84 «قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِى وَ عَجِلْتُ إِلَيْکَ رَبِّ لِتَرْضى»
ترجمه :
84. گفت: آنها كسانى كه بنا بود با من بيايند بر اثر من مىآيند و اينكه من عجله كردم به واسطه شوق آمدن به سوى تو پروردگار من براى خشنودى تو (1) .
تفسير :
[بيان تعجيل در اول وقت]
مسئله :
تكاليف موقّته مثل صلوات يوميّه وَلو وقت وسعت دارد، لكن تعجيل در اول وقت موجب رضاى الهى مىشود و تأخيرش فقط اسقاط تكليف مىكند و رفع عقوبت مخالفت، چنانچه از حضرت رسالت 9 مروى است كه فرمود : «أَوّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللهِ وَ آخِرُ الوَقتِ غُفرانُ اللهِ» (2) لذا موسى (قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِى) خواهند آمد در اثر من و متابعت كنند مرا در آمدن به ميقات.
(وَ عَجِلْتُ إِلَيْکَ رَبِّ لِتَرْضى) و تعجيل من براى اين بوده كه اول وقت را درك كنم كه وقت فضيلت است و صبر نكنم تا وقت فضيلت بگذرد و در وقت اِجزاى عمل كنم براى رضاى تو.
تنبيه :
[قواعد فقهى نمازهاى پنج گانه]
از براى صلوات يوميّه شش وقت هست. وقت فضيلت و وقت اِجزا [=ادا كردن] و وقت مختص و وقت مشترك و وقت اختيارى و وقت اضطرارى،
از براى نماز صبح دو وقت است : فضيلت از طلوع فجر صادق تا ظهور حُمره مشرقيّه و اِجزا از ظهور حُمره تا طلوع شمس،
و از براى ظهر و عصر چهار وقت است وقت مختص به ظهر چهار ركعت يا دو ركعت يا دو ركعت اگر مسافر باشد اول وقت و مختص به عصر چهار يا دو ركعت اگر مسافر باشد آخر وقت و بين اين دو وقت مختص وقت مشترك است، و وقت فضيلت ظهر از اول وقت است تا سايه شاخص به قدر شاخص زياد شود، و فضيلت عصر از بعد از اداى ظهر است تا سايه شاخص دو برابر شاخص شود و بقيه، وقت اِجزا است
و از براى مغرب و عشا شش وقت است، مختص به مغرب، سه ركعت اولِ وقت و مختص به عشا چهار ركعت يا دو ركعت اگر مسافر باشد به نصف شب شرعى كه از مغرب است تا طلوع فجر صادق نه شب عرفى كه از غروب است تا طلوع آفتاب و وقت فضيلت مغرب از اول مغرب است تا ذِهاب شَفَقِ مغربيّه و فضيلت عشا پس از ذِهاب شَفَق است تا ثُلث شب. و وقت اِجزاى مغرب پس از ذِهاب شَفَق است تا رسيدن به وقت مختص عشا.
و وقت اجزاى عشا دو وقت است:
1. بعد از مغرب تا ذِهاب شَفَق.
2. از ثُلث شب تا نصف شب،
و وقت اختيارى اين دو از مغرب است تا نصف شب كه تأخيرش حرام و معصيت است و وقت اضطرارى آنها پس از نصف شب است تا طلوع فجر و در اينجا يك مسئله مشكله است بر شخص مسافر كه اگر به مقدار سه ركعت به نصف شب باقى است، اگر مغرب را به جا آورد وقت اختصاصى عشا از بين مىرود و اگر عشا را مقدم دارد، هنوز وقت اختصاصى او نرسيده.
مرحوم استاد آية الله نائينى(رحمه الله)؛ مىفرمود: بِايستَد به مغرب يك ركعت مغرب را به جا آورد، سپس مشغول به عشا شود و پس از عشا، دو ركعت ديگر مغرب را به جا آورد كه نماز عشا در وسط مغرب واقع شود، لكن اين فرمايش به نظر تمام نيست، زيرا اگر فرضاً پنج ركعت براى شخص حاضر به وقت باقى است، در ظهر و عصر مىگويند: ظهر مقدم است، وَلو سه ركعت ظهر در وقت مختص عصر باشد به قاعده : «مَنْ أدْرَکَ رَكعةً مِنَ الصَّلاةِ فَقَدْ أدرَکَ الصَّلاةَ» (3) .
و همچنين در مغرب و عشا، ولو دو ركعت مغرب در وقت مختصِ عشا واقع شود. بنائاً على هذا، در فرض مزبور بايد سه ركعت مغرب را به جا آورد كه يك ركعت از مغرب در وقت مختص واقع شود و الله العالم.
__________________________________________________________
1. ترجمه ديگر : گفت: «اينان در پى منند؛ ومن ـ اى پرودگارم ـ به سويت شتافتم تا خشنودشوى».
2. ]نماز[ اول وقت سبب خشنودى خداوند است و آخر وقت، سبب آمرزش او. منلايحضره الفقيه: ج1، ص217، ح651؛ نهج الحق «علامه حلى »: ص421؛ عوالى اللالى :ج1، صص195 و 413 و بحار الأنوار: ج79، ب5، ص350. (در تمام منابع، جمله «آخرهعفو الله» بدل از «آخر الوقت غفران الله» آمده است ).
3. هر كه يك ركعت از نمازى را دريابد، در حقيقت، آن ]نماز[ را دريافته است. وسائلالشيعة: ج4، ص218، ح4 و بحار الأنوار: ج79، ب5، ص345، ح19.