امام باقر(ع) و تربيت فرزند

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

تربيت اساسى‏ ترين مساله انسان است كه بدون آن به سعادت دنيا وآخرت نايل نمى‏گردد. معصومين(عليهم السلام) همچنان كه در سايرابعاد زندگى، چراغ هدايت پيروان خود بوده ‏اند در زمينه تربيت ‏نيز بهترين و مطمئن ‏ترين الگويند. اين مقاله بر آنست تا نكاتى‏ از دفتر زرين ديدگاه ها و سيره تربيتى يكى از آن بزرگواران‏ يعنى امام باقر(ع) به پيروان آن حضرت تقديم نمايد.


الف- آداب تربيتى پس از تولد:
از امتيازات تربيت اسلامى اين است كه در آن علاوه بر زمينه‏ سازى‏ مناسب در قبل از تولد فرزند و بلكه پيش از ازدواج والدين،تربيت از آغازين لحظه تولد به طور عملى شروع مى‏شود و آداب و سنن‏ ويژه‏ اى نسبت ‏به نوزادان سفارش شده است كه در اينجا به برخى ازآنها كه در كلمات گوهربار امام باقر(ع) مورد توجه واقع گرديد اشاره مى‏شود. 1،2- گفتن اقامه در گوش و باز كردن كام نوزاد با آب فرات: امام باقر(ع) فرمودند: «شايسته است كام نوزاد با آب فرات بازگردد و در گوشش اقامه گفته شود.»(1) 3،4- عقيقه و نامگذارى: آنحضرت فرمودند: «هرگاه براى شما فرزندى بدنيا آمد در روز هفتم اگر پسر است گوسفند نر و اگر دختر است گوسفند ماده برايش ‏عقيقه كنيد و از گوشت آن به قابله بدهيد و در روز هفتم او رانامگذارى كنيد.(2) نكته مهم در نامگذارى انتخاب نام نيكو وپرهيز از نامهاى ناخوشايند است. زيرا نام نيكو مايه سرورفرزند و نام ناخوشايند باعث نگرانى و دغدغه خاطر او مى‏گردد،امام باقر(ع) در سخنان خود برخى از نامهاى نيكو و غير نيكو رابيان كرده‏اند. آن حضرت در اين زمينه فرمودند: «اصدق الاسماءما سمى بالعبوديه و افضلها اسماء الانبياء»(3) صادقترين‏ نامها، نامهايى است كه بندگى خداوند را تداعى نمايد و بهترين ‏آنها نامهاى پيامبران است. و در حديث ديگرى فرمودند:«مبغوض ‏ترين نامها نزد خداوند نام هاى «حارث، مالك و خالد»است‏»(4)
ب- تاثير شير مادر در تربيت
در تربيت فرزندان، والدين نخستين نقش را دارا هستند، اين نقش ‏و تاثير در مقاطع گوناگون سنى يكسان و هم‏اندازه نمى‏باشد بلكه در مقاطع و مراحلى از تربيت نقش پدر برجسته ‏تر و در مراحل ‏ديگرى نقش مادر تعيين‏كننده‏تر است و در يك ديدگاه كلى مى‏توان‏گفت كه تا پيش از سن نوجوانى بويژه در دوران جنينى وشيرخوارگى نقش مستقيم مادر در تربيت فرزند بيشتر از پدر خواهدبود و از دوره نوجوانى به بعد بخصوص در مورد پسران نقش پدران‏ مهمتر است، البته اين بدان معنا نيست كه نقش پدر در دوران‏ كودكى و نقش مادر در دوران نوجوانى و جوانى ناچيز و كم‏رنگ‏ باشد بلكه مقصود بيان برجستگى نقش و تاثير بيشتر هر يك در يك ‏مرحله خاص است. بنابر اين يكى از مقاطع مهم مقطع شيرخوارگى است‏كه در آن، مادر نقش مستقيم و اساسى را دارد. در اين مقطع‏ شيردادن مهمترين عامل ارتباط نوزاد با مادر است، شير مادر علاوه ‏بر نقش مهمى كه در تغذيه و بهداشت جسمانى نوزاد دارد عامل ‏ايجاد و انتقال بعضى ويژگي ها به فرزند نيز مى‏باشد و ما به دو نمونه از آنها كه در سخنان امام باقر(ع) بيان شده، اشاره‏ مى‏كنيم: 1- حماقت و كودنى: امام باقر(ع) فرمود: «لا تسترضعوا الحمقاءفان اللبن يعدى و ان الغلام ينزع الى اللبن يعنى الى الظئر فى‏الرعونه و الحمق‏» زنان كودن را دايه فرزندانتان قرار ندهيد زيرا از طريق شير حماقت و كودنى به آنها منتقل مى‏شود.(5) 2- زيبايى و زشتى: آن حضرت فرمودند: «دايه‏هاى زيبا براى‏ فرزندانتان انتخاب كنيد و از دايه‏هاى زشت‏رو بپرهيزيد زيرا چه‏بسا شير انتقال‏دهنده (زشتى و زيبايى) باشد.»(6) نيز در حديث‏ ديگرى فرمود: «برشما باد به انتخاب دايه ‏هاى نظيف و زيبا زيرا شير انتقال‏ دهنده (زيبايى) است.»(7)
ج- كودك و نياز به محبت:
]محبت از ضرورى‏ ترين نيازهاى عاطفى فرزند در دوران كودكى است وبدون توجه به آن كودك به رشد عاطفى مناسب نايل نمى‏ شود، اين‏ نياز، براى كودك به شكل هاى گوناگون قابل پاسخگويى است كه‏ مى‏توان به بوسيدن كودك، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زيبا و محبت ‏آميز،خريدن هديه و اسباب بازى و... اشاره كرد. امام باقر(ع)در فرصت هاى مناسب از طريق در آغوش گرفتن و بيان جملات محبت‏ آميز،محبت ‏خود را به كودك خردسالش امام صادق(ع) نشان مى‏دادندو از اين طريق به نياز عاطفى او پاسخ مى‏ گفتند، محمد بن مسلم ‏از اصحاب بزرگ آن حضرت نقل مى‏كند كه من در خدمت امام باقر(ع)بودم. در اين هنگام فرزند(خردسال-)ش جعفر(ع) وارد شد و بر سراو ذؤابه(8) و در دستش عصايى بود كه با آن بازى مى‏كرد. امام ‏باقر(ع) او را به گرمى در آغوش گرفت و به سينه خود فشرد و خطاب ‏به او فرمود: «پدر و مادرم به فدايت ‏باد (با اين چوب) كار لهو انجام مده و بازى مكن، سپس فرمود:«اى محمد، پس از من او امام توست.از او پيروى كن و از دانش او استفاده نما، به خدا سوگند اوهمان صادقى است كه رسول خدا(ع) او را توصيف نمود كه شيعيان اودر دنيا و آخرت پيروزند و دشمنانش در زمان هر پيامبرى ملعون ‏هستند. در (اين هنگام) جعفر(ع) خنديد و صورتش قرمز گرديد، آنگاه امام باقر(ع) به من فرمود: از او سؤال كن، من از اوپرسيدم اى پسر رسول خدا، خنده از كدام عضو بدن منشا مى‏گيرد.جعفر(ع) فرمود: اى محمد، عقل از قلب، اندوه از كبد و نفس ازريه و خنده از طحال منشا مى‏گيرد. (وقتى اين پاسخ را از اوشنيدم) از جايم برخاستم و او را بوسيدم.»(9)
د- ستايش از فرزند صالح:
ستايش بجا از فرزند و كارهاى نيك او باعث احساس‏ موفقيت و توانايى و نيز موجب انگيزه قوى براى تكراركارهاى خوب‏ و رشد بيشتر او مى‏گردد. بخصوص اگر اين تمجيد به موقع و درحضور كسانى باشد كه آگاهى آنها از رفتار شايسته فرزند براى اومهم باشد. على بن حكم به نقل از طاهر يكى از اصحاب امام ‏باقر(ع) نقل مى‏كند. من در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم كه‏ فرزندش جعفر(ع) وارد شد. امام باقر(ع) در باره‏اش فرمود: «او بهترين مخلوقات خداوند است‏»(10) در اين حديث ملاحظه مى‏شود كه‏ امام باقر(ع) در نزد صحابى حود فرزندش را كه صلاحيت و شايستگى ‏لازم را داشته به بهترين وجه ممكن ستوده است.
ه- والدين و نصيحت فرزند:
نصيحت فرزندان و صحبت كردن با آنها علاوه بر آنكه والدين ازطريق آن مى‏توانند رهنمودهاى مهم و اساسى را ره توشه زندگى‏ فرزندانشان قرار دهند مى‏تواند يك نوع زمينه ايجاد ارتباط صميمى بين والدين و فرزندان را فراهم نمايد و از اين طريق‏ والدين بخصوص پدر، مى‏توانند به فرزند نزديك شوند و در يك فضاى‏ صميمى و عاطفى، ضمن آگاهى از مشكلات و خواسته‏ هاى فرزندان‏ رهنمودهاى لازم را به آنها ارائه دهند. امام باقر(ع) نيز درفرصت هاى مناسب با فرزندان خود صحبت مى‏كردند و گاهى به شكل ‏گروهى و عمدتا به شكل فردى به نصحيت آنها مى‏پرداختند كه به‏ نمونه ‏هايى از آنها اشاره مى‏كنيم: 1- اسماعيل بن خالد نقل مى‏كند كه از امام باقر(ع) شنيدم كه‏ فرمود: پدرم ابو جعفر(ع) ما (فرزندان) را جمع مى‏نمود و به ما مى ‏فرمود: اى فرزندان از تعرض نسبت‏به حقوق ديگران بپرهيزيد،بر مشكلات و سختي ها صبر پيشه كنيد و اگر خويشان شما را به كارى‏كه ضررش براى شما بيش از نفعش باشد دعوت كردند اجابت‏نكنيد.»(11) 2- از جمله سفارشهاى آن حضرت به فرزندش امام صادق(ع) اين‏ جملات است: «خداوند سه چيز را در سه چيز ديگر پنهان كرده است،رضايش را در اطاعت مخفى كرد پس هيچ طاعتى را كوچك نشمار، شايدكه رضايتش در همان اعت‏باشد، خشم و غضبش را در معصيت پنهان‏ نمود پس هيچ نوع معصيتى را كوچك نپندار، شايد كه غضبش در همان ‏باشد و اولياء خود را در ميان بندگانش پنهان كرد، پس احدى ازبندگان او را حقير مدان كه شايد همان بنده ولى او باشد.»(12) 3- آن حضرت به فرزندش فرمود:«فرزندم از كسالت و اندوه بپرهيز كه اين دو كليد هر شرى‏ مى‏باشند، زيرا اگر سست و تنبل باشى به اداى حق نخواهى پرداخت‏و اگر محزون و اندوهناك باشى بر حق، صبر پيشه نخواه ى‏كرد.»(13) 4- سفيان ثورى نقل مى‏كند كه امام صادق(ع) را ملاقات كردم واز او خواستم مرا نصحيت كند... آن حضرت فرمود: اى سفيان! پدرم‏مرا به سه چيز سفارش و از سه چيز برحذر داشت، از جمله آن‏سفارشات اين بود كه فرزندم، هر كه با رفيق بد همراه شود سالم‏ نمى ‏ماند و هر كه در محل هاى اتهام برود مورد اتهام قرار مى‏گيردو هر كه بر زبان خود كنترل نداشته باشد پشيمان مى‏شود.»(14)
و- اهميت آرامش خانواده در تربيت:
(ترديدى نيست كه خانواده نقش اساسى در تربيت فرزند دارد وپرورش صحيح فرزندان بدون توجه جدى والدين به اين امر مهم وايجاد فضاى مناسب و آرام براى آن ميسر نيست. نا بسامانى ‏خانواده، اختلاف و نزاع هاى والدين، عدم رابطه صميمى ميان اعضاى‏ خانواده بويژه والدين، فقدان امنيت و آرامش لازم در جامعه كوچك ‏خانواده، تربيت صحيح فرزند را به مخاطره مى ‏اندازد.از اين رو در مبحث‏ حسن خلق در روايات، بيش از هر مورد ديگرى‏در باره خوشرفتارى پدر خانواده با اهلش تاكيد شده است و اين‏حاكى از آن است كه خوشرفتارى در كانون خانواده اهميت ويژه‏دارد و آثار مثبت آن فراتر از خوشرفتارى با افراد ديگر است،زيرا در جامعه كوچك خانواده افراد كاملا با هم در ارتباط هستندو بر يكديگر تاثير مى‏گذارند و چتر آثار مثبت ‏خوشرفتارى و پيامدهاى سوء بدرفتارى بر سر همه اعضاى خانواده پهن مى‏گردد ودر يك كلام خوش‏رفتارى در كانون خانواده آثار تربيتى فراوان وبدرفتارى پيامدهاى سوء بى‏شمار به همراه دارد. امام باقر(ع) در زمينه اهميت‏ خوشرفتارى در كانون خانواده‏ فرموده است:«... من حسن بره باهله زيد فى عمره‏»(15) هر كس ‏احساس و ملاطفتش را نسبت‏به خانواده‏ اش نيكو گرداند عمرش طولانى‏ مى‏گردد.، در اين حديث ‏شريف تعبير لطيف و ظريف «من حسن بره‏»دلالت‏ بر آن دارد كه نه تنها احسان و ملاطفت نسبت‏ به خانواده‏ پسنديده و لازم است‏ بلكه مى‏بايست‏ براى تاثير بيشتر، اين احسان‏و ملاطفت‏ به نيكويى و بهترين وجه انجام گيرد. همچنين در حديث ديگرى آن حضرت، كامل شدن اسلام و ايمان، آمرزش‏ گناهان و رضايت‏ خداوند متعال در روز قيامت را از آثارخوش رفتارى با خانواده برشمرده ‏اند. «اربع من كن فيه كمل‏اسلامه ... و حسن الخلق مع الاهل و الناس‏»(16)
ز- نقش تربيتى عمل والدين و مربيان:
مربيان موفق در جهاد مقدس تربيت‏ بيش از آن كه به گفتار دعوت‏به نيكى كنند با عمل صالح دعوت كرده‏اند، پيش از آنكه سخن ‏بگويند عمل نمودند، پيش از آن كه به تربيت ديگران اقدام كنندبه اصلاح خويش پرداختند، بنابراين والدين كه خود اولين مربيان‏فرزندان هستند مى‏بايست‏با زبان عمل با فرزندانشان سخن بگويند،فرزندان بايد در عمل ببينند كه والدين به آنچه مى‏گويند پاى‏بند هستند و خود عمل مى‏كنند و گفتارشان با عملشان مطابقت ‏دارد. به نظر مى‏رسد كه اساسى‏ ترين عامل تربيتى معصومان(عليهم‏السلام) و در واقع مهمترين راز موفقيتشان در تربيت فرزندان‏ همان تربيت با عمل و پاى‏بنديشان به آنچه مى‏گفتند بوده است واين شيوه در سيره تربيتى امام باقر(ع) نيز كاملا آشكار است،فرزندان آن حضرت با ديدن اعمال پدر براى انجام اعمال صالح ورفتار درست الگو مى‏گرفته و به راز بندگى خداوند دست مى‏يافتند.در ذيل به ذكر دو نمونه از رفتارهاى آن حضرت اكتفا مى‏كنيم: 1- امام باقر(ع) و صدقه به فقراء:از فرزند بزرگوار آن حضرت نقل شده است كه روزى بر پدرم واردشدم و مشاهده كردم كه در آن روز پدرم هشت هزار دينار به‏ تهى‏دستان مدينه صدقه داده‏اند و اهل خانه‏اى را كه تعداد آنهابه يازده نفر مى‏رسيد آزاد كرده است‏»(17) 2- اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل كرده است: من پيوسته‏رختخواب پدرم را پهن مى‏كردم و منتظر مى‏ماندم تا ايشان به‏ رختخواب بروند و بخوابند، سپس برمى‏خاستم و به رختخواب خودمى‏رفتم، شبى آن حضرت تاخير كردند و من در طلب او به مسجدرفتم، در حالى كه مردم خواب بودند، او را در حال سجده ديدم وغير او كسى در مسجد نبود. من صداى او را مى‏شنيدم كه مى‏گفت:«سبحانك اللهم انت ربى حقا حقا، سجدت لك يا رب تعبدا و رقا،اللهم ان عملى ضعيف فضاعفه لى، اللهم قنى عذابك يوم تبعث‏عبادك و تب على انك انت التواب الرحيم.»(18)
ن- تربيت معنوى فرزندان:
تربيت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترين ابعاد تربيت، تربيت معنوى است كه به‏عقيده ما در تربيت اسلامى، پرورش اين بعد غايت همه ابعاد ديگراست. اين نوع تربيت كه شامل پرورش بعد معنوى انسان و فراهم ‏نمودن زمينه ارتباط انسان با خداوند و در نهايت پرورش انسان‏براى رسيدن به قرب الهى است. بسيار مورد تاكيد ائمه(عليهم السلام) بوده است و آن بزرگواران‏در تمام صحنه‏ هاى زندگى بيشترين اهميت را به پرورش اين بعدفرزندان مى‏دادند و براى تحقق آن از شيوه‏هاى خاص بهره مى‏گرفتندكه به نظر مى‏رسد از مهمترين شيوه‏ها، دو شيوه (ذكر و دعا) است‏و هر چند دعا نيز يك نوع ذكر تلقى مى‏شود اما از آنجا كه درتربيت معنوى عنصرى كليدى و مهم است از آن بعنوان يك شيوه ‏جداگانه ياد مى‏كنيم. امام باقر(ع) در سيره تربيتى خود از اين‏دو شيوه به شكل خاصى بهره جستند. 1 ذكر و ياد خدا:ذكر كه عبارت از توجه قلبى انسان نسبت‏به خداوند است و گاهى‏در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مى‏شود. نقش بسيار مهمى درتربيت‏بعد معنوى انسان دارد. ابن قداح از امام صادق(ع) نقل‏كرده كه «پدرم (امام باقر-ع-) بسيار ياد خدا مى‏نمود، همراه‏ او راه مى‏رفتم او را در حال ذكر مى‏ديدم با او غذا مى‏خوردم اورا در حال ياد خداوند مى‏ديدم، با مردم سخن مى‏گفت و اين كار اورا از ياد خدا غافل نمى‏كرد. من مشاهده مى‏كردم كه زبان او مدام‏در حال گفتن ذكر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مى‏نمود وما را به ذكر و ياد خدا امر مى‏فرمود و اين كار تا طلوع خورشيدادامه داشت، هر كدام از ما كه قرائت قرآن آموخته بود به‏خواندن قرآن و هر كدام كه قرآن نياموخته بود به گفتن ذكر امر مى‏نمودند.»(19)اين حديث در بر دارنده دو نكته مهم است. نخست آنكه بر مطابقت‏گفتار با عمل حضرت دلالت دارد و نشان مى‏دهد كه امام ابتدا خودعمل مى‏نمودند و از ذكر گفتن غافل نمى‏شدند و بعد فرزندانشان رابه ذكر و ياد خدا امر مى‏نمودند. نكته دوم آنكه نبايد فرزندان‏را به حال خودشان رها كرد بلكه مى‏بايست ضمن حفظ آزادى حساب‏شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادي خواهى آنها درفرصت هاى مناسب با ايجاد انگيزه و شوق بطور عملى آنها را به‏انجام كار نيك مشغول نمود: 2- دعا: دعا و مناجات از مؤثرترين روشها در تربيت‏بعد معنوى‏انسان است، از طريق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پيدامى‏كند و در پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت‏ سيراب‏ مى‏گرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مساله ‏اى پدرم رامحزون مى‏كرد ايشان زنان و فرزندان را جمع مى‏نمود. آنگاه خوددعا مى‏كردند و آنها آمين مى‏گفتند. »(20) همچنين بريد بن معاويه عجلى نقل مى‏كند:«هرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلى جمع مى‏نمودند و اين چنين دعا مى‏كردند «اللهم انى استودعك‏نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم‏احفظنا و احفظ علينا، اللهم اجعلنا فى جوارك، اللهم لا تسلبنانعمتك و لا تغير ما بنا من عافيتك و فضلك‏». پرودگارا خود و اهلم ومالم و فرزندانم، حاضر و غايب آنها را به تو سپرده‏ ام،پروردگارا ما را حفظ كن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگاراما را در جوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگير و عافيت وفضلت را نسبت‏به ما تغيير مده‏»(21) از دو حديث‏بيان شده‏ معلوم مى‏شود كه آن حضرت فرزندان خود را از طريق دعا به يادخداوند متوجه مى‏گردانيد و غير مستقيم به آنها تعليم مى‏داد كه‏ بايد در تنهايى و هنگام مشكلات بر خداوند توكل نمود و تنها ازاو در خواست كمك نمود.

على همت‏بنارى

__________________________________________________________________
1- وسايل الشيعه، ج 15، ص 138، ح
2- همان، ص 151، ح 11.
3- همان، ص 124، ح 1.
4- همان، ص 130، ح 2.
5- تهذيب الاحكام، ج 8، ص 110، ح 375.
6- الكافى، ج 6، ص 44، ح 12.
7- التهذيب، ج 8، ص 110; الكافى، ج 6، ص 44، ح 13.
8- الذؤابه، طرف العمامه و السوط، و فى الحديث، كان ابى يطول‏دوائب نعليه‏اى اطرافها (مجمع البحرين، ج 2، ص 57) اما درفرهنگ‏هاى عربى به فارسى آن را به «زلف و گيسو» معناكرده‏اند. 9- بحار الانوار، ج 47، ص 15، ح 12; به نقل از كفايه الاثر، ص‏ 321
10- همان، ص 13، به نقل از ارشاد مفيد.
11- حليه الابرار، ج 2، ص 126.
12- كشف الغمه، ج 2، ص 360; سيره الائمه الاثنى عشر، ج 2،
13- همان، ص 344.
14- الخصال، صدوق، ص 169.
15- تحف العقول، ص 216; ائمتنا، ج 1، ص 365.
16- حياه الامام الباقر(ع)، باقر شريف القرشى، ص 300-299;(اين حديث‏با همين مضمون و با كمى تفاوت در الخصال صدوق، ص‏ 222 از امام سجاد(ع) نيز نقل شده است.)
17- بحار الانوار، ج 46، ص 290.
18- حليه‏الابرار، ج 2، ص 112.
19- الكافى، ج 2، ص 299; بحار الانوار، ج 46، ص 8-297; حليه‏الابرار، ج 2، ص 111-110.
20- بحار الانوار، به نقل از الكافى، ج 2، ص 487.
21- حليه الابرار، ج 2، ص 134.