بیعت خواهی معاویه برای یزید

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

معاویه همچنین برخلاف قرارداد صلحی که با امام حسن مجتبی علیه السلام بسته بود که پس از خود مسلمانان را در تعیین حکومت و سرنوشت خویش آزاد بگذارد، در پی رحلت امام مجتبی بر آن شد که برای یزید از مردم بیعت بگیرد و او را ولیعهد خود قرار دهد، از این رو برای همه فرمانداران سرزمین های اسلامی از جمله مروان بن حکم فرماندار مدینه نوشت: مردمان مدینه از قریش و غیره را گردآور و آن ها را به بیعت با یزید وادار کن!
هنگامی که مروان نامه معاویه را قرائت کرد، نه تنها که به فرمان او تن نداد بلکه پاسخی این چنین نوشت:
قوم تو از بیعت با فرزندت سرباز می زنند و دستور تو را اجابت نمی کنند.
چون نامه مروان به معاویه رسید، دانست که مروان این مطلب را از پیش خود نوشته است. از این رو مروان را از کار برکنار کرد و به جای او سعیدبن عاص را گماشت و آنگاه در نامه ای به سعید نگاشت:
مردم مدینه را به بیعت دعوت کن و برای من بنویس که چه کسی در این باره پیشی می گیرد و چه کسی کندی می نماید.
چون سعید، نامه معاویه را دریافت، مردم را به بیعت با یزید فراخواند و از خود خشونت و سخت گیری نشان داد و هر کسی را که سستی نمود، مجازات کرد، ولی با این حال به جز عده کمی، بقیه روی خوشی به او نشان ندادند، به ویژه بنی هاشم که هیچ یک از او فرمان نبردند.
سعید، این ادبار مردم را به معاویه گزارش کرد، معاویه ناگزیر نامه هایی به عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن جعفر، و حسین بن علی علیه السلام نوشت و به سعیدبن عاص دستور داد که نامه ها را به این چند تن برساند و از ایشان جواب بستاند.[1]
آنها هر يك در جوابي جداگانه، سخنان تندي به معاويه نوشتند و آشكارا گفتند كه در این باره از وی اطاعت نمی کنند.[2]
معاویه چون پاسخ های آنان را دید، دریافت که فرمانش را نپذیرفته اند و از بیعت با یزید سرباز زده اند، از این رو به سعیدبن عاص نوشت:
از تمام مهاجر و انصار و فرزندان آنان که هنوز از دنیا نرفته اند برای یزید بیعت بگیرد و در این کار خشن و سخت گیر باش و نسبت به هیچ کس سهل انگاری و کوتاهی روا مدار ولی به آن چند نفر سخت گیری مکن و آنها را به حال خود وامگذار.
سعید، پس از آگاهی بر مفاد نامه معاویه، بیشتر از پیش شدت عمل نشان داد، ولی کارساز نیافتاد و یک نفر هم بیعت نکرد.[3]
حتی کسانی مانند عبدالله بن عمر اظهار داشتند:
«اگر ما با کسی که میمون باز، سگ باز، شرابخوار و متجاهر به فسق است بیعت کنیم و بدین گونه رفتار او را تأیید نماییم، چه حجتی نزد خداوند خواهیم داشت؟»[4]
سعید، به معاویه چنین گزارش داد: همه مردم مدینه پیرو این چند نفرند، تا اینها بیعت نکنند، نمی شود از اهل مدینه بیعت گرفت، و تندی و خشونت هم سودی ندارد.
معاویه در پاسخ نوشت: پس دست نگه دار و مزاحمت کسی را فراهم نساز تا اندیشه نمایم. از این رو در همان سال عازم خانه خدا شد و با شمار بسیاری از مردم شام وارد مدینه شد و در آنجا به هنگام ملاقات با مردم، از آن چند تن اظهار ناخشنودی کرد و آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داد.
آنها هم چون این بي احترامی را دیدند از مدینه به قصد عمره مفرده به مکه رفتند. ولی معاویه تا موسم حج در مدینه ماند و در این مدت بخشش های فراوانی نمود. تا شاید دل های مردم مدینه را نرم کند و آنان را به پذیرش بیعت حاضر نماید، ولی توفیق
چندانی به دست نیاورد ناگزیر به خانه خدا رفت، و در آنجا با عبدالله بن عمر، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابی بکر و حضرت امام حسین علیه السلام ملاقات کرد و آنها را مورد احترام و دلجویی قرار داد و از هر یک از آنها به فراخور موقعیت و شخصیت اجتماعی ایشان نام برد، حسین بن علی را سرور جوانان مسلمان خواند، از عبدالله زبیر با عنوان پسر عم رسول خدا نام برد، عبدالرحمن را نیز سید و آقای قریش لقب داد و دستور داد برای هر یک نیز مرکب سواری آوردند. پس از آن، مناسک حج به جای آورد و سپس آنان را احضارکرد، همه از امام حسین علیه السلام خواستند که با معاویه گفتگو کند، ولی آن حضرت حاضر نشد.
به عبدالله زبیر پیشنهاد کردند، او پذیرفت و بر معاویه وارد شد.
معاویه پس از احترام بسیار، گفت شما رحم من هستید، و خود دیده اید که من چقدر با شما مهربانم و با شما نظر لطف و عنایت دارم، اکنون یزید پسر عم شماست و من می خواهم تنها اسم خلاف روی او باشد وگرنه سر رشته کارها در دست شما خواهد بود و شما هستید که در واقع فرمانروایی می کنید.
همه ساکت شدند و کسی سخنی نگفت.
معاویه گفت: پاسخ دهید، باز هم کسی سخن نگفت. بار سوم گفته خویش را تکرار کرد و رو به ابن زبیر نموده و گفت: تو سخن بگو!
عبدالله زبیر پاسخ داد: ای معاویه! تو یکی از سه کار را می توانی انجام دهی! نخست آنکه به مانند رسول خدا که گویند پس از خود کسی را تعیین نکرد و از دنیا رفت، تو هم مردم را به خود و گذاری تا به دلخواه برای خویش خلیفه تعیین کنند. و یا اینکه مانند ابوبکر کسی را که نسبتی با تو نداشته و لایق این مقام باشد را اختیار کنی. و سوم آنکه مانند عمر امر خلافت را به شورا واگذاری!
معاویه گفت: آیا به غیر از این سه راه راه دیگری هم هست؟
گفت: نه.
پس معاویه رو کرد به دیگران و از آنان پرسید نظر شما چیست؟
همه پاسخ دادند، همان که عبدالله زبیر پیشنهاد کرد.
معاویه گفت: بسیار خوب، فردا صبح من سخنی دارم که نباید کسی در میان کلام من بدان اعتراض نماید، اگر راست گفتم، درستی آن به خودم برمی گردد و اگر دروغ گفتم، من خود مسئول آن خواهم بود. در غیر این صورت هر کسی با کارم مخالفت نماید، کشته خواهد شد.
روز بعد در اجتماعی که عموم زائران خانه خدا حضور داشتند، این چند تن را احضار کرد و بالای سر هر کدام دو مأمور مسلح گذارد و در حالی که اهل شام دور و بروش را گرفته بودند به منبر رفت و گفت:
من چون به دقت نگریستم و به سخنان مردم گوش فرا دادم. سخنان بی پایه بسیار شنیدم، می گویند: حسین بن علی، عبدالرحمن بن ابی بکر، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، با یزید بیعت نکرده اند. در حالی که اینها بهترین افراد در میان مسلمانان هستند و هیچ کار بدون وجود ایشان پایدار نخواهد بود و بدون مشورت اینان کاری به انجام نمی رسد.
من خود، این چند نفر را به بیعت با یزید فراخواندم و همگی را مطیع و منقاد دیدم همگی با یزید بیعت کرده و هیچ کدام مخالفتی اظهار نکرده اند. در این هنگام اهل شام که از پیش سفارش شده بودند فریاد زدند که امر این چند تن چندان هم مهم نیست، اگر مخالفت می کنند، دستور ده تا گردنشان را بزنیم.
معاویه گفت: به راستی شگفت انگیز است! مردم با قریش تا چه اندازه بد شده اند که هیچ چیز نزد مردم شیرین تر از ریختن خود آنان نیست؟ ساکت شوید و دیگر این سخن را تکرار نکنید!
آنگاه از منبر فرود آمد، و فوراً کارگزارانش شروع کردند به بیعت گرفتن از مردم و معاویه بر مرکب سوار و از مکه بیرون شد. ص 36
پس از آن، مردم به دور حسین علیه السلام و آن چند نفر دیگر، گرد آمدند و لب به اعتراض گشودند که چرا شما با آنکه می گفتید ما هرگز بیعت نخواهیم کرد، به بیعت تن در دادید؟
هر چه حسین علیه السلام و آن چند تن دیگر گفتند که ما بیعت نکرده ایم و معاویه دروغ گفته و شما را فریفته است، مردم نپذیرفته و فریاد می زنند: شما دروغ می گویید، اگر چنین است پس چرا آشکارا در مجلس مخالفت نکردید؟ آنان هر چه توضیح دادند که در آن صورت کشته می شدیم، سودی نداشت.[5]
----------------------------------
[1]- الامامة و السیاسة، ص 153.
[2]- پاسخ امام حسین علیه السلام را پیش از این، زیر عنوان «موضع امام در برابر معاویه» آوردیم جواب عبدالله بن زبیر، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس نیز در کتاب الامامة و السیاسة، ص 155، آمده است.
[3]- الامامة والسیاسة، ص 155.
[4]- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 228.
[5]- عقدالفرید، ج 2، ص 248، الامامة و السیاسة، ص 162 – 157.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page