در پى گزارشاتى كه ماءموران اطلاعاتى به رسول خدا صلى الله عليه و آله ارسال كردند، رسول خدا صلى الله عليه و آله يكى از افسران اطلاعاتى خود به نام حذيفه را جهت اطمينان بيشتر به داخل سپاه دشمن فرستاد.
حذيفه بسيار ماهرانه به سپاه دشمن داخل شده و به گونه اى با سپاهيان دشمن است گرفت كه گويى يكى از افسران قريش است ، پس خود را به مقر فرماندهى رسانيد، فرماندهانى نظامى در كنار ابوسفيان نشسته و در مورد كيفيت و نحوه عقب نشينى صحبت مى كردند.
ابوسفيان براى اطمينان كامل از عدم وجود نيروى دشمن در ميان فرماندهان نظامى دستور داد كه هر كس اسم بغل دستى خود را بپرسد، حذيفه با زيركى پيش دستى كرده و قبل از اينكه فرماندهان نظامى از او سؤ ال كنند دست بر روى شانه يكى از فرماندهان نظامى - كه در طرف راست او نشسته بود - گذاشته و نام او را پرسيد و بدين وسيله شخصيت خود را از دشمن پنهان داشت .
حذيفه در پايان گزارشات خود را دسته بندى كرده و سريعا از سپاه دشمن خارج شده و به مقر فرماندهى سپاه اسلام وارد شد و پيامبر را از جريان عقب نشينى دشمن آگاه نمود. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سپاهيان اسلام از اين خبر بسيار خوشنود شده و پس از اطمينان كامل از خروج دشمن به سوى مدينه بازگشتند، و جنگ خندق با ناكامى دشمن و عدم دستيابى به اهداف از پيش تعيين شده آن خاتمه پذيرفت (161).
- پینوشتها -
161- تفسير قمى ، ج 2، ص 187
گزارش ماءموران اطلاعاتى :
- بازدید: 1128