مقدمه

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

نویسنده: رسول جعفريان

محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب طبري آملي(224 ـ 28 شوال 310) محدّث، مفسّر، فقيه و مورّخ برجسته سُنّي مذهب قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري، شخصيت و عالمي شناخته شده است كه در باره او تحقيقات و مطالعات فراواني صورت گرفته و نيازي به تكرار آن در اينجا نيست.(1)
 در مقايسه او و نوشته هايش با آنچه كه از عالمان بغداد اين قرن مي شناسيم، بدون ترديد مي توان برتري وي را در بيشتر زمينه هاي علمي، مانند فقه،(2) حديث، تفسير و به ويژه تاريخ بر معاصرانش تشخيص داد. به علاوه، در تاريخ تفكّر سني، به لحاظ كثرت تأليفات خوب و ماندني، تنها مي توان او را در رديف برخي از بزرگترين مؤلفان سنّي مانند خطيب بغدادي، ابن جوزي، شمس الدين ذهبي و ابن حَجَر قرار داد. نفوذ چشمگير نوشته هاي او، به ويژه دو كتاب «تاريخ» و «تفسير»اش بر آثاري كه پس از او نگارش يافته، براي شناخت برجستگي وي كافي است.
     ما درباره باورهاي مذهبي او در جاي ديگري به تفصيل سخن گفته و شرايط مذهبي ناهنجار حاكم بر بغداد را كه سبب شد تا طبري در برابر حنابله و افراطيون اهل حديث قرار گيرد، شرح داده ايم.(3)بدون مطالعه آن مطالب، دست كم نمي توان دليل تمايل طبري را به نگارش اثري تحت عنوان «كتاب الولايه» را كه گردآوري طرق حديث غدير است، دريافت.
     حنابله بغداد، كه دشمني با امام علي(عليه السلام) را از دوران اموي به ارث برده بودند، به صراحت به انكار فضائل امام مي پرداختند. اين انكار به حدّي بود كه خشم ابن قُتَيْبه، عالمِ محدّثِ سنّي ِ اهلِ حديث را برانگيخت.(4) به علاوه، نگرش حديثي و اخباري عثماني مذهب ها و اصرارشان بر برخي از احاديث مجعول اما منسوب به پيامبر(صلي الله عليه وآله)، سبب شد تا آنان اجازه كوچك ترين تخطّي از ظواهر احاديث مزبور را به ديگر دانشمندان دنياي اسلام ندهند. در اين ميان طبري كه خود را يك سر و گردن بالاتر از همه آنان و حتي احمد بن حنبل مي ديد، اين فشار را برنتافت و در زمينه هاي مختلف، به مخالفت با اهل حديث پرداخت.
     در اين باره كه چرا طبري كتاب الولايه را تأليف كرد، در عنوان بعدي سخن خواهيم گفت. آنچه در اينجا لازم است بگوييم اين است كه، بدون ترديد اين اثر كه اصل آن ـ بر حسب اطلاعات موجود ـ برجاي نمانده، كتابي است از محمد بن جرير طبري، مورّخ معروف بغداد. در اين باره، در كهن ترين منابع از يك نسل پس از طبرى تا قرن دهم، نصوص متقني در اختيار است كه آنها را مرور خواهيم كرد. اين درست است كه يك يا دو طبري ديگر هم داريم كه يكي از آنها شيعه و صاحب «المسترشد»(5) و ديگري نويسنده كتاب «دلائل الامامة» است;(6) اما احتمال نسبت دادن كتاب طرق حديث غدير به آن عالم شيعه، ناشي از بي اطلاعي از نصوص متقن تاريخي و به كلي ناشي از حدس و گمان هايي غير تاريخي است.(7)

_______________________________________________________

1 . نكـ : تاريخ الاسلام ذهبي، ص320 ـ 310 ـ 286 ـ 279 در پاورقي آنجا دهها منبع براي شرح حال وي آمده است. نيز در لسان الميزان، ج5، ص757، ش7190 به همين ترتيب مآخذ شرح حال وي از مصادر مختلف فراهم آمده است. سيوطي در رساله اي كه با عنوان «التنبيه بمن يبعثه الله علي رأس كلّ مائة» نگاشته، طبري را از كساني دانسته كه شايسته است فرد برگزيده در آستانه سال 300 هجري باشد. نكـ : خلاصة عبقات الأنوار، ج6، ص94 (قم، 1404) به نقل از رساله ياد شده.
2 . طبراني (م 360) محدث بزرگ و صاحب سه معجم صغير، اوسط و كبير، وقتي از طبري نقل مي كند، او را با «الطبري الفقيه» نام مي برد. نكـ : المعجم الكبير، ج9، ص292
3 . مقاله «اهل حديث» و «كتاب صريح السنه طبري» در «مقالات تاريخي»، دفتر دوم. و نيز مقاله «نقش احمد بن حنبل در تعديل مذهب اهل سنت» در «مقالات تاريخي» دفتر ششم.
4 . ابن قتيبه با اشاره به برخورد واكنشي اهل حديث در برابر رافضه كه مقام علي(عليه السلام) را بيش از حد بالا مي برند، به كوتاهي آنها در نقل احاديث فضائل امام اشاره كرده مي نويسد: آنان او را از ائمة الهدي خارج كرده، از جمله ائمه فتن مي دانند و عنوان خلافت را براي او ثابت نمي كنند به بهانه آن كه مردم بر او اجتماع نكردند، اما در عوض يزيد بن معاويه را خليفه مي دانند، چون مردم بر او اجماع كرده اند. پس از آن مي نويسد:
     «و تحامي كثير من المحدثين أن يحدثوا بفضائله ـ كرّم الله وجهه ـ أو يظهروا ما يجب له، و كل تلك الأحاديث لها مخارج صحاح. و جعلوا ابنه الحسين(عليه السلام) خارجيّا شاقّا لعصا المسلمين، حلال الدم، لقول النبي صلّي الله عليه و سلم: «من خرج علي امّتي و هم جميع، فاقتلوه كائنا من كان». و سوّوا بينه في الفضل و بين اهل الشوري لأن عمر لو تبيّن له فضله لقدّمه عليهم و لم يجعل الامر شوري بينهم. و أهملوا من ذكره او روي حديثا من فضائله حتي تحامي كثير من المحدثين أن يتحدثوا بها و عنوا بجمع فضائل عمرو بن العاص و معاوية كأنهم لايريدونهما بذلك وإنّما يريدونه. فإن قال قائل: «أخو رسول الله صلّي الله عليه و سلم علىّ وأبوسبطيه الحسن و الحسين و أصحاب الكساء علىّ و فاطمة و الحسن و الحسين» تمعرت الوجوه و تنكّرت العيون و طرّت حسائك الصدور. وإن ذكر ذاكر قول النبي صلّي الله عليه و سلم: «من كنت مولاه فعليّ مولاه» و «أنت منّي بمنزلة هارون من موسي»، و أشباه هذا، التمسوا لتلك الأحاديث المخارج لينقصوه و يبخسو حقه بُغْضاً منهم للرّافضة و الزاماً لعليّ عليه السلام بسببهم ما لايلزمه و هذا هو الجهل بعينه. و السلامة لك أن لاتهلك بمحبّته و لاتهلك ببغضته و أن «لا تتحمّل» ضغنا عليه بجناية غيره، فإن فعلت فأنت جاهل مفرط في بغضه وإن تعرف له مكانة من رسول الله صلّي الله عليه و سلم بالتربية و الإخوة و الصهر و الصبر في مجاهدة أعدائه و بذل مهجته في الحروب بين يديه مع مكانه في العلم و الدين و البأس و الفضل من غير أن تتجاوز به الموضع الذي وضعه به خيار السلف لما تسمعه من كثير فضائله فهم كانوا أعلم به و بغيره و لأنّ ما أجمعوا عليه هو العيان الذي لاشكّ فيه، و الأحاديث المنقولة قد يدخلها تحريف و شوب و لو كان إكرامك لرسول الله صلّي الله عليه و سلم هو الذي دعاك إلي محبة من نازع عليا و حاربه و لعنه إذ صحب رسول الله صلّي الله عليه و سلم و خدمه و كنت قد سلكت فى ذلك سبيل المستسلم لأنت بذلك فى علىّ عليه السلام أولي لسابقته و فضله و خاصته و قرابته و الدناوة التي جعلهاالله بينه و بين رسول الله صلّي الله عليه و سلم عند المباهلة، حين قال تعالي «قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُم» فدعا حسنا و حسينا «وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُم» فدعا فاطمة عليها السلام «وَأنْفُسَنا و أَنْفُسَكُم» فدعا عليا عليه السلام. و من أرادالله تبصيره بصّره و من أراد به غيرذلك حيّره». الاختلاف في اللفظ، صص (41 ـ 43 بيروت، دارالكتب العلميه).
5 . تحقيق احمد المحمودي، قم، مؤسسة الثقافة الاسلامية لكوشانپور، 1415 (به مقدمه مصحح).
6 . تحقيق قسم الدراسات الاسلامية مؤسسة البعثه، قم، 1413
7 . البداية و النهايه، ج 11 ـ 12 و ص167، ذيل حوادث سال 310; ذريعه، ج16، ص35; شرح الاخبار، ج 1، صص 131 ـ 132 پاورقي. كلبرگ با اشاره به حدس آقابزرگ در اين كه مقصود از كتاب مناقب اهل البيت كه ابن طاوس آن را به طبري مورخ نسبت داده، كتابي از طبري شيعي است، مي نويسد: ظاهرا هيچ منبعي حدس آقابزرگ را تأييد نمي كند. كتابخانه ابن طاوس، ص 398، ش 356
 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page