رعايت حقوق ديگران در تحقق عدالت اجتماعى ، در سيره رسول الله (صلى الله عليه و آله ) جايگاه ويژه اى دارد. ايشان حتى در نگاه كردن به حاضران نيز تفاوت نمى گذاشت :
كان رسول الله (صلى الله عليه و آله ) يقسم لحظاته بين اءصحابه ينظر الى ذا و ينظر الى ذا بالسويه (687).
رسول الله (صلى الله عليه و آله ) لحظه هاى خود را ميان اصحاب تقسيم مى كرد و به همه يكسان مى نگريست .
با اين حال ، در مواردى كه پاى استحقاق افراد به ميان مى آمد، رعايت استحقاق ها را معيار عدل قرار مى داد. چنان كه وقتى طعامى خدمت حضرت آوردند، وى خواست بين همه اهل صفه تقسيم كند، ولى چون طعام به مقدارى نبود كه به همه برسد، آن را به آنانى داد كه نياز بيشتر داشتند و پس از ديگران عذرخواهى كرد(688).
حضرت منتظر نبود تا نيازمند به او مراجعه كند، بلكه خود در پى رفع حاجت نيازمندان بر مى آمد. اگر چيزى اضافه مى آمد كه مورد هزينه اش پيدا نمى شد و شب فرا مى رسيد، به خانه بر نمى گشت تا مستحق آن را پيدا كند و مسئوليت را انجام دهد و آسوده خاطر به خانه برگردد(689).
اين گونه تلاش براى تاءمين حقوق مردم و استقرار عدالت اجتماعى ، الگويى است تا رهبرى جامعه چنان خود را متعهد ببيند كه به داد مستمندانى برسد كه قدرت فرياد كشيدن و دادخواهى ندارند. رسول الله (صلى الله عليه و آله ) به مردم سفارش مى كرد، خواسته هاى مستحقان را به ايشان برسانند تا حقى از آنان پايمال نشود:
ابلغونى حاجه من لا يقدر على ابلاغ حاجته (690).
خواسته هاى كسانى را كه قادر نيستند نيازهاى خود را مطرح كنند، به من برسانيد.
ايشان در جايى ديگر سفارش مى كند:
من اءصبح و لا يهتم بامور المسلمين فليس منهم (691).
آنكه در انديشه سامان دادن به زندگى مسلمانان نباشد، مسلمان نيست .
وى در تفسيم غنايم ميان مسلمانان به شدت احتياط مى كرد. در جنگ حنين غنايم فراوانى نصيب مسلمانان شد (بيست و چهار هزار شتر، چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقيه نقره از جمله آنهاست (692)). عقيل بن ابيطالب سوزنى را بدون اجازه با خود برد. ناگهان شنيد منادى ندا مى دهد هر كس از غنايم چيزى برده است حتى سوزن و نخ ، برگرداند. وى سوزن را برگرداند. حضرت گرفت و كنار ديگر غنايم گذاشت . آنگاه در كنار شترى ايستاد و از كرك شتر اندكى كند. آن را بين دو انگشت خود قرار داد و به مردم اعلان كرد: من از غنايم حتى از اين كرك تنها يك پنجم سهم دارم . خيانت بر خائن ، عار و ننگ و آتش است (693).
در آن بيمارى كه به رحلت حضرت انجاميد، با خبر شد كه چند درهم از بيت المال نزد وى مانده و آن را تقسيم نكرده است . فرستاد آن را از نزد يكى از همسران حضرت آوردند و در مورد خاصش تقسيم كرد. آنگاه خطاب به خود فرمود: تو چه فكر مى كردى اگر خدا را ملاقات مى كردى ، در حالى كه اين درهم ها نزد تو بودند(694)؟
شخصى از آن حضرت طلب داشت و در مطالبه خود درشتى مى كرد. رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) همچنان ساكت بود، ولى اصحاب برآشفتند و در صدد تاءديب او برآمدند. ايشان فرمود: متعرض او نشويد. بگذاريد صاحب حق ، حرف خود را بزند. آنگاه دستور داد شترى هم سال شتر او بخرند و به او بدهند. گفتند: هم سال آن پيدا نمى شود و هر چه هست ، بهتر از مال اوست . فرمود: همان بهتر را به او بدهيد(695).
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) با اين روش خود، عدل و رحمت را به هم آميخته بود و راه و رسم حكومت را به فرمانروايان دنيا مى آموخت تا بدانند كه منزلت آنها در جوامع بشرى ، مقام و مرتبه پدر مهربان و خردمند است ، نه مرتبه آقا و سرور. بايد همه جا مصلحت و صلاح زيردستان را در نظر بگيرند، نه اينكه هوس هاى خود را بر آنان تحميل كنند. پس مى فرمود: من به رعايت مصلحت مردم ، از خود آنان نسبت به خودشان ، اولى تر و شايسته ترم ؛ كه قرآن مجيد مى فرمايد: النبى اءولى بالمؤمنين من اءنفسهم .(احزاب : 7)
پس هر كس از شما از دنيا برود، چنانچه مالى از خود به جا گذاشته باشد، متعلق به ورثه اوست و هرگاه وامى داشته باشد يا خانواده مستمند و بى پناهى از او باز مانده است ، دين او بر ذمه من و سرپرستى خانواده اش بر عهده من است (696).
- پینوشتها -
687- روضه كافى ، ص 268.
688- بحار الانوار، ج 16، ص 269.
689- همان ، ص 227.
690- همان ، ص 151.
691- اصول كافى ، ج 2، ص 163.
692- طبقات الكبرى ، ج 2، ص 326.
693- سيره ابن هشام ، ج 5، ص 168.
694- طبقات الكبرى ، ج 2، ص 368.
695- صحيح بخارى ، ج 3، ص 116.
696- همان ، ص 118.
82 - رعايت حقوق ديگران
- بازدید: 623