فصل سوم : در بيان احوال آباء عظام و اجداد كرام حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

بدان كه اجماع علماى اماميه منعقد گرديده است بر آنكه پدر و مادر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم و جميع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم عليه السلام همه مسلمان بوده اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشركى قرار نگرفته است و شبهه اى در نسبت آن حضرت و آباء و امهات او نبوده است ، و احاديث متواتره از طرق خاصه و عامه بر اين مضامين دلالت كرده است (30)، بلكه از احاديث متواتره ظاهر مى شود كه اجداد آن حضرت همه انبياء و اوصياء و حاملان دين خدا بوده اند؛ فرزندان اسماعيل كه اجداد آن حضرتند اوصياى حضرت ابراهيم عليه السلام بوده اند و هميشه پادشاهى مكه و حجابت خانه كعبه و تعميرات آن با ايشان بوده است و مرجع عامه خلق بوده اند و ملت ابراهيم در ميان ايشان بوده است و به شريعت حضرت موسى و حضرت عيسى عليهما السلام شريعت ابراهيم در ميان فرزندان اسماعيل منسوخ نشد و ايشان حافظان آن شريعت بودند و به يكديگر وصيت مى كردند و آثار انبياء را به يكديگر مى سپردند تا به عبدالمطلب رسيد و عبدالمطلب ابوطالب را وصى خود گردانيد، و ابو طالب كتب و آثار انبياء و ودايع ايشان را بعد از بعثت تسليم حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نمود.
در فضيلت عبدالمطلب عليه السلام احاديث بسيار وارد شده است ، چنانكه صحيح از امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه : عبدالمطلب محشور خواهد شد در روز قيامت امت تنها چون در ايمان در ميان قوم خود تنها بود و بر او خواهد بود سيماى پيغمبران و مهابت پادشاهان .(31)
و در حديث صحيح و معتبر ديگر فرمود: عبدالمطلب اول كسى بود كه قائل شد به بدا و مبعوث خواهد شد در قيامت با حسن پادشاهان و سيماى پيغمبران . پس فرمود: روزى عبدالمطلب حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم را پى شتران خود فرستاد و دير برگشت پس مضطرب شد و به هر دره اى از پى او فرستاد و چنگ در حلقه كعبه زد و تضرع نمود به درگاه خدا و فرياد كرد: اى پروردگار من ! آيا آل خود را كه وعده داده اى او را بر دين ها غالب گردانى هلاك خواهى كرد؟ اگر چنين كنى پس امر ديگر تو را در باب او سانح گرديده است .
و چون آن حضرت را ديد او را در بر گرفته بوسيد و گفت : اى فرزند! ديگر تو را دنبال كارى نمى فرستم مى ترسم كه دشمنان تو را هلاك كنند.(32)
و در حديث معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: يا على ! عبدالمطلب در جاهليت پنج سنت مقرر نمود و حق تعالى آنها را در اسلام جارى گردانيد:
اول - زنان پدران را بر فرزندان حرام كرد پس حق تعالى در قرآن فرستاد ولا تنكحوا ما نكح آباوكم من النساء.(33)
دوم - گنجى يافت خمس آن را در راه خدا داد، و حق تعالى فرستاد كه و اعلموا انما غنمتم من شى ء فان لله خمسه .(34)
سوم - چون چاه زمزم را حفر نمود آن را سقايت حاج نمود، و خدا فرستاد ((اجعلتم سقايه الحاج )).(35)
چهارم - در ديه كشتن آدمى صد شتر مقرر كرد، و خدا اين حكم را فرستاد.
پنجم - طواف نزد قريش عددى نداشت ، پس عبدالمطلب هفت شوط مقرر كرد، و حق تعالى چنين مقرر فرمود.
يا على ! عبد الطلمب به ازلام (36) قمار نمى كرد، و بت را عبادت نمى كرد، و حيوانى كه به نام بت براى او مى كشتند نمى خورد و مى گفت : بر دين پدرم ابراهيم باقيم .(37)
و در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : جبرئيل به حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نازل شده عرض كرد: خدا تو را سلام مى رساند و مى فرمايد: حرام كردم آتش را بر پشتى كه از او فرود آمده اى يعنى الله و شكمى كه تو را برداشته است يعنى آمنه و كنارى كه تو را كفالت و محافظت كرده است يعنى ابو طالب .(38)
و به سند معتبر از امير المؤ منين عليه السلام منقول است كه فرمود: والله عبادت نكرد پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه جدم هاشم و نه عبد مناف (بتى را هرگز)(39) بلكه همه نماز مى كردند رو به كعبه بر دين ابراهيم و متمسك به دين آن حضرت بودند.(40)
و در روايت ديگر از ابن عباس منقول است كه : براى هيچكس در پيش كعبه مسند نمى انداختند مگر براى عبدالمطلب ، و هيچيك از فرزندانش بر مسند او نمى نشستند براى اجلال و اكرام او، و هرگاه كه حضرت رسول صلى الله عليه وآله و سلم تشريف مى آورد و مى خواست بر آن مسند بنشيند و عموهاى او اراده مى كردند او را منع كنند عبدالمطلب مى گفت : بگذاريد فرزند مرا كه او را شانى بزرگ است و عنقريب سيد و بزرگ شما خواهد گرديد و من نور سيادت و بزرگى در جبين او مشاهده مى نمايم و بزودى پيشواى جميع خلق خواهد گرديد.
پس آن حضرت را گرفته در كنار خود مى نشانيد و دست بر پشتش مى كشيد و او را مكرر مى بوسيد و مى گفت : هرگز بوسه از اين پاكتر و نيكوتر نديده ام و بدنى از اين نرمتر و پاكيزه تر نيافته ام ، و چون عبدالله و ابو طالب از يك مادر بودند رو بسوى ابو طالب مى كرد و مى گفت : اى ابو طالب ! اين پسر را شانى بزرگ هست پس چنگ زن در دامان او و او را محافظت كن كه او تنها و يگانه است و از پدر و مادر جدا مانده است ، براى او مانند مادر مهربان باش كه بدى به او نرسد؛ پس او را به گردن خود سوار مى كرد و هفت شوط بر دور كعبه طواف مى نمود.
چون شش سال از عمر شريف آن حضرت گذشت مادر آن حضرت در ((ابوا)) كه منزلى است در ميان مكه و مدينه به رحمت ايزدى واصل شد در وقتى كه آن حضرت را به مدينه برده بود نزد خالوهايش از بنى عدى ؛ پس چون آن حضرت يتيم ماند از پدر و مادر، رقت و شفقت عبدالمطلب نسبت به او زياده شد، چون هنگام وفات جناب عبدالمطلب شد حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم را بر سينه خود نشانيده او را مى بوسيد و مى گريست و رو بسوى ابوطالب گردانيده گفت : اى ابو طالب ! محافظت كن اين يگانه را كه بوى پدر نشنيده و مزه شفقت مادر نچشيده ، بايد جگر گوشه خود دانى او را و من از ميان همه فرزندان خود تو را اختيار كردم براى خدمت او زيرا كه پدر او با تو از يك مادر است ، اى ابو طالب ! اگر ايام ظهور و جلالت و رفعت او را دريابى خواهى دانست كه او را نيك شناخته بودم ، تا توانى او را پيروى كن و يارى نما او را به دست و زبان و مال خدا، والله كه او بزودى سر كرده شما گردد و پادشاهى و رفعتى او را نصيب شود كه هيچ يك از پدران مرا ميسر نشده بود، اى فرزند! قبول كن وصيت مرا.
ابو طالب عرض كرد: قبول كردم و خدا را بر خود گواه مى گيرم .
پس عبدالمطلب دست ابو طالب را گرفته پيمان را بر او محكم كرد و گفت : الحال مرگ بر من آسان شد؛ و پيوسته آن حضرت را مى بوسيد و مى بوئيد و مى فرمود: گواهى مى دهم كه نبوسيده ام احدى از فرزندان خود را كه از تو خوشبوتر و خوشروتر باشد؛ كاش زمان عاليشان تو را در مى يافتم ؛ پس مرغ روح مقدسش بسوى گلشن قدس پرواز نمود، و در آن وقت هشت سال از عمر شريف حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم گذشته بود، پس ابو طالب آن حضرت را به جان خود چسبانيده يك ساعت در شب و روز از او مفارقت نمى كرد، و او را در پهلوى خود مى خوابانيد، و هيچكس را بر او امين نمى گردانيد.(41)
و به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : براى عبدالمطلب مسند نزد كعبه مى انداختند و براى احدى غير او در آنجا مسند نمى انداختند و فرزندانش نزد سر او مى ايستادند و نمى گذاشتند كسى را نزد آن مسند بيايد، و حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم چون تازه به رفتار آمد روزى آمد و در دامن عبدالمطلب نشست ، بعضى از فرزندان او خواستند آن حضرت را دور كنند عبدالمطلب گفت : بگذاريد فرزند مرا كه عنقريب پادشاهى به او مى رسد يا ملك به او نازل مى شود.(42)
و در حديث معتبر منقول است كه داود رقى به خدمت حضرت صادق عليه السلام آمد عرض كرد: به مردى مال دادم و مى ترسم به دست من نيايد.
فرمود: چون به مكه روى يك طواف با دو ركعت نماز به نيابت عبدالمطلب بكن و يك طواف ديگر با دو ركعت نماز به نيابت ابو طالب بكن (و يك طواف ديگر با دو ركعت نماز به نيابت عبدالله بكن )(43)، و همچنين براى آمنه مادر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم و فاطمه مادر امير المؤ منين عليه السلام بجا آور، چون چنين كردم در همان روز مال به دستم آمد.(44)

- پینوشتها -

30- مجمع البيان 4/207؛ تفسير فخر رازى 24/174؛ البدايه و النهايه 1/239؛ روضه الواعظين 67؛ سيره ابن كثير 1/189-196.
31- كافى 1/446-447.
32- كافى 1/447.
33- سوره نساء: 22.
34- سوره انفال : 41.
35- سوره توبه : 19.
36- ازلام جمع زلم يا زلم است ، اين نام بر تيرهاى بى پر كه در جاهليت با آنها قمار مى كردند اطلاق مى شود.
37- خصال 313؛ من لا يحضره الفقيه 4/365.
38- خصال 293؛ معانى الاخبار 136؛ امالى شيخ صدوق 485.
39- اين عبارت از متن عربى روايت اضافه شد.
40- كمال الدين و تمام النعمه 1/174.
41- كمال الدين و تمام النعمه 171.
42- كافى 1/447.
43- عبارتى كه داخل كروشه است از متن عربى روايت اضافه شد.
44- كافى 4/544؛ من لا يحضره الفقيه 2/520.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page