برخى از حالات رسول خدا در کودکى

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

ابن شهر آشوب از قاضى معتمد در تفسیرش نقل مى‏کند که ابو طالب حالات رسول خدا(ص)را در کودکى شرح مى‏داد و مى‏گفت:هرگاه مى‏خواست چیزى بخورد و یا بیاشامد نام خدا را بر زبان جارى مى‏کرد و بسم الله مى‏گفت:و چون از طعام فارغ مى‏شد مى‏گفت:«الحمد لله کثیرا»و من از این کار وى تعجب مى‏کردم.و از جمله آنکه هیچ گاه از وى دروغى نشنیدم،و کارهاى مردم جاهلیت را انجام نمى‏داد و هیچ گاه ندیدم بى جهت خنده کند و یا با بچه‏ها به بازى مشغول شود،و همیشه تنهایى را بهتر دوست مى‏داشت.
و در روایت دیگرى است که ابو طالب مى‏گفت:گاهى مرد زیبا صورتى را که در زیبایى مانندش نبود مى‏دیدم که نزد او مى‏آمد و دستى به سرش مى‏کشید و براى او دعا مى‏کرد و اتفاق افتاد که روزى او را گم کردم و براى یافتن او به این طرف و آن طرف رفتم ناگاه او را دیدم که به همراه مردى زیبا که مانندش را ندیده بودم مى‏آمد،بدو گفتم:فرزندم مگر به تو نگفته بودم هیچ گاه از من جدا مشو!
آن مرد گفت:هرگاه از تو جدا شد من با او هستم و او را محافظت مى‏کنم.