عاشورا؛ آینه حقیقت مطلق

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

عاشورا؛ آینه حقیقت مطلق

شب، هنگامی كه شب پرستان حقیقت روز را محاصره كردند و حسین(علیه السّلام) با تنی چند از یاوران یكدل و خاندان پاك خویش در خیمه‌ای به وسعت بیكران، گرد هم بودند، امام قبیله نور به یاران خود اجازه بازگشت داد و در آن شب چنین گفت: «از این فرصت شبانه استفاده كنید و هریك به جایگاه امن خود باز گردید كه این گروه خون آشام با من سر ستیز دارند، فقط با من».
مسلم فرزند عوسجه، ایستاده در برابر مراد و امام خود، تمامی وفاداری را در كلماتی این گونه به نمایش گذاشت: «آیا تو را، ای حسین، تنها رها كنیم؟ چگونه نزد خداوند عذر یاری نكردن تو را آوریم؟ نه، به خدا سوگند! تا جان خود در پیشگاهت فدا نكنیم از تو جدانمی‌شویم و این مرگ، تنها یك بار است و پس از آن كرامتی است كه پایان‌پذیر نیست».(1)
مسلم چه زیبا رمز جاودانگی امام حسین(علیه السّلام) و یاران او را بیان می‌كند. اینان با شهادت خود به كرامتی دست یافتند كه برتر از آن كرامتی نیست. هر زمان و در هر كجا از شهادت، عدالت، مظلومیت و حقانیت سخن رود، از این گروه اندك شمار نیز سخن رفته است. مگر شهادت، بدون نام حسین(علیه السّلام) تفسیرپذیر است؟ مگر حق، بی یاد او به خاطر می‌نشیند؟ مرگ در راه خدا، كرامتی ارجمند است كه به جاودانگی حق، جاویدان است.تاریخ نیز كه گاه‌گاه، گنگ و گیج، پاره‌ای حقایق را پوشانده است، نتوانسته این حقیقت سترگ را مكتوم سازد. پیوند عاشورا با حقیقت مطلق، راز ماندگاری آن در ذهن انسان است. 

_________________________________________

 1. نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص۱۱۵.