مطالبی خواندنی از زندگی امام باقر(علیه السلام)

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

شیعه شدن مرد شامی
محمد بن سلیمان از پدرش نقل میكند، مردى شامى كه ساكن مدینه شده بود گاهی خدمت حضرت باقر (علیه السلام) می رسید، به آن جناب گفت آقا خیال نكنى من خدمت شما میرسم به واسطه خجالتى است كه از شما دارم (و ارادتمند شمایم) در روى زمین كسى را بیش از شما خانواده دشمن نمیدارم و معتقدم كه اطاعت خدا و پیغمبر و امیرالمؤمنین در دشمنى با شما است، ولى چون مردى خوش صحبت و داراى ادب هستى رفت و آمد من براى همین است. وقتى این حرف را میزد حضرت باقر (علیه السلام) می فرمود:
(لن تخفى على الله خافیه) هیچ چیز بر خدا پنهان نیست. چیزى نگذشت كه مرد شامى مریض شد و مرضش شدت یافت. همین كه بحال احتضار رسید وكیل خود را خواست گفت، وقتى من از دنیا رفتم و پارچه بر رویم كشیدى برو خدمت محمد بن على و تقاضا كن بر پیكرم نماز بخواند باو گوش زد كن كه خودم این كار را وصیت كرده ‏ام. نیمه شب مرد شامی از دنیا رفت او را در پارچه‏ اى پیچیدند سحرگاه وكیلش به مسجد آمد، پس از اقامه نماز خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید، عرض كرد فلان مرد شامى خودش از شما تقاضا كرده كه بر پیكرش نماز بخوانید؟ فرمود نه او نمرده سرزمین شام سرد است، ولى حجاز گرمسیر است و شدت گرما در این ناحیه زیاد است. بالاخره عجله نكنید و او را بر ندارید تا من بیایم. در این موقع از جاى حركت نموده وضو گرفت باز دو ركعت نماز خواند آنگاه دست بدعا برداشته زیاد دعا كرد سپس به سجده رفت تا خورشید طلوع نمود آنگاه از جاى حركت كرده روانه منزل شامى شد. داخل اطاق شده او را صدا زد. جواب داد. شامى را بلند كرد و نشاند، مقدارى سویق خواست «غذایی با آرد گندم » به او داد بعد به خانواده‏ اش سفارش كرد كه غذا به او بدهند و با غذاهاى سرد سینه ‏اش را سرد نگه دارند. امام از جاى حركت كرده و رفت، چیزى نگذشت كه مرد شامى بهبود كامل یافت خدمت حضرت باقر علیه السلام رسیده عرض كرد مایلم براى من خانه را خلوت كنى عرضى خصوصى دارم امام خانه را خلوت كرد. شامى گفت، گواهى میدهم كه تو حجت خدائى بر مردم و واسطه بین مردم و خدائى كه هر كس جز به تو پناه برد ناامید و زیانكار است و گمراه واقعى است، حضرت باقر پرسید چه شده كه تغییر عقیده دادى. گفت من خود متوجه شدم كه روح از بدنم خارج شد، ناگاه منادى فریاد زد با گوش خود صداى او را شنیدم خواب نبودم گفت، روح او را برگردانید محمد بن على درخواست كرده است . حضرت باقر (علیه السلام) فرمود: اما علمت ان الله یحب العبد و یبغض عمله و یبغض العبد و یحب عمله ، نمیدانى خدا گاهى شخصى را دوست دارد ولى كارش را نمى‏ پسندد و گاهى شخصى را دوست ندارد اما كارش را دوست دارد.
مرد شامى بعد از آن جزء اصحاب حضرت باقر علیه السلام به شمار می‌رفت.

برای ابن عطا در را باز کن
عبد الله بن عطاى مكى گفت: خیلى مایل به زیارت حضرت باقر شدم آن روزها در مكه بودم. به طرف مدینه رهسپار شدم، فقط براى دیدار ایشان آن شب گرفتار باران شدید و هواى سردى شدم، همین كه به در خانه امام رسیدم، نیمه شب بود. با خود گفتم در نمی زنم در این وقت شب ،همین جا هستم تا صبح شود در همین فكر بودم كه شنیدم فرمود، كنیز در را براى ابن عطا باز كن! كه امشب دچار سردى و ناراحتى شده، كنیز آمد و در را باز كرد، خدمت ایشان رسیدم.

نام امام باقر (علیه السلام) در تورات
پیغمبر روزى به جابر بن عبد الله انصارى فرمود: جابر تو زنده خواهى بود تا یكى از فرزندان من بنام محمد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب را كه در تورات معروف به باقر است ملاقات كنى وقتى او را دیدى سلام مرا برسان. روزى جابر خدمت زین العابدین علیه السلام رسید، پسركى را در آنجا دید، گفت: چند قدم جلو بیا. آمد باز گفت چند قدم عقب برو رفت. گفت به خدا سوگند، این شمائل پیامبر است.
به حضرت زین العابدین(علیه السلام) عرض كرد این پسرك كیست؟ فرمود این فرزندم محمد باقر و امام بعد از من است جابر خود را به قدم‌هاى آن جناب افكند و شروع به بوسیدن نموده گفت: جانم فدایت باد یا ابن رسول الله، سلام پدرت را بپذیر پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به تو سلام رسانده.
در این موقع دیدگان حضرت باقر (علیه السلام) پر از اشك شده، گفت: جابر سلام بر جدم پیامبر تا انقراض آسمان ها و زمین و سلام بر تو كه سلام پیامبر را رساندى.

پناهندگی کبوتر به امام باقر (علیه السلام)
حضرت باقر علیه السلام با ابو امیه انصارى در محمل نشسته بودند؛ به مکانی بنام هجین رسیدند در آنجا ابو امیه متوجه شد كبوترى روى محمل در طرف حضرت باقر (علیه السلام) نشسته، دستش را بلند نمود تا كبوتر را دور كند، امام علیه السلام فرمود ابوامیه! این پرنده به اهل بیت پیغمبر پناهنده شده مارى است كه هر سال جوجه ‏هاى او را می‌خورد من از خدا خواستم كه شر آن مار را از او دفع كند و دیگر به او كارى نخواهد داشت.

می‌خواهی به حال اول بازگردی
ابى بصیر نقل كرد كه گفت: رفتم خدمت حضرت باقر و حضرت صادق (علیهما السلام) عرض كردم شما وارث پیغمبرید؟ فرمود آرى؟ عرض كردم پیغمبر نیز وارث تمام انبیاء بود و هر چه آنها می‌دانستند او نیز می‌دانست فرمود آرى.
عرض كردم شما می‌توانید مرده را زنده كنید و كور و پیس را شفا دهید، فرمود بلى با اجازه خدا. در این موقع به من فرمود؛ نزدیك بیا، سپس دستش را روى چشمم مالید خورشید و آسمان و زمین و هر چه در خانه بود دیدم. فرمود: مایلى همین طور چشمهایت سالم باشد، تو نیز با مردم باشى هر معامله ‏اى در روز قیامت از سود و زیان با آن ها مى ‏شود با تو نیز بكنند. یا مثل اول كور باشى و بهشت برین به تو ارزانى شود. عرض كردم مایلم همان طور كه اول بودم باشم، باز دست بر روى چشمم كشید مثل اول شدم.
به حضرت باقر عرض شد كه محمد بن مسلم مریض است، امام مقدارى آب به وسیله غلامى برایش فرستاد. غلام آب را برد به او گفت: به من دستور داده همین جا باشم تا بیاشامى و بعد با هم خدمت ایشان برسیم.
محمد بن مسلم فكر می كرد با این حالى كه دارد و قدرت حركت در او نیست چگونه می تواند برود. همین كه آب را آشامید و در شكمش قرار گرفت، مثل اینكه بندها را از پایش گشادند از جاى حركت نموده خدمت امام رسید اجازه خواست صداى امام را شنید كه فرمود، خوب شدى؟ حال داخل شو.
در حالی که اشك می ریخت داخل شد، فرمود: چرا گریه می كنى؟ عرض كرد بواسطه دورى كه از شما دارم و رنج و مشقتى كه باید براى شما بكشم و در ضمن اینكه قدرت ندارم، زیاد خدمت شما باشم و سیر شما را ببینم.
فرمود: اما اینكه قدرت ندارى صحیح است خداوند دوستان و ارادتمندان ما را چنین قرار داده بلاء به سوى آنها به سرعت راه می یابد.
و اما اینكه گفتى در فاصله دور قرار گرفته‏ اى در این دورى به حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)،شبیه‏ شده‏ اى كه او نیز فاصله بسیار دورى از ما قرار دارد در كنار شط فرات است (صلى الله علیه).
و اما جریان گرفتاری‌ ها كه گفتى: مؤمن در این دنیا غریب است و در میان این مردم ناشناخته و بی ‏ارزش است؛ تا از دنیا به جوار رحمت الهى برود. و آنچه گفتى كه علاقمند هستی نزدیك ما باشى و بیشتر ما را ببینى و قدرت این كار را ندارى، این نیت بنفع تو است و بر این نیت پاداش خواهى گرفت.

لرزه بر اندامم افتاد
ابو حمزه ثمالى در ضمن خبرى گفت؛ سالى كه حضرت باقر (علیه السلام) به مكه رفت و هشام بن عبد الملك نیز در مكه بود، مردم پى در پى گرد امام می ‏آمدند و مسائل خود را مى‏ پرسیدند؛ عكرمه گفت: این كیست كه نور علم از جبینش تابان است بروم او را آزمایش كنم. همین كه مقابلش ایستادم چنان لرزه اندامم را گرفت كه در مقابل او ناتوان شدم، عرض كردم یابن رسول الله من در مقابل مردان بزرگى نشسته‏ام، ابن عباس و دیگران را درك نموده‏ام ولى آنچه اكنون دچار شدم هیچ وقت برایم پیش نیامده، امام باقر (علیه السلام) فرمود: ولى بر تو بنده‏ ى شامیان! (انت بین یدى بیوت اذن الله ان ترفع و یذكر فیها اسمه) تو در مقابل شخصیتى قرار گرفته ‏اى كه خداوند دستور احترام آنها را داده و رهنماى خلق و نماینده خدا است.

منبع : مرکز خبر حوزه

دیدگاه‌ها   

+1 #1 تشکرزهراباقری 1395-01-19 11:40
سلام. داستان های مربوط به معجزات امام باقر ع را خواندن و بسیار لذت بردم. نوشتن این مطالب باعث قوی تر شدن ایمان در افراد و پایه های اعتقادی آنان می گردد با وجود تهاجمات فرهنگی و دینی علیه شیعه در جهان. موفق باشید.
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page