وصاياى پيامبرانه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

((ابوذر اى رسول خدا ((ص ))! مرا توصيه اى كن .
پيامبر تو را به ((تقوا)) سفارش مى كنم ، چرا كه تقوا در راءس همه كارهاى توست .
ابوذر باز هم بفرماييد، بيشتر.
پيامبر بر تو باد قرآن خواندن و ياد خداى متعال ، چرا كه تلاوت قرآن براى تو در آسمانها ((ياد)) است و در زمين ، ((نور)) )) .(72)
تقوا عنوان كلى است ، پرواى از خدا در همه كارها. قرآن خواندن هم ، انس مستمر با آفريدگار و كلام اوست ، كه تلاوت هر روزه ، ((برنامه گرفتن )) از اين منشور بى نظير و جاويدان است . ابوذر قانع نيست ، بيشتر مى خواهد و بيشتر، از اين رو، از حضرت مطالب بيشتر و مواعظ بليغ ‌تر مى طلبد. اين گفتگو ادامه مى يابد:
((ابوذر باز هم بيفزاى ، اى رسول خدا ((ص ))!
پيامبر بر تو باد ((جهاد)) . چرا كه رهبانيت آيين من ، جهاد است .
ابوذر با زهم بيشتر، يا رسول اللّه ((ص ))!
پيامبر بر تو باد ((سكوت )) ، مگر آنجا كه حرف نيك بگويى ، چرا كه سكوت و خموشى شيطان را از تو طرد مى كند و در امور دينى هم ياور توست .)) (73)
اين هم جهاد است ، ليكن در جبهه درونى و در جهاد با نفس . گاهى كنترل زبان و مهار كردن سخنان ، از يك جنگ بيرونى دشوارتر است و قوّتى بيشتر مى طلبد. چه بسيار حرفها كه بى پايه و بى مايه است و خاستگاه نفسانى دارد و وسوسه هاى ابليسى انگيزه آن گفتار است ، پس خموشى گزيدن و رعايت سكوت و كم حرفى ، بستن راه شيطان است .
((ابوذر اى پيامبر، باز هم موعظه ام كن ، و بيشتر!
پيامبر از خنده زياد بپرهيز، چرا كه دل را مى ميراند و نور چهره را از بين مى برد.
ابوذر باز هم ، يا رسول اللّه ((ص ))!...
پيامبر به پايين تر از خودت نگاه كن ، نه به بالاتر از خويش ، چرا كه اين سبب مى شود نعمتهاى خدا را درباره خودت ، كم مشمارى .)) (74)
در احاديث ديگر، اين نكته با تفصيل بيشترى آمده است . در امور دنيايى و برخورداريها و مال و معيشت و زندگى ، بايد به پايين تر از خود نگريست نه بالاتر. چون نظر به پايين تر، سبب مى شود انسان آنچه را هم كه دارد قدر بشناسد و شكرگزار باشد. اما اگر به بالاتر از خود بنگرد و تمتعات و امكانات و رفاه و خانه و حقوق و... ديگران را ببيند، هميشه احساس كمبود مى كند و به دنياطلبى و ((تكاثر)) مى گرايد.
اما در امور اخروى و معنوى ، انسان بايد به بالاتر از خود بنگرد (اين در احاديث آمده است ). به آنكه علم بيشتر، تقواى افزونتر، خلوص و صداقت برتر دارد، و معرفتش بيشتر، اخلاقش نيكوتر و روحياتش والاتر است . اينها قله هاى كمالند. توجه به اين گونه افراد بالاتر از خود، سبب مى شود كه انسان به ضعفهاى اخلاقى و معنوى خود واقف گردد و تلاش ‍ بيشتر كند تا به آن قله برسد و به آنچه دارد، قانع نگردد. چرا كه مراتب كمال و معنويت انسان ، تا بى نهايت قابل رشد و فزايندگى است . برگرديم به كلمات نورانى حضرت رسالت :
((ابوذر اى رسول خدا ((ص )) باز هم بر موعظه هاى خود بيفزاى .
پيامبر با خويشاوندانت رفت و آمد داشته باش ، هرچند آنها از تو قطع رابطه كنند. بينوايان محروم را دوست داشته باش و با آنان مجالست و همنشينى كن . (قبلاً هم گذشت كه اين كار، سبب زدودن ((تكبر)) مى شود و گُل تواضع را بر شاخه زندگيمان مى شكوفاند.)
ابوذر يا رسول الله ، باز هم !
پيامبر حق را بگو، هر چند تلخ باشد!
ابوذر باز هم ، اى پيامبر!
پيامبر در راه خدا، از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس .)) (75)
(راستى ، در تعارض راه خدا و پسند مردم ، كدام يك را بايد برگزيد؟ كسانى از سرزنش و حرفهاى مردم مى هراسند و به همين خاطر، حرف حق را نمى گويند، به وظيفه عمل نمى كنند و از گرفتن يك ((موضع مكتبى )) مى هراسند. اما مرد حق ، در راه خدا از هيچ ملامتى نمى ترسد. ديگران هرچه مى خواهند بگويند، اگر كارشان طبق رضاى خدا باشد، ديگران و حرفهايشان مهم نيست ...)
((ابوذر (آخرين سؤ ال ) يا رسول الله ، بيشتر موعظه ام كن !
اى ابوذر!...
آنچه از عيب و مسائل خويش مى دانى ، بايد تو را از پرداختن به ديگران باز دارد و آنچه خود انجام مى دهى ، بر ديگران ستم مكن . در عيب انسان ، همين بس كه از عيوب ديگران آن را بشناسد كه از خودش نمى شناسد...)) (76)
در امثال فارسى ما نيز اين گونه سخن زياد است . سير، يك روز به پياز طعنه مى زند كه چه قدر بدبويى !... پياز مى گويد: تو از عيب خود بى خبرى ، از اين رو به عيبجويى ديگران پرداخته اى . و به تعبير ديگر: يك سوزن به خودت بزن ، يك جوالدوز به ديگرى . سبب پرداختن به ضعفها و عيوب ديگران ، آن است كه از عيوب خود بى خبريم و يا فراموش ‍ مى كنيم و چيزى را بر ديگران ناروا و زشت مى شماريم كه در خودمان نيز، همانها يافت مى شود. اين خود، عيبى است بزرگ .
ابوذر مى گويد: پيامبر آنگاه دست بر سينه ام نهاد و فرمود:
((اى ابوذر!...
هيچ عقلى ، همچون تدبير و آينده نگرى نيست ،
هيچ تقوا و وَرَعى ، همچون پرهيز از حرامهاى خدا نيست .
و... هيچ افتخار و شرافتى ، همچون ((حسن خلق )) و خوش اخلاقى نيست !)) (77)
در اينجا، اين سلسله نور و اين آبشار حكمت ، پايان مى پذيرد. اساسى ترين حكمتها و اندرزهايى كه براى دين و دنيايمان سودبخش است ، توجه به آنها، ما را به فلسفه بلند و ناب هستى و حيات ، نزديكتر مى سازد.

در اين نوشتار، در آستان روايت شريفى بوديم كه نصايح حضرت رسالت را صحابى گرانقدر، ((ابوذر غفارى )) برايمان نقل مى كرد.
اميد است روشنى بخش دل و جانمان بوده باشد و چراغ راه و راهگشاى زندگيمان ،
كه ما ((حيات طيبه )) خويش را، مديون ارشادهاى اولياء خداييم .

- پینوشتها -

72-قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ اءوْصِنِي . قالَ: اءُوصِيكَ بِتَقوَى اللّه ، فإ نّهُ رَاءسُ اءمْرِكَ كُلِّهِ.
فقلتُ: يا رسولَ اللّه زِدْني . قال صل الله عليه و آله و سلم : عَليك بِتِلاوَةِ الْقُرْاَّنِ وَذِكْرِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَإ نَّهُ ذِكْرٌ لَكَ فِي السَّماءِ وَنُورٌ فِي الاْ رْضِ.
73-قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : عَلَيْكَ بِالْجِهادِ، فَإ نَّهُ رُهْبانِيَّةُ اءُمَّتِي . قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : عَلَيْكَ بِالصَّمْتِ إ لاّ مِنْ خَيْرٍ، فَإ نَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّيْطانِ عَنْكَ وَعَوْنٌ لَكَ عَلى اءُمُورِ دِينِكَ.
74-قُلْتُ: يا رَسُولِ اللّهِ زِدْنِي . قالَ صل الله عليه و آله و سلم : إ يّاكَ وَكَثْرَةَ الضِّحْكِ، فَإ نَّهُ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَيَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ. قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : اُنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ تَحْتَكَ وَلا تَنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ، فإ نَّهُ اءجْدَرُ اءنْ لا تَزْدَرِي نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكَ.
75-قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : صِلْ قَرابَتَكَ وَإ نْ قَطَعُوك وَاءحِبَّ الْمَساكِينَ وَاءكثِرْ مُجالَسَتَهُم . قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : قُلِ الْحَقَّ وَإ نْ كانَ مُرّا. قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : لا تَخَفْ فِي اللّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ.
76-قُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِي . قال صل الله عليه و آله و سلم : يا اءباذر: لِيَرُدَّكَ عَنِ النّاسِ ما تَعْرِفُ مِنْ نَفْسِكَ وَلا تَجُرْ عَلَيْهِمْ فِيما تَاءْتِي ، فَكَفى بالرَّجُلِ عَيْبا اءنْ يَعْرِفَ مِنَ النّاسِ ما يَجْهَلُ مِنْ نَفْسِهِ.
77-يا اءباذر! لا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ، وَلا وَرَعَ كالْكَفِّ عَنِ الَْمحارِمِ، وَلا حَسَبَ كَحُسْنِ الْخُلْقِ.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page