عيسي عليه السلام و ارشاد مردم

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

عيسي همواره در بين مردم به ارشاد مي پرداخت و مي گفت؛ من به ميان شما آمدم تا برخي از امور را براي شما توضيح دهم. او همواره مردم را به خداشناسي و عدالت دعوت مي کرد. او سعي مي کرد تا آنان را از منجلاب گمراهي و لجنزار مفاسد رها سازد.
در اين بين رجال يهود دريافتند که سِيلي مهيب و بنيادکن آنان را تهديد مي کند و حيات و حيثيت آنها رو به نابودي است. اکنون عيسي است که شهوتراني و خوش گذراني ايشان را نکوهش مي کند و به زر اندوزي و دنياپرستي آنها معترض است، لذا تصميم گرفتند که با شدت به مخالفت با او بپردازند و او را تکذيب کنند.
اما عيسي به دشمني سران قوم اعتنايي نکرد و به آنان توجهي نشان نداد بلکه در راه حق استوار ماند و بر دعوت صحيح خود اصرار نمود. عيسي در دهکده ها سِير مي کرد و با ارشاد مردم افکار روحانيون يهودا را مردود و به گفتار آنان اعتراض مي کرد.
از جمله اندرزهاي عيسي بن مريم؛ (اي مردمان بد سيرت و زشت کردار، بدانيد که امر خداوند آنگونه که شما مي خواهيد، نيست. شما براي مرگ آفريده شديد و براي خرابي و ويراني آباد مي کنيد و آنچه را که جمع مي کنيد براي وارثان خود مي گذاريد. موسي از شما خواست که قسم دروغ نخوريد و من از شما مي خواهم که قسم راست نخوريد. اي قوم، من شما را به خوردن سبزي هاي بيابان و نان جويني دعوت مي کنم. از خوردن نان گندم بپرهيزيد زيرا مي ترسم نتوانيد شکر آن را به جاي آوريد. از پر خوري بپرهيزيد تا چهره اي شاداب و زيبا داشته باشيد. من عيسي، بنده خدا مردگان را زنده مي گردانم و امراضي مانند کوري و پيسي را شفا مي بخشم. اما هنوز نتوانستم حماقت افراد را اصلاح کنم.
از او پرسيدند: احمق کيست؟ فرمود؛ کسي که به خود مغرور است و همه فضايل را در جهت خوبي و سود خود مي بيند. همواره زيبايي ها را ببينيد. از عيسي بن مريم مي پرسيدند؛ چرا براي خود خانه اي بنا نمي کني؟ مي فرمود؛ بناهاي پوسيده و از بين رفته پيشينيان، ما را بس است.
1 - داستان پيامبران، اکبري، ص 244 و 245.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page