پنج کهکشان نور

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در هاله ‏ای از نور، آرام آرام پیش می‏ آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم می‏شد.
عده‏ ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیب‏ های به ظاهر آراسته، با نا آرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می‏کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آن‏چه در دست و دلشان بود.
امّا آنان که در هاله ‏ای از نور پیش می‏ آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می‏داد که آن «پنج تن»، آیینه ‏ی جمال الهی‏ اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می‏تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه‏ ی عظمت الهی و سر چشمه‏ ی زلال معرفت است.
چه کسی می‏تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه‏ السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم ...؟
وقتی که نوح بگوید: ...، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: ... چه کسی می‏تواند انکار کند!
محمّد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه‏ السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه‏ السلام و حسین علیه ‏السلام یعنی: محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم ، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می‏تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دست‏هایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می‏نشیند، او که آسمان و زمین می‏ستایندش. از آن لحظه که دست ‏هایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه‏ ی دشت‏ها و کوه‏ ها را متلاشی خواهد کرد. از جا می‏خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم می‏گذارد: ای ستوده‏ ترین خلقت الهی، ای آسمانی‏ ترین آیینه‏ ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته ‏ی جان ما در دست ‏های آسمانی‏ ات.

در دایره‏ی قسمت، ما نقطه‏ ی تسلیمیم ***لطف، آنچه تو اندیشی، حکم، آنچه تو فرمایی

سیدعلی ‏اصغر موسوی