82 «وَ إِنِّى لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»
ترجمه :
82. و هرآينه به درستى كه من پروردگار شما هستم. بسيار آمرزنده هستم، براى كسى كه توبه كند از گناهان گذشته و ايمان آورد و عمل صالح به جا آورد پس از آن قبول هدايت كند.
تفسير :
[در بيان وسعت مغفرت الهى ]
«وَ إِنِّى لَغَفّارٌ» سعه مغفرت الهى به اندازهاى است كه حتى انبيا و ملائكه تصوّر نمىكردند. و يكى از گناهان كبيره، يأس و قُنوط از روح الله است «قُلْ يا عِبادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (1) ، «وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» (2) .
[شرايط و مراتب توبه]
(لِمَنْ تابَ) «توبه» پشيمانى است و در او چهار امر معتبر است:
1. ندامت از گذشته؛
2. عزم بر عدم عود [=بازگشت]؛
3. اگر قابل تدارك است، تدارك نمايد. مثل قضاى صلوات متروكه و صيام شهر رمضان و ردّ حقوق الناس و اداى زكوات و اخماس و امثال اينها؛
4. در مقابل آن معاصى، عباداتى بكند كه تدارك آنها بشود. و وجوب توبه، عقلى است و اوامر شرعيّه ارشادى است.
«وَ آمَنَ» كه ايمان فقط قابليّت مىآورد. غير مومن، قابليّت و لياقت هيچ گونه تفضّلى ندارد.
«وَ عَمِلَ صالِحاً»، عوض شود. فاسق عادل شود. طالح صالح گردد. عاصى مطيع شود. بخيل سخىّ گردد. متكبر متواضع شود. حسود ناصح گردد. الى غير ذلك.
«ثُمَّ اهْتَدى» پس از ايمان برگشتِ به ضلالت نكند. مثل كسانى كه بعد از رسول خدا برگشتند كه فرمود : «اِرْتَدَّ النّاسُ بَعدَ رَسُولِ اللهِ إلّا أربعةٌ أو خَمسَةٌ» (3) .
و از طريق هدايت تا آخر عمر خارج نشود «ِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضّالُّونَ» (4) «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلاً» (5) و اخبار بسيار داريم كه تفسير فرموده كلمه (ثُمَّ اهْتَدى) به ولايت ائمه اطهار (6): .
اللّهمّ ثَبِّتْنا عَلى دينکَ القَويم بِجاهِ مُحمّدٍ وَ آلِهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) (7) .
___________________________________________________________________
1. بفرما: اى بندگان من كه زياده روى كرديد در گناهان به ضرر خود، نا اميد نشويد ازرحمت الهى به درستى كه خداوند تمام گناهان را مىآمرزد. به درستى كه او بسيار آمرزندهو بسيار رحم كننده است. سوره زمر: آيه 53.
2. از روح خداوند مأيوس نباشيد. محققاً كسى از روح الهى مأيوس نمىشود مگر قومى كهكافر باشند. سوره يوسف: آيه 87.
3. پس از رسول خدا 9 ـ جز چهار يا پنج نفر ـ تمامى مردم ]از دين[ برگشتند. كتاب سليمبن قيس: ج1، ص162؛ الاختصاص: ص6؛ السنن الكبرى «بيهقى »: ج8، ص178؛ رجالالكشى: ص8 و بحار الأنوار: ج22، ب10، ص352. (در كتاب سليم «إلّا اربعة » وسايرمنابع تركيب «إلّا ثلاثة» بدل از «إلّا اربعة او خمسة» آمده است.) در غالب روايات ذكرىاز عمار و ابوساسان انصارى و ابو عمرة انصارى و شُتيره نيز هست. پس از آن سه نفر،ايشان هم بازگشتند و به حضرت اميرمؤمنان (علیه السلام) ملحق شدند و چنانكه در ديگر رواياتآمده است: مردم، اندك اندك حق حضرت على (علیه السلام) را شناختند و بدو پيوستند. اما معناى«ارتداد»، كافر شدن و برگشتن از دين است. آنانى كه از حضرت على (علیه السلام) رخ برتابيدند وهيچ گاه بازنگشتند، كافر شدند و از دين اسلام خارج گشتند و بنابر حكمتهايى، به ظاهرمحكوم به اسلام بودند؛ تا اصل دين از هم نپاشد و عمده صبر حضرت على (علیه السلام) هم به همينسبب بود. اما آنهايى كه توبه كردند و بازگشتند، گويا حضرت هم توبه آنان را پذيرفتند.براى آگاهى بيشتر ر. ك : بحار الأنوار: ج34، باب 34، مقدمه اختصاص و كتاب سليم.
4. محققاً كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و در كفر زياده روى كردند، هرگز توبه آنهاقبول نخواهد شد و آنها گمراهان هستند. سوره آل عمران: آيه 90.
5. محققاً كسانى كه ايمان آوردند سپس كافر شدند دوباره به ايمان برگشتند و بار ديگر كافرشدند و در كفر زياده روى كردند خداوند آنها را نخواهد آمرزيد و آنها را به راه راستهدايت نخواهد فرمود. سوره نساء: آيه 137.
6. تفسير البرهان: ج5، ص179 و 180.
7. پروردگارا، سوگند به منزلت محمد و خاندان او، ما را در راهِ دينِ مستقيمت ثابتقدم بدار.
آیه 82 «وَ إِنِّى لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»
- بازدید: 739