30- غزوه تبوك

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

تبوك جايى است در شام و از نام قلعه و چشمه اى كه لشكر اسلام تا آنجا رفتند ، گرفته شده است و اين آخرين غزوه پيامبر صلى الله عليه و آله بود.
سبب آن اين بود كه كاروانى از شام به مدينه براى تجارت آمد و به مردم خبر داد كه پادشاه روم لشكرى را آماده نموده و چند قبيله نيز به او پيوسته اند و قصد مدينه دارند. رسول خدا صلى الله عليه و آله لشكرى آماده كرد و از قبايلى كه مسلمان شده بودند نيز درخواست كمك كرد. چون اين جنگ در زمان رسيدن ميوه ها بود ، گروهى از رفتن كراهت داشتند كه داستان آن در كتب مفصل آمده است .
پيامبر صلى الله عليه و آله با سى هزار لشكر به سوى تبوك آمد. گروهى از منافقان از رفتن سر باز زدند ؛ به اميد آنكه در اين مدت طولانى سفر ، مدينه را غارت كنند و اهل بيت آن حضرت را از مدينه خارج سازند. بدين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را جانشين خود در مدينه قرار داد و خود حركت نمود. منافقان لب به اعتراض گشودند كه اگر رسول خدا از على خشنود بود او را به همراه خود مى برد. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خود را در (( جرف )) به رسول خدا صلى الله عليه و آله رسانده جريان امر را به ايشان اطلاع داد. آن حضرت فرمود:
اما ترضى ان تكون منى بمنزلة هارون من موسى ؟ الا انه لا نبى بعدى .
(( آيا خشنود نيستى كه تو نسبت به من مانند نسبت هارون به موسى را داشته باشى ؟ با اين فرق كه بعد از من پيامبر نيست . ))
به هر حال آن حضرت به سوى تبوك پيش رفت . در اين سفر مشكلات بسيارى در مقابل مسلمانان پيش آمد و معجزات فراوانى از رسول خدا صلى الله عليه و آله به وقوع پيوست كه در كتابهاى مبسوط آمده است .
رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از آنكه به سرزمين تبوك رسيد ، دانست خبرى كه در مورد قصد حمله قيصر روم به ايشان رسيده دروغ بوده است و پس از مشورت با اصحاب به مدينه مراجعت فرمودند.
پيش از شروع سفر عده اى از منافقان مسجدى در كنار مسجد قبا ساختند تا پايگاهى براى ايجاد تفرقه بين مسلمانان و تقويت كفر و نفاق باشد. قرآن مجيد با ارسال آيات سوره توبه اين مركز را مسجد ضرار ناميد. براى توضيح بيشتر رك . بحار الاءنوار 21: 252 - 263.
در بازگشت از اين سفر داستان (( اصحاب عقبه )) روى داد كه قبلا از آن سخن به ميان آورديم .