((ابوسفيان )) عموزاده و ((عبدالله )) پسر عمه و برادر زن رسول خدا بودند كه تا اين تاريخ با رسول خدا دشمنيها كرده بودند. رسول خدا هنوز در بين راه بود كه آنها نزد وى شرفياب شدند كه از گذشته خويش معذرت خواهى كنند و ((ام سلمه )) هم درباره ايشان شفاعت كرد، ولى رسول خدا گفت : مرا حاجتى به اين عموزاده و عمه زاده نيست . (296) ((ابوسفيان )) كه پسركى از خود همراه داشت گفت : به خدا قسم كه اگر مرا نپذيرد دست اين پسرم را خواهم گرفت و سرگردان از اين جا به آن جا خواهم رفت تا من و او از گرسنگى و تشنگى جان دهيم . رسول خدا بر آن دو رقت گرفت و اجازه داد تا شرفياب شدند و اسلام آوردند.
- پینوشتها -
296- سيره ابن هشام ، ج 2/42-43.
ابوسفيان بن حارث و عبدالله بن اءبى اميه
- بازدید: 626