كسب اجازه از پيامبر صلى الله عليه و آله براى قبض روح

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

از امام سجاد عليه السلام روايت شده كه فرمود:
(( از پدرم شنيدم كه مى گفت : سه شب پيش از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله جبرئيل عليه السلام بر ايشان نازل شد و گفت : اى احمد ، خداوند براى احترام و بزرگداشت شما مرا نزدتان فرستاده است و درباره چيزى كه خود نسبت به آن آگاهتر است پرسش مى نمايد و مى فرمايد: (( چگونه اى اى محمد؟ )) آن حضرت فرمود: (( اى جبرئيل ، غمگينم ، اى جبرئيل ، احساس اندوه مى كنم . ))
روز سوم جبرئيل همراه با ملك الموت به اتفاق فرشته اى كه در آسمان به نام اسماعيل است با هفتاد هزار فرشته ديگر فرود آمدند. جبرئيل پيشاپيش آنان بود و عرض كرد: اى احمد ، همانا خداى عز و جل مرا به احترام و بزرگداشت نزدتان فرستاده و درباره چيزى كه خود بدان آگاهتر است مى پرسد و مى فرمايد: (( چگونه اى اى محمد؟ )) حضرت فرمود: (( اى جبرئيل ، غمگينم ؛ اى جبرئيل احساس اندوه دارم . ))
آنگاه ملك الموت اجازه خواست . جبرئيل عرض كرد: يا احمد ، اين فرشته مرگ است كه از شما اجازه مى خواهد ؛ او تاكنون از كسى اجازه نگرفته و پس از شما نيز از كسى اجازه نخواهد گرفت . فرمود: (( بدو اجازه ده . )) جبرئيل اجازه اش داد. جلو آمد تا پيش روى آن حضرت ايستاد و عرض كرد: يا احمد ، خداوند مرا به سوى شما فرستاده و به من دستور داده كه از شما اطاعت كنم در آنچه به من امر مى نمايى ؛ اگر مى فرمايى كه جانت را بگيرم ، خواهم گرفت و اگر مايل نيستيد اين كار را نخواهم كرد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: (( اى ملك الموت ! واقعا چنين مى كنى ؟ )) گفت : آرى به اين مامور شده ام كه هر چه فرمودى انجام دهم . جبرئيل به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : يا احمد! خداوند تبارك و تعالى مشتاق ديدار شماست . پس آن حضرت فرمود: (( اى ملك الموت ! هر چه دستور دارى اجرا نما )) . )) (597)
در (( مناقب )) از ابن عباس نقل شده كه :
(( رسول خدا صلى الله عليه و آله در هنگام بيمارى بيهوش گرديد. در خانه را كوبيدند. حضرت فاطمه سلام الله عليها فرمود: (( كيست ؟ )) گفت : من مردى غريبم ؛ آمده ام احوال رسول خدا صلى الله عليه و آله را جويا شوم . آيا به من اجازه ورود مى دهيد؟ آن حضرت پاسخ داد: (( برگرد ؛ خداوند تو را رحمت كند. )) رسول خدا صلى الله عليه و آله با شما كارى ندارد.
مرد رفت و سپس بازگشت . در را كوبيد و گفت : غريبى است كه اجازه ديدار رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را مى خواهد. آيا اجازه ديدار به غريبان مى دهيد؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به هوش آمد و فرمود: (( اى فاطمه ، آيا مى دانى او كيست ؟ )) گفت : (( نه ؛ اى رسول خدا. )) فرمود: (( اين پراكنده كننده جمعيتها و تلخ كننده لذتهاست ؛ اين فرشته مرگ است . به خدا سوگند تاكنون از كسى اجازه نگرفته و پس از اين نيز از كسى اجازه نخواهد گرفت . او به پاس مقامى كه من نزد خدا دارم از من اجازه مى گيرد. به او اجازه بده . ))
فاطمه سلام الله عليها فرمود: (( وارد شو ؛ خدا تو را رحمت كند. )) پس فرشته مرگ مانند رايحه اى دل انگيز و آرام وارد شد و گفت : سلام و درود بر اهل بيت رسول خدا. پس آن حضرت ، اميرالمؤمنين عليه السلام را به صبر بر دنيا و مراقبت از فاطمه سلام الله عليها و جمع قرآن و پرداخت وام و غسل آن حضرت و ساختن ديوارى اطراف قبر ايشان و نگاهبانى از امام حسن و امام حسين عليهما السلام را سفارش ‍ نمود. )) (598)

- پینوشتها -

597- امالى صدوق : 226 227 ( مجلس 46، ح 11).
598- مناقب آل ابى طالب 3: 336.