منزلت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بالاتر است یا قرآن؟

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 

بسمه تعالی شأنه العزیز
نام : شاپور

متن سوال :
باز شرمند از استادان. سوالی داشتم ممنون میشم جوابم را بدهند با دلیل..
سوال منزلت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بالا تر است یا قرآن.

پاسخ :
چون سؤال از تفاوت منزلت و مقام و مرتبه است، پس روشن است که مقصود، مقایسه بین وجود مادّی و ظاهریِ قرآن و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست. منظور، این قرآنِ نوشته شده بر روی کاغذ و مقایسه آن با بدن و جسم مادّی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست.
اما در مقام مقایسه بین حقیقت ملکوتی قرآن و حقیقت نوری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابتدا مقدّمةً باید تعریف صحیحی ـ ولو اجمالاً ـ از آن دو داشته باشیم :

مقدّمه 1 : منزلت قرآن
بر اساس معرّفی خود قرآن که کلام الله است، حقیقت «قرآن» موجودی دارای مجد و عظمت و کرامت در نزد خداوند است بگونه‌ای که غیر از کسانی که خدا آن‌ها را از هرگونه آلودگی و کدورت پاک و منزّه فرموده (که براساس آیه تطهیر، خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) اویند)، هیچکس دیگری بدان موجودِ رفیع دسترسی و تماس ندارد. این موجود با عظمت ، در لوحی حفاظت شده و در کتابی پنهان شده قرار دارد و هیچگونه تغییر و تبدیل و تصرّف به آن راه پیدا نمی‌کند. اگرچه پروردگار جهان، بخاطر رشد عقلانی بشر، آن را به مراتبی تنزّل داده است و بصورت الفاظ عربی قابل خواندن قرار داده ، اما وجود اصلی و حقیقی قرآن، در نزد خودش و دارای مقامی والا و استوار و مستحکم می‌باشد.
اوصافی که گفته شد، به روشنی از این آیات استفاده می‌شود :
فَلا اُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ ، وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ، إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِیمٌ ، فِی كِتابٍ مَكْنُونٍ ، لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ، تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ : الواقعة : 75ـ80
إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْءَاناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِیمٌ : الزخرف : 4
بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مَجِیدٌ فِی لَوْح ٍ مَحْفُوظٍ : البروج : 22

مقدّمه 2 : منزلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
مقام و منزلت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آیات و روایات فراوانی بیان شده که نمونه‌ای از هر یک می‌ آوریم :

آیه نمونه :
إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلی النَّبيّ يَا أيُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِیمًا : الأحزاب : 56
اگر در باره حضرت آدم علیه السلام، خداوند متعال به ملائکه فرمان داد تا به جهت تکریم و بزرگداشتِ آدم علیه السلام بر او سجده آرند، در باره حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)، هم خداوند در عالم خدایی خود بر او درود و رحمت ویژه فرستاد، و هم همه فرشتگان جمیعاً بر او درود فرستاده و او را ستودند، و هم تمامی مؤمنین موظّف شدند به درود و دعا و طلب رحمت بر او. و این تکریم و بزرگداشت ، قطعاً بالاتر از تکریم حضرت آدم علیه السلام است.

روایت نمونه :
در «بحارالانوار» ج 15 ـ ص 24 و ج 54 ـ ص170 از جابر بن عبدالله روایت شده که گفت : به محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کردم : اولین چیزی که خداوند آفرید چیست؟ آن حضرت فرمود :
نور پیامبرت ای جابر . آن را که آفرید سپس از آن، آفرید هر خیر و نیکی را ، سپس او را در برابر و نزد خود، در مقام قرب، آنقدر که خدا خواست، بر سرپای داشت ، سپس آن را چند قسم قرار داد ، پس آفرید از قسمی عرش را ، و از قسم دیگری کرسیّ را ، و حاملان عرش و ساکنان کرسی را از قسم دیگری ، و قسم چهارم را آنقدر که خدا خواست در مقام حبّ بر سرپای داشت ، سپس آن را نیز چند قسم قرار داد ، پس آفرید قلم را از قسمی ، و لوح را از قسمی ، و بهشت را از قسم دیگری ، و قسم چهارم را آنقدر که خدا خواست در مقام خوف بر سرپای داشت ، سپس آن را نیز چند جزء قرار داد ، پس ملائکه را از جزئی و خورشید را از جزئی و ماه را از جزء دیگری آفرید ، و قسم چهارم را آنقدر که خواست در مقام رجاء بر سرپای داشت ، سپس آن را نیز چند جزء قرار داد ، پس عقل را از جزئی و علم و حلم را از جزئی و عصمت و توفیق را از جزء دیگری آفرید ، و چهارمین قسم را در مقام حیاء آنقدر که خدا خواست بر سرپای داشت ، سپس با دیده هیبت به او نظر فرمود ، پس آن نور ترشّح نمود و از آن، صد و بیست و چهار هزار قطره جدا شد ، پس خداوند از هر قطره، روح نبیّ و رسولی را آفرید ، سپس ارواح انبیاء متنفّس شدند ، پس خداوند از انفاس آنان ارواح اولیاء و شهداء و صالحین را آفرید.

تذکّر مهم و لازم :
روایات در این معنی و مضمون، بسیار فراوان و در حدّ استفاضه است. بنابر این به مجرّد اینکه معانی آنها دور از ذهن و فهم ما است، نباید در برابر آنها حالت انکار یا حتّی استبعاد داشته باشیم. اما اجمالاً از آن روایات، تا حدودی مقام و منزلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بروشنی بدست می‌آید؛ و همین مقدار بعنوان مقدّمة پاسخ به سؤال مورد بحث ما کافی است.
پاسخ وقتی با خرد واقع‌بین، پس از توجّه و نگرش کافی، و دقّت و باریک ‌بینی لازم، در آنچه از بیانات قرآن و روایات دربارة مقام و منزلت والای این دو موجود الهیِ شریف و لطیف ، این دو آفریده با عظمت و گرانقدر خدا ، بدست می‌آید بنگریم، سپس آن دو را در کنار یکدیگر نهاده و مقایسه کنیم ، حدّ اقل دو نتیجه مهم حاصل می‌شود :
1ـ می‌توان گفت : این دو موجود ، در آن مقامات عالیه ، با یکدیگر متّحدند و هیچگونه جدایی و دوئيّت بین آنها نیست تا سخن از مقایسه و تفضیل یکی بر دیگری به میان آید.
بلی، این دوئيّت و جدایی که مشهود است مربوط به خصوصيّات این عالم مادّه و جهان اضداد و مکان تزاحم و تضادّ، و خلاصه مربوط به وجودِ تنزّل یافته آن‌دو موجود مقدّس و مطهّر است ، نه مربوط به وجود حقیقی و نوری آن‌ها، که در عوالم قدس و طهارت، در لا مکانِ عندالله ، قرب درگاه دارند و از هرگونه ملابست مادّه و مادّیات و تفرّق و تشتّت، پیراسته و مجرّد بوده، و حقیقتِ«قرآن» متّحد با جانِ پاک پیامبر، و روح پاک پیامبر نفسِ باطن مکنون «قرآن» می‌باشد.
براساس این وجه و از این دیدگاه ، اصل سؤال از تفضیل بین آن دو اشتباه است. (دقّت شود)
2ـ و نیز می‌توان گفت : از طرفی مقام مقایسه و تفضیل، به خودی خود و به ناچار ، اقتضا می‌کند جستجو نمودن و بدست آوردنِ وجوه شرافت و افضليّت یکی و وجوه منقصت و قصور دیگری را.
و از طرف دیگر براساس آیات و روایات ، این دو موجود پاک و مقدّس و محترم ، از چنان مرتبه و منزلتِ بالا و والایی برخوردارند که کمتر موجود دیگری را در آن مرتبه و مقام و با آن اوصاف و خصوصيّات می‌توان یافت.
بنابراین با توجّه به قداست و حرمت ویژه‌ای که هم در عوالم قدس و قرب عندالله ، و هم در این عالم به لحاظ جایگاه معنوی و قداست و حرمت دینی ، دارند، سخن از منقصت و قصور هر یک به میان آوردن و بدین سبب، مقایسه و تفضیل آن بر دیگری، سوء ادب به ساحت قدس قرآن یا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، و برخلاف ادب دینی می‌باشد ، و بر فرض جواز تفضیل، مرضیّ خداوند متعال و بزرگان دین علیهم‌ السلام نیست.
بهترین شاهد و گواه بر این وجه ، همین پرسشِ سؤال کننده و بی‌پاسخ ماندنِ اوست. چون اگر در آیه یا روایتی مقایسه‌ای بین این دو وجود نورانی شده ، و افضل در میان آن دو بیان گردیده بود ، سؤال کننده به آن آیه و روایت رجوع می‌نمود یا ارجاع داده شده و لغز و معمّایش حلّ می‌شد. در هیچ یک از متون دینی و منابع معتبر اسلامی، از زبان هیچ یک از بزرگان ، تصریح یا اشاره‌ای به مقایسه و تفضیل بین حقیقت قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد نشده است ؛
لهذا چنانچه گفته شد، ادب دینی اقتضا می‌کند که بر فرض جواز این عمل، از انجام آن اکیداً خودداری شود.
و الحمد لله ربّ العالمین