عمرة القضاء

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

پس از جنگ خیبر تا ماه ذى قعده که پیغمبر خدا به قصد انجام عمرهـطبق قرارداد حدیبیهـحرکت کرد اتفاق مهم دیگرى در مدینه نیفتاد جز چند مأموریت کوتاه مدت و سپاههاى کوچکى که پیغمبر خدا براى سرکوبى برخى از قبایل اطراف مدینه که قصد تجاوز یا خیانتى داشتند فرستاد و خود با آنها نبود و در مدینه براى سر و صورت دادن به وضع مسلمانان توقف فرمود و از جمله حوادث،اسلام سه تن ازنامداران قریشـیعنى خالد بن ولید عمرو بن عاص و عثمان بن طلحهـبود که در این چند ماه اتفاق افتاد و به صف مسلمانان در مدینه پیوستند و برخى اسلام آنها را پس از«عمرة القضاء»ذکر کرده‏اند.
و چون ماه ذى قعده شد آماده حرکت به سوى مکه و انجام عمره‏اى که در اثر مخالفت قریش سال گذشته از او قضا شده بود گردید،و با دو هزار نفر از مسلمانان بدان سو حرکت کرد و طبق قراردادى که با قریش داشت اسلحه‏اى جز شمشیر غلاف شده همراه برنداشتند،ولى رسول خدا(ص)احتیاط کار را کرده براى آنکه مبادا قریش پیمان شکنى کنند محمد بن مسلمه را با صد سوار از جلو فرستاد و دستور داد تا«مر الظهران»ـدره‏اى که مشرف به شهر مکه استـپیش برود و در آنجا توقف کند تا او و مسلمانان برسند.
پیغمبر به«ذى الحلیفه»ـو مسجد شجرهـرسید و لباس احرام پوشیده«لبیک»گفت،همه مسلمانانى که همراه آن حضرت بودند لباسهاى احرام پوشیده با شور و هیجان و شوق بسیار با آن حضرت لبیک گفتند.
قریش طبق قرارداد حدیبیه وقتى از حرکت پیغمبر اسلام آگاه شدند شهر مکه را خالى کرده به کوهها رفتند،فقط عباس بن عبد المطلب و چند تن دیگر در کنار دار الندوه ایستادند تا صفوف مسلمانان را از نزدیک مشاهده کنند.
قرشیان نیز روى تپه‏ها و کوههاى مجاور چادر زده بودند و بخوبى زایران خانه خدا و گروههاى منظم مسلمانان را مى‏دیدند.
پیغمبر اسلام با همراهان لبیک گویان با جامه‏هاى احرام در حالى که شصت شتر براى قربانى همراه آورده بودند به اولین نقطه شهر مکه رسیدند،مهاجرینى که سالها بود این شهر مقدس و وطن مألوف خود را از ترس آزار و شکنجه قریش ترک کرده و آرزوى زیارت آن را داشتند اکنون از نزدیک مى‏بینند و با کمال آسایش خاطر و شوکت و عظمت خاصى وارد این شهر مى‏گردند.مسلمانان مدینه و انصار نیز که مدتها بود آرزوى زیارت خانه کعبه و طواف و عمره را داشتند ولى به خاطر جنگ با قریش و سایر درگیریها نمى‏توانستند بدانجا بیایند،اکنون در رکاب رهبر بزرگوار و پیغمبرعالى قدر خویش توفیق چنین زیارت و طوافى با این همه قدرت و أبهت نصیبشان شده،خود رسول خدا(ص)نیز که نسبت به این شهر عشق مى‏ورزید و به گفته خود آن حضرت که به صورت خطاب به مکه فرموده بود:
اگر از ترس خویشاوندانم نبود هیچ جا را بر تو ترجیح نمى‏دادم!
بارى همه دلها مى‏تپید و اشک شوق در بیشتر چشمها حلقه مى‏زد،رسول خدا(ص)در حالى که بر ناقه«قصوى»سوار بود بسرعت از سمت شمال وارد شهر گردید،عبد الله بن رواحه مهار ناقه آن حضرت را به دست داشت و رجز مى‏خواند:
خلوا بنى الکفار عن سبیله‏
خلوا فکل الخیر فى رسوله‏
یا رب انى مومن بقیله‏
اعرف حق الله فى قبوله (10)
مسلمانان به همراه رسول خدا به مسجد الحرام آمدند و طواف خانه کعبه را انجام دادند و سپس ما بین صفا و مروه سعى کرده آن گاه موى سر را کوتاه نموده و شتران را در نزدیکى مروه قربانى کردند.
و بدین ترتیب سه روز در مکه بودند و در هنگام نماز به مسجد الحرام مى‏آمدند و نماز مى‏خواندند و مهاجرین در این سه روز به خانه‏هاى خود رفته و در کوچه‏هاى شهر آزادانه رفت و آمد داشتند و قریش نیز از دور و نزدیک شاهد اعمال و کردار آنان بودند و جمع زیادى از آنان وقتى در همین فاصله کوتاه آن صمیمیت و صفا را از مسلمانان دیدند و بر خلاف تبلیغات سوء مشرکین و دشمنان اسلام که مى‏گفتند:مسلمانان براى خانه کعبه چندان احترامى قایل نیستند و افرادى جنگجو و کینه توز هستند،مشاهده کردند چگونه پیغمبر اسلام در تجلیل و احترام کعبه مى‏کوشد و تا چه اندازه مهر و محبت و صفا و صمیمیت در میان مسلمانان حکمفرماست در دل متمایل به اسلام گشته و پس از رفتن مسلمانان از شهر مکه به دین اسلام در آمدند و این سفر سه روزه اثر عمیق خود را در دلهاى مردم مکه به جاى گذارد و در فتح مکه وماجراهاى بعدى کمک بزرگى به پیشرفت اسلام و فتح شهر مکه و پیروزى در سایر جنگها و غزوات نمود .

- پینوشتها -

10.اى کافرزادگان راه خدا را(براى پیغمبر و فرستاده او)باز کنید،راه دهید که هر چه خیر است در نزد پیغمبر خداست.پروردگارا من به گفتارش ایمان دارم،و حق خدا را در پذیرفتن گفتار او مى‏دانم.