27- غزوه ذات السلاسل

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

به رسول اكرم صلى الله عليه و آله خبر دادند كه دوازده هزار سوار از اهل وادى (( يابس )) قصد دارند به مدينه شبيخون زده ايشان و اميرالمؤ منين عليه السلام را به قتل برسانند. آن حضرت لشكرى را آماده فرمود و به سرپرستى ابوبكر به سوى آنان فرستاد و فرمود: (( ابتدا اسلام را بر آنان عرضه كنيد و در صورت عدم پذيرش با آنان بجنگيد ؛ مردان را بكشيد و زنان را اسير سازيد. )) لشكر اسلام با دشمن برخورد كردند. آنها به ابوبكر گفتند: ما با پيامبر و پسر عمويش كار داريم و ما را با شما كارى نيست . ابوبكر برگشت را صلاح ديد و به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله مراجعت كرد. آن حضرت فرمود: (( فرمان مرا مخالفت كردى و آنچه را گفته بودم به عمل نياوردى . )) پس عمر و سپس عمرو عاص را نصب كرد ؛ آنان نيز بازگشتند.
آنگاه امير مؤمنان عليه السلام را طلبيد و آن حضرت را به سوى دشمن فرستاد. آنان شير خدا را تهديد كردند. فرمود: (( واى بر شما! مرا به بسيارى نفرات خود مى ترسانيد؟! من از خدا و ملائكه و مسلمانان استعانت مى جويم ؛ و لا حول و لا قوة الا بالله )) .
چون شب شد ، آن حضرت دستور داد تا لشكريان به اسبان رسيدگى كرده آماده شوند. سپيده دم بعد از اداء نماز صبح - هنگامى كه هنوز هوا تاريك بود - بر ايشان يورش برد. مردان جنگى آنان را به قتل رسانيد و زنان و فرزندانشان را اسير نمود و مالهايشان را به غنيمت گرفت و خانه هايشان را خراب كرد و اموالشان را برداشته بازگشت . خداوند آيات سوره (( عاديات )) را در اين زمينه نازل فرمود.
شيخ مفيد گويد:
رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اصحاب دستور داد كه از امير مؤمنان عليه السلام استقبال نمايند. آنان صف كشيدند. هنگامى كه اميرالمؤمنين عليه السلام پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديد از اسب پياده شد. آن حضرت فرمود:
اركب فان الله و رسوله عنك راضيان .
(( سوار شو ؛ خداوند و رسول او از تو راضى اند )) .
اميرالمؤمنين عليه السلام از شادى گريست . رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
يا على ! لولا اننى اشفق ان تقول فيك طوائف من امتى ما قالت النصارى فى المسيح عيسى بن مريم ، لقلت فيك اليوم مقالا لا تمر بملا من الناس الا اخذوا التراب من تحت قدميك .
(( يا على ! اگر از اين نمى ترسيدم كه در حق تو گروههايى از امت من آنچه را مسيحيان در حق حضرت عيسى گفتند بگويند ، امروز سخنى در مدح تو مى گفتم كه بر هيچ گروهى نگذرى مگر آنكه خاك زير پاى تو را (براى تبرك) بردارند. )) (الارشاد 1: 165)
اين غزوه را (( ذات السلاسل )) گويند زيرا اميرالمؤمنين عليه السلام پس از پيروزى بر دشمن كافر ، اكثر مردانشان را كشته زنان و كودكانشان را اسير گردانيد و باقيمانده مردان آنها را به زنجير بست . موضع جنگ در پنج منزلى مدينه قرار داشت .