یکى از سنتهاى الهى در مورد مردمان دیندار و با ایمان سنت آزمایش و امتحان است که روى مصالح و حکمتهایى آنها را گاه و بى گاه به وسایط گوناگون و وسایل مختلف مورد ابتلا و آزمایش قرار مىدهد تا مؤمنان واقعى و راستگو از منافقان و دورویان دروغگو متمایز و جدا گردند و این حقیقت را در آیاتى از قرآن کریم یادآورى کرده است.
و جنگ تبوک یکى از این صحنهها بود که جمع زیادى از مردم در آن آزمایش شدند،برخى مانند همین بکایین از شدت ناراحتى و افسردگى که نمىتوانستند در این جنگ شرکت کنند همچون ابر بهار مىگریستند و جمعى نیز گرما و جمعآورى محصول خرما و غیره را بهانه کرده شانه از زیر بار این فریضه بزرگ الهى خالى مىکردند و گروهى نیز که مىخواستند جمع میان هر دو کار کنند و در دل نفاق و دورویى نداشتند به سرنوشت سخت و دشوارى دچار گشتند.
از جمله افرادى که از رفتن به تبوک خود دارى کردند این چهار نفرند:کعب بن مالک،مرارة بن ربیع،هلال بن امیة،ابو خیثمة.
ابو خیثمه پس از گذشتن یکى دو روز از حرکت سپاه اسلام که مدینه کاملا خلوت شده بود نزدیکیهاى ظهر وارد باغ خود شد و دو همسر خود را مشاهده کرد که هر کدام سایبان حصیرى مخصوص به خود را براى پذیرایى شوهر آب پاشیده و غذاى لذیذ و آب سرد و گوارایى فراهم کرده و هر کدام براى پذیرایى بهتر از شوهر،خود را آرایش کردهاند.
ابو خیثمه با دیدن آن دو،ناگهان به یاد پیغمبر بزرگوار خود و رهبر اسلام افتاد که در آن گرماى سوزان در بیابانهاى حجاز براى سرکوبى دشمنان دین پیش مىرود و آن همه مرارت و رنج و سختى را بر خود هموار مىسازد،با خود گفت:انصاف نیست که من در کنار زنان زیباى خود در زیر سایبان بیاسایم اما رسول خدا گرفتار آفتاب و بادهاى سوزان و گرماى کشنده بیابان باشد!
از این رو تصمیم به حرکت گرفت و به زنان خود گفت:شتر مرا حاضر کرده و توشه راه مرا مهیا سازید که من هم اکنون باید حرکت کنم.
ابو خیثمه در تبوک به پیغمبر اسلام رسید و از تأخیر خود اظهار ندامت وعذرخواهى کرد و رسول خدا نیز او را پذیرفت و همچنان با لشکر اسلام بود تا به مدینه بازگشت.
اما آن سه نفر دیگر یعنى کعب بن مالک و مراره و هلال بدون آنکه در دل نفاقى داشته باشند و از روى دشمنى با اسلام از سپاه عقب مانده باشند،بلکه روى تنبلى و گرفتارى امروز و فردا کردند و هر روز مىگفتند فردا حرکت مىکنیم تا یک روز هم مطلع شدند سپاه اسلام از تبوک بازگشته و نزدیکیهاى مدینه است.اینان براى قبول شدن توبه خود به سرنوشت رقت بار و سختى دچار شدند و پس از محرومیتهاى زیادى که کشیدندـبه شرحى که در صفحات آینده مىخوانیدـتوبهشان پذیرفته شد و زندگى عادى خود را از سر گرفتند.
البته افراد زیاد دیگرى هم بودند که در جنگ تبوک شرکت نکردند،اما چون افراد منافق و بىایمانى بودند پس از مراجعت رسول خدا(ص)به مدینه به نزد آن حضرت آمده و براى تخلف خود عذرها تراشیدند و سوگندها خوردند و پیغمبر اسلام مأمور شد در ظاهر عذر آنها را بپذیرد و به همان حال نفاق و بىایمانى خودشان واگذارشان نماید،اگر چه در پیشگاه خداى تعالى عذرشان مقبول نبود و توبهشان پذیرفته نشد.
متخلفان از جنگ
- بازدید: 619