند.(280)
و در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است : كه روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به خانه حضرت فاطمه عليها السلام در آمد، ديد كه آن حضرت به دست مبارك خود آسيا مى گرداند و عباى درشت پوشيده است از جنسى كه جل شتر مى كنند، پس چون آن حالت را مشاهده نمود گريست و فرمود كه : اى فاطمه ! تلخى دنيا را اختيار كن براى نعيم ابدى آخرت ؛ پس حق تعالى اين دو آيه را بر آن حضرت فرستاد.(281)
و در حديث ديگر وارد شده است كه : حق تعالى عرض كرد بر پيغمبر خود آنچه امت او فتح خواهند كرد از شهرها و حضرت به آن شاد شد، پس حق تعالى فرستاد كه : آخرت براى تو بهتر است از دنيا و حق تعالى در قيامت به تو خواهد داد آنقدر كه راضى شوى ، پس حق تعالى هزار قصرى در بهشت به آن حضرت داد خاك آنها از مشك است و در هر قصرى از زنان و خدمتكاران آنقدر هست كه سزاوار آن قصر است .(282)
الم يجدك يتيما فاوى # و وجدك ضالا فهدى # و وجدك عائلا فاغنى (283) بدان كه در تاويل اين آيه كريمه ميان مفسران خلاف است :
وجه اول - آن است كه : آيا تو را خدا يتيم و بى پدر و مادر نيافت پس پناه و ماوايى داد تو را و عبدالمطلب و ابو طالب را براى تربيت و حراست تو موكل گردانيد، و تو را گمشده يافت كه از جد خود گم شده بودى در دره هاى مكه يا از حليمه دايه خود گم شده بودى پس هدايت كرد عبدالمطلب را بسوى تو چنانكه قصه اش گذشت .(284)
و بعضى گفته اند كه : آن حضرت در سفرى با ابو طالب همراه بود، در شبى شيطان آمد و مهار ناقه آن حضرت را گرفت و از راه گردانيد، پس جبرئيل آمد و شيطان را دور كرد و ناقه را به قافله ملحق گردانيد.(285)
و تو را عايل يافت يعنى فقير و بى مال پس غنى گردانيد تو را به مال خديجه و بعد از آن به غنيمتها.(286)
و در حديث معتبر منقول است كه از امام زين العابدين عليه السلام پرسيدند كه : به چه سبب حق تعالى پيغمبر خود را يتيم گردانيد و پدر و مادر او را در طفوليت برد؟
فرمود: براى آنكه مخلوقى را بر آن حضرت حقى نبوده باشد.(287)
و در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : براى آنكه طاعت احدى بغير از خدا بر او لازم نباشد.(288)
وجه دوم - از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق و امام رضا عليهم السلام منقول است كه فرمودند كه : تو يتيم بودى يعنى يگانه دهر خود در كمالات مانند در يتيم ، پس ‍ مردم را بسوى تو راه نموده و تو را ملجا و ماواى خود گردانيد؛ و گم بودى در ميان گروهى كه تو را نمى شناختند و بزرگى تو را نمى دانستند، پس هدايت كرد ايشان را تا تو را شناختند؛ و تو را عيالمند يافت از بسيارى مردمى كه به تو محتاج بودند، پس غنى و بى نياز گردانيد ايشان را به علم تو.(289)
وجه سوم - از حضرت رضا عليه السلام منقول است كه : يعنى تو را تنها يافت پس مردم را بسوى تو پناه داد؛ و قوم تو، تو را گمراه مى دانستند پس ايشان را به شناختن تو هدايت نمود؛ و تو را پريشان و بى مال يافت ، يا آنكه قوم تو، تو را فقير و بى مال مى دانستند پس تو را بى نياز گردانيد به آنكه دعاى تو را قرين استجابت گردانيد كه اگر دعا كنى كه خدا سنگ را براى تو طلا كند دعاى تو را رد نمى كند، و در جائى كه طعام نبود به اعجاز تو طعام براى تو حاضر گردانيد، و جائى كه آب نبود براى تو آب آفريد، و ملائكه را در هر حال معين و ياور تو گردانيد.(290)

- پینوشتها -

280- تاءويل الايات الظاهره 2/811؛ تفسير برهان 4/473.
281- تاءويل الايات الظاهره 2/810.
282- تاءويل الايات الظاهره 2/810؛ مناقب ابن شهر آشوب 3/390.
283- آياتى كه از ابتداى فصل آورده شدند، آيات 1 تا 8 سوره ضحى مى باشند.
284- مجمع البيان 5/505.
285- مجمع البيان 5/506.
286- مجمع البيان 5/506.
287- عيون اخبار الرضا 2/46.
288- علل الشرايع 131؛ معانى الاخبار 53.
289- رجوع شود به تفسير قمى 2/472 و عيون اخبار الرضا 1/199.
290- معانى الاخبار 53؛ علل الشرايع 130.