به ترتیبى که گفته شدـروز به روز فشار مشرکین نسبت به افراد تازه مسلمان و پیروان رسول خدا(ص)بیشتر مىشد و قریش نقشه تازهاى براى جلوگیرى از نفوذ دین اسلام در میان مردم مکه و قبایل قریش مىکشیدند گر چه به رغم همه فعالیتها و کوششهایى که مىکردند روز به روز بر تعداد افراد تازه مسلمان افزوده مىشد و اسلام در میان قبایل قریش پیروان تازهاى پیدا مىکرد،تا آنجا که برادر همین ابو جهلـسلمه بن هشامـو فرزند ولید بن عتبهـیعنى ولید بن ولیدـو چند تن از جوانان دیگرى که هر کدام بستگى به یکى از قبایل بزرگ مکه داشتند و فرزند یا برادر یکى از رؤساى این قبایل بودند به دین اسلام گرویدند و همین امر قریش را بیشتر عصبانى و خشمگین کرده بود و سبب شد تا آنها را بیشتر تحت فشار و شکنجه قرار دهند،و بیشتر نسبت بهخود احساس خطر کنند.
مسلمانان نیز تا جایى که تاب تحمل داشتند و مقدورشان بود بردبارى کرده و چنانکه نمونههایى از آن را پیش از این نقل کردیم سختترین شکنجهها را در این راه تحمل مىکردند و برخى نیز در این راه به شهادت رسیدند،ولى هر چه بود طاقتشان تمام شد و در صدد چارهجویى برآمدند،و شاید گاهى هم به رسول خدا(ص)شکوه مىکردند ولى آن بزرگوار نیز چون از جانب خداى تعالى دستورى جز همان دستور صبر و استقامت نداشت آنها را وادار به صبر کرده و دستور بردبارى مىداد ولى شکنجه و فشار به حدى بود که رسول خدا(ص)نیز دیگر تاب تحمل دیدن آن مناظر رقتبار را نداشت و نیرویى هم که بتواند از آن مسلمانان بى پناه بدان وسیله دفاع کند در اختیار نداشت،از این رو به آنها دستور داد به سرزمین حبشه هجرت کنند و چنانکه مورخین نوشتهاند درباره حبشه چنین فرمود:
در آنجا پادشاهى صالح و شایسته است که در سایه حمایت او کسى مورد ظلم و ستم قرار نمىگیرد (15) ،اکنون بدانجا بروید تا خداى عز و جل گشایش و فرجى براى مسلمانان فراهم سازد،خود این دستور گشایشى بود براى مسلمانان که بدین ترتیب تا حدودى مىتوانستند خود را از شر مشرکین آسوده سازند،و از این رو گروههاى زیادى آماده سفر و مهاجرت به حبشه شدند که نخستین کاروان مرکب بود از یازده نفر مرد و چهار زن که از جمله ایشان چنانکه نقل شده است افراد زیر بودند:
عثمان بن عفان با همسرش رقیه دختر رسول خدا(ص)زبیر بن عوام،عبد الله بن مسعود،مصعب بن عمیر،عثمان بن مظعون و دیگران و به دنبال آنها گروه دیگرىـبرخى با همسر و فرزند و برخى به تنهایىـبار سفر بسته و به سوى حبشه مهاجرت کردند که در میان آنها بودند:جعفر بن ابیطالب با همسرش اسماء دختر عمیس،که بنا به نقل مورخین عبد الله بن جعفرـفرزند اوـدر همان سرزمین حبشه به دنیا آمد.
و بتدریج افراد زیادى به حبشه رفتند که جمعا هشتاد و دو یا هشتاد و سه نفر مرد ونوزده زن بودندـبه استثناى کودکانى که همراه آنها بودند و یا در حبشه به دنیا آمدند. (16)
- پینوشتها -
15.گویند:پادشاه حبشه در آن زمان مردى بود به نام اصحمه که در تواریخ به عنوان نجاشىـلقب پادشاهان حبشهـاز او نام بردهاند.
16.در بسیارى از تواریخ دو هجرت براى مسلمانان به حبشه ذکر شده که به نظر ما همانگونه که ذکر شد یک هجرت بوده که در دو مرحله انجام شده.
هجرت به حبشه
- بازدید: 936