عمار در کار ساختمان مسجد بیش از دیگران زحمت مىکشید و خشت و سنگ به دوش مىکشید،روزى آن قدر خشت بر پشتش بار کردند که به پیغمبر عرض کرد:اینان امروز مرا کشتند!
رسول خدا(ص)با ملاطفت خاصى دست به موهاى عمار کشید و گرد و خاک آن را پاک کرده فرمود :
ـاى پسر سمیه کشنده تو اینان نیستند،بلکه کشنده تو گروه متجاوز و ستمکارند!نگارنده گوید :چنانکه از روایات به دست مىآید مسجد مدینه در زمان رسول خدا(ص)دو بار بنا شده،یکى همان بار اول بود که پس از ورود آن حضرت به ترتیبى که گفته شد انجام گردید.
و بار دوم پس از جنگ خیبر و در سال هفتم هجرت بود که تغییرات و توسعهاى در آن دادند،که شاید در جاى خود مذکور گردد،و از این رو برخى عقیده دارند داستان عمار و گفتار او با عثمان،و خبر رسول خدا(ص)از آینده عمار همگى مربوط به سال هفتم و بناى دوم مسجد بوده است،و شواهدى هم براى این مطلب ذکر کردهاند،و الله اعلم.
سرانجام کار مسجد به پایان رسید و به دستور پیغمبر خدا دیوارهاى اطراف آن را به طول یک قامت بالا بردند و چون مدتى بر این منوال گذشت و مسلمانان در اوقات نماز دچار گرما و آفتاب مىشدند پیشنهاد ساختن سقفى را براى مسجد به آن حضرت دادند و رسول خدا(ص)موافقت کرده قسمتى از مسجد را ستون زده و روى آن را با شاخه و برگ خرما پوشاند و چون مجددا پیشنهاد کردند که روى آن برگها و چوبها را گل اندود کنند رسول خدا(ص)نپذیرفت و در پاسخ آنان فرمود:
نه!عریشى همچون عریش موسى نخواهم ساخت و کار از این زودتر انجام خواهد شد. (7)
- پینوشتها -
7.شاید منظور بىوفایى دنیا و زندگى آن است و خواسته است بفرماید:زندگى این چند روزه ارزش این کار را ندارد،و الله اعلم.
خبرى از آینده عمار
- بازدید: 592