کفالت ابو طالب از رسول خدا(ص)

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

در احوالات فرزندان عبد المطلب گفته شد که ابو طالب با عبد الله پدر رسول‏خدا(ص)هر دو از یک مادر بودند و از این رو بیش از عموهاى دیگر به یتیم برادر علاقه داشت و همین سبب شد که عبد المطلب نیز سرپرستى آن حضرت را به ابو طالب واگذار کند و در پاره‏اى از تواریخ آمده که ابو طالب در زمان حیات عبد المطلب نیز در کفالت و سرپرستى یتیم برادر با جدش مشارکت داشت و او نیز همانند پدرش عبد المطلب از رسول خدا کفالت مى‏کرد.
دوران کفالت ابو طالب از رسول خدا دورانى طولانى و پر ماجرا و شاهد برخوردهاى سختى با دشمنان آن حضرت و مشرکین بود زیرا این دوران تا یازده سال پس از بعثت رسول خدا طول کشید و در سالهاى سخت آغاز بعثت و نشر تعالیم عالیه اسلام و شدت آزار مشرکان و پى آمدهاى آن،دفاع و حمایت ابو طالب از آن بزرگوار با موقعیتى که از نظر اجتماعى و خانوادگى در میان بیست و هفت خانواده قریش داشت در برابر دشمنان مهمترین عامل پیشرفت اسلام و هدف مقدس رسول خدا(ص)بود.
زیرا ابو طالب گر چه بزرگترین و ثروتمندترین فرزندان عبد المطلب نبود ولى از نظر شرافت و بزرگوارى از همه آنها برتر بود و به خاطر حفظ میراث روحانى خاندان ابراهیم و سخاوت و کرمى که داشت ریاست خاندان بنى هاشم پس از عبد المطلب بدو واگذار شد و با اینکه از نظر مالى در مضیقه و فشار به سر مى‏برد ولى موقعیت و شخصیت او برادران دیگر را تحت الشعاع قرار داد،و در سرتاسر عربستان با دیده عظمت به او نگریسته و به وى احترام مى‏گذاشتند .
قاضى دحلان در کتاب سیره خود از ابن عساکر به سند خود از مردى به نام جلهمة بن عرفطه نقل مى‏کند که در سال قحطى و خشکسالى به مکه رفتم و مردم مکه را که در کمال سختى به سر مى‏بردند مشاهده کردم که در صدد چاره برآمده و مى‏خواهند براى طلب باران دعا کنند،یکى گفت:به نزد لات و عزى بروید و دیگرى گفت:به مناة متوسل شوید در این میان پیرى سالمند و خوش صورت را دیدم که به مردم مى‏گفت:چرا بى راهه مى‏روید؟با اینکه یادگار ابراهیم خلیل و نژاد حضرت اسماعیل در میان شماست!بدو گفتند:گویا ابو طالب را مى‏گویى؟
گفت:آرى منظورم اوست!
مردم همگى برخاسته و من نیز همراه آنها آمدم و در خانه ابو طالب اجتماع کرده در را زدند،و همینکه ابو طالب بیرون آمد مردم به سوى او هجوم برده و او را در میان گرفته و بدو گفتند :
اى ابو طالب تو بخوبى از قحطسالى و خشکى بیابان و گرسنگى و تنگدستى مردمان با خبرى اینک وقت آن است که بیرون آیى و براى مردم از درگاه خدا باران طلب کنى!
گوید:ابو طالب که این سخن را شنید از خانه بیرون آمد و پسرى همراه او بود که همچون خورشید مى‏درخشید و در حالى که اطراف او را جوانان دیگرى گرفته بودند همچنان بیامد تا به کنار خانه کعبه رسید سپس آن پسر زیبا روى را بر گرفت و پشت او را به کعبه چسبانید و با انگشتان خود به سوى آسمان اشاره کرد و با زبانى تضرع آمیز به درگاه خدا دعا کرد و طولى نکشید که پاره‏هاى ابر از اطراف گرد آمده باران بسیارى بارید و مردم را از خشکسالى نجات داد و به دنبال آن قصیده معروف لامیه ابو طالب را نقل کرده که درباره رسول خدا سرود و حدود 90 بیت است و مطلع آن این است:
و ابیض یستسقى الغمام بوجهه‏
ثمال الیتامى عصمة للارامل نگارنده گوید:
این داستان صرفنظر از مقام ارجمندى را که براى رسول خدا ثابت مى‏کندـشاهد زنده‏اى براى گفتار ماست که ما نیز به خاطر همان آن را براى شما نقل کردیم و آن توجه عمیقى است که مردم مکه نسبت به ابو طالب از نظر روحانى داشتند و نفوذ معنوى و عظمت وى را در میان قریش بخوبى ثابت مى‏کند و این مطلب را هم مى‏رساند که میراث انبیاء گذشته نیز نزد ابو طالب بود و چنانکه در روایات معتبر شیعه آمده مقام شامخ وصایت پس از عبد المطلب بدو واگذار شده بود.
ابو طالب صرفنظر از علاقه‏اى که از نظر خویشاوندى به یتیم برادر داشت همانندجدش عبد المطلب از آینده درخشان رسول خدا با خبر بود و از روى اخبار گذشتگان و علایمى که در دست داشت به نبوت و رسالت الهى وى در آینده واقف و آگاه بود و همین سبب علاقه بیشتر او به محمد(ص)مى‏گردید.و ما ان شاء الله در جاى خود با تفصیل بیشترى در این باره بحث خواهیم کرد.
بارى ابو طالب از هیچ گونه محبت و فداکارى در مورد تربیت و نگهدارى رسول خدا در دوران کودکى دریغ نکرد و پیوسته مراقب وضع زندگى و رفع احتیاجات وى بود و بگفته اهل تاریخ سرپرستى و تربیت آن حضرت را خود او شخصا به عهده گرفته بود و به کسى در این باره اطمینان نداشت تا جایى که به برادرش عباس مى‏گفت:
برادر!عباس به تو بگویم که من ساعتى از شب و روز محمد را از خود جدا نمى‏کنم و به کسى اطمینان ندارم تا آنجا که در هنگام خواب خودم او را مى‏خوابانم و در بستر مى‏برم،و گاهى که احتیاج به تعویض لباس و یا کندن جامه مى‏شود به من مى‏گوید:عمو جان صورتت را بگردان تا من جامه‏ام را بیرون بیاورم و چون سبب این گفتارش را مى‏پرسم به من پاسخ مى‏دهد:
براى آنکه شایسته نیست کسى به بدن من نظر افکند و من از این گفتار او تعجب مى‏کنم و روى خود را از او مى‏گردانم.
و همچنین نوشته‏ اند:
شیوه ابو طالب آن بود که هرگاه مى‏خواست نهار یا شام به بچه‏هاى خود بدهد بدانها مى‏گفت :صبر کنید تا فرزندمـمحمدـبیاید و چون آن حضرت حاضر مى‏شد بدانها اجازه مى‏داد دست به طرف غذا ببرند.
ابن هشام در سیره خود مى‏نویسد:
در حجاز مرد قیافه شناسى بود که نسب به طایفه«از دشنوءة»مى‏رسانید و هرگاه به مکه مى‏آمد قرشیان بچه‏هاى خود را به نزد او مى‏بردند و او نگاه به صورت آنها کرده از آینده آنها خبرهایى مى‏داد.
در یکى از سفرهایى که به مکه آمد ابو طالب رسول خدا را برداشته و به نزد او آورد چشم آن مرد به رسول خدا افتاد و سپس خود را به کارى مشغول و سرگرم‏ساخت،پس از آن دوباره متوجه ابو طالب شده گفت:آن کودک چه شد؟او را نزد من آرید،ابو طالب که اصرار آن مرد را براى دیدن رسول خدا دید آن حضرت را از نظر او پنهان کرد،قیافه شناس چندین بار تکرار کرد:آن پسرک چه شد؟آن کودکى را که نشان من دادید بیاورید که به خدا داستانى در پیش دارد،ابو طالب که چنان دید از نزد آن مرد برخاسته و رفت.
این اظهار علاقه شدید و اهمیتى را که ابو طالب در حفظ و حراست رسول خدا نشان مى‏داد سبب شده بود که خانواده او نیز محمد(ص)را بسیار دوست مى‏داشتند و در همه جا او را بر خود مقدم مى‏داشتند،گذشته از اینکه ابو طالب به طور خصوصى هم سفارش او را کرده بود.
مى‏نویسند:روزى که ابو طالب رسول خدا(ص)را از عبد المطلب باز گرفت و به خانه آورد به همسرشـفاطمه بنت اسدـگفت:بدان که این فرزند برادر من است که در پیش من از جان و مالم عزیزتر است و مراقب باش مبادا احدى جلوى او را از آنچه مى‏خواهد بگیرد.فاطمه که این سخن را شنید تبسمى کرده گفت:
آیا سفارش فرزندم محمد را به من مى‏کنى!در صورتى که او از جان و فرزندانم نزد من عزیزتر مى‏باشد!و راستى هم که فاطمه او را بسیار دوست مى‏داشت و کمال مراقبت را از وى مى‏کرد و هر چه مى‏خواست براى آن حضرت فراهم مى‏نمود و از مادر به وى بیشتر مهربانى و محبت مى‏کرد.
و ان شاء الله در جاى خود در تاریخ زندگانى امیر المؤمنین خواهید خواند که چون فاطمه بنت اسد از دنیا رفت و على(ع)به رسول خدا خبر مرگ او را داده و گفت:مادرم مرده!رسول خدا بدو فرمود:به خدا مادر من هم بود،و سپس در مراسم کفن و دفن او حاضر شد و پیراهن مخصوص خود را داد تا او را در آن پیراهن کفن کنند و سپس هنگام دفن نزدیک آمده و جنازه را به دوش گرفت و همچنان زیر جنازه تا کنار قبر رفت.
و چون سبب آن کارها را پرسیدند فرمود:
امروز نیکیهاى ابو طالب را از دست دادم،فاطمه به اندازه‏اى به من علاقه داشت که بسا چیزى در خانه اندوخته داشت و مرا بر خود و فرزندانش مقدم مى‏داشت.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page