فصل اول : مرگ

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

اين منزل پيچ و خمهاى دشوار دارد، اينك ما به دو نمونه از آن اشاره مى كنيم :
مرحله اول مرگ ، شدت جان كندن است ؛ و جاءت سكرة الموت بالحق ذلك ما كنت منه تحيد(2) اين مرحله اى است بسيار دشوار كه شدائد و سختيها از هر طرف به محتضر رو مى كند؛ از طرفى شدت مرض ‍ و درد و بسته شدن زبان و رفتن قوا از اندام ، از طرف ديگر گريستن اهل و عيال و وداع آنها با او و غم يتيمى و بى كس شدن بچه هاى خود، از طرف ديگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاك و اندوخته ها و چيزهاى نفيس ‍ خود كه عمر عزيز خود را صرف به دست آوردن آنها كرده و چه بسا كه بسيارى از آنها مال مردم بود كه با ظلم و غصب ، آنها را مالك شده و چقدر حقوق بر اموال او تعلق گرفته و نداده ، حال ملتفت خرابيهاى كار خود شده كه كار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده ؛ فكان كما قال اءمير المومنين (ع) يتذكر اءموالا جمعها اغمض فى مطالبها و اخذها من مصر حاتها و مشتبهاتها قد لزمته تبعات جمعها و اءشرف على فراقها تبقى لمن وراءه ينعمون بها فيكون المهناء لغيره و العب ء على ظهر(3) و از طرفى ترس ورود به جائى كه غير از اين دنيا است و چشمش چيزهايى را مى بيند كه پيش از اين نمى ديد فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد(4) حضرت رسول و اهل بيت او و ملائكه رحمت و ملائكه غضب را حاضر مى بيند تا درباره او چه حكم شود و چه سفارشى نمايند، و از طرف ديگر، شيطان و يارانش براى آنكه او را به شك اندازند جمع شده اند و مى خواهند كارى كنند كه بى ايمان از دنيا برود، و از طرفى وحشت از آمدن ملك الموت دارد كه آيا به چه هيئت خواهد بود، و به چه نحو جان او را خواهد گرفت الى غير ذلك . قال اءميرالمؤ منين (ع): فاجتمعت عليه سكرات الموت فغير موصوف ما نزل به .
شيخ كلينى از حضرت صادق (ع) روايت كرده كه حضرت اميرالمؤ منين (ع) را درد چشمى عارض شد حضرت رسول صلى الله عليه و آله به عيادت آن حضرت تشريف برد او را ديد كه صيحه و فرياد مى كشد، فرمود كه آيا اين صيحه جزع و بيتابى است يا از شدت درد است ؟ اميرالمؤ منين (ع) عرض ‍ كرد يا رسول الله من هنوز دردى نكشيده ام كه سخت تر از اين درد باشد. فرمود يا على چون ملك الموت براى گرفتن روح كافر نازل شود سيخى از آتش را با خود بياورد و با آن سيخ روح او را بيرون كشد پس صيحه كشد! حضرت اميرالمؤ منين چون اين را شنيد برخاست و نشست و گفت : يا رسول الله دوباره حديث را بر من بخوان سپس گفت آيا از امت شما كسى به اين نحو قبض روح مى شود؟ فرمود بلى حاكمى كه جور كند و كسى كه مال يتيم را به ظلم و ستم بخورد و كسى كه شهادت دروغ دهد.
و اما چيزهائى كه سبب آسانى سكرات موت است از جمله :
شيخ صدوق از حضرت صادق (ع) روايت كرده كه فرمود هر كه بخواهد كه حق تعالى بر او سكرات مرگ را آسان كند بايد صله ارحام و خويشان خود كند، و به پدر و مادر خود نيكى و احسان نمايد، پس هر گاه چنين كند خداوند دشواريهاى مرگ را، بر او آسان كند و در حيات خود فقر به او نرسد.
و روايت شده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله نزد جوانى بهنگام وفات او حاضر شد پس به او فرمود: بگو: لا اله الا الله ، آنگاه زبان آن جوان بسته شد و نتوانست بگويد، و هر چه حضرت تكرار كرد باز نتوانست بگويد؛ پس حضرت به آن زنى كه كنار جوان بود گفت : آيا اين جوان مادر دارد؟ عرض كرد: بلى من مادر او مى باشم فرمود: آيا تو بر او خشمناكى ؟ گفت : بلى و الان شش سال است كه با او سخن نگفته ام حضرت فرمود كه از او راضى شو. آن زن گفت رضى الله عنه برضاك يا رسول الله (5) و چون اين كلمه را كه مُشعِر بر رضايت او بود از پسرش گفت ، زبان آن جوان باز شد. حضرت به او فرمود بگو: لا اله الا الله گفت : لا اله الا الله حضرت فرمود چه مى بينى ؟ عرض كرد: مرد سياه قبيح المنظر با جامه هاى چركين و بدبو كه نزد من آمده و گلو و راه نفس مرا گرفته . حضرت فرمود: بگو: يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير اقبل منى اليسير واعف عنى الكثير انك انت الغفور الرحيم (6) آن جوان اين كلمات را گفت آن وقت حضرت به او فرمود: نگاه كن چه مى بينى ؟ گفت : مردى سفيد رنگ ، نيكو صورت ، خوشبو با جامه هاى خوب را مى بينم كه به نزدم آمده و آن سياه پشت كرده و مى خواهد برود؛ حضرت فرمود: اين كلمات را تكرار كن ، تكرار كرد، حضرت فرمود: چه مى بينى ؟ عرض كرد: ديگر آن سياه را نمى بينم و آن شخص نورانى نزد من است ، پس در آن حال آن جوان وفات كرد.
مؤ لف مى گويد: خوب در اين حديث تاءمل كن ببين اثر عاق پدر و مادر چه اندازه است كه اين جوان با آنكه از صحابه است و شخصى مانند پيغمبر به عيادت او آمده و به بالين او نشسته و خود آن جناب كلمه شهادت به او تلقين فرموده ولى نتوانست آن كلمه را تلفظ كند مگر وقتى كه مادرش از او راضى شد آن وقت زبانش باز شد و كلمه شهادت گفت .
و ديگر از حضرت صادق (ع) مروى است كه هر كس جامه زمستانى يا تابستانى را بر برادر خود بپوشاند، خداوند او را از جامه هاى بهشتى مى پوشاند و سكرات مرگ را بر او آسان مى كند و قبرش را گشاد مى سازد.
و از حضرت رسول صلى الله عليه و آله منقول است كه هر كه برادر خود را حلوائى بخوراند حق تعالى تلخى مرگ را از او برطرف مى كند.
و از چيزهائى كه براى محتضر سودمند است خواندن سوره يس ، و الصافات و كلمات فرج (7) است .
و شيخ صدوق از حضرت صادق (ع) روايت كرده كه هر كه يك روز از آخر ماه رجب روزه بگيرد، حق تعالى او را ايمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از ترس بعد از مرگ و از عذاب قبر ايمن گرداند و بدان كه از براى روزه گرفتن بيست و چهار روز از رجب ثواب زيادى رسيده ؛ از جمله آنكه ، ملك الموت به صورت جوانى با لباس خوب با قدحى از شراب بهشت ، وقت قبض روح او حاضر مى شود، و آن شراب را به او بدهد تا سكرات مرگ بر او آسان شود.
و از حضرت رسول صلى الله عليه و آله مرويست كه هر كس در شب هفتم رجب چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت حمد را يك مرتبه و توحيد را سه مرتبه و سوره فلق و ناس را و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه تسبيحات اربعه بخواند حق تعالى او را در سايه عرش جاى مى دهد و به او ثواب روزه دار ماه رمضان عطا مى كند و برايش ملائكه استغفار مى كند تا از اين نماز فارغ شود و جان دادن و فشار قبر را بر او آسان گرداند و از دنيا بيرون نرود مگر اينكه جاى خود را در بهشت ببيند و حق تعالى او را از فزع اكبر ايمن گرداند.
و شيخ كفعمى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت كرده است كس ‍ هر كه هر روزه ده مرتبه اين دعا را بخواند حق تعالى چهار هزار گناه كبيره او را بيامرزد و او را از سكرات مرگ و فشار قبر و هول قيامت نجات دهد و از شر شيطان و لشكرهاى او محفوظش بدارد و دينش ادا شود، و غم و همش ‍ زايل گردد اين دعا اين است :
اعددت لكل هول لا اله الا الله ، و لكل هم و غم ما شاء الله ، و لكل نعمة الحمد لله ، و لكل رخاء الشكر لله ، و لكل اعجوبة سبحان الله ، و لكل ذنب استغفر الله ، و لكل مصيبة انا لله و انا اليه راجعون ، و لكل ضيق حسبى الله و لكل قضاء و قدر توكلت على الله ، و لكل عدو اعتصمت بالله ، و لكل طاعة و معصية لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .
و بدان نيز كه از براى اين ذكر شريف ، هفتاد مرتبه فضل عظيم است از جمله آنكه وقت مردن او را مژده و بشارت دهند و آن ذكر اين است : يا اسمع السامعين و يا ابصر الناظرين و يا اسرع الحاسبين و يا احكم الحاكمين .
شيخ كلينى از حضرت صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: از قرائت اذا زلزلت الاءرض زلزالها ملول نشويد زيرا كه هر كه اين سوره را در نوافل خود بخواند حق تعالى زلزله بر او وارد نسازد و او را به زلزله و صاعقه و به آفتى از آفات دنيا نميراند، و در وقت مردن او ملكى كريم از نزد حق تعالى بر او نازل شود و بالاى سر او بنشيند و بگويد: اى ملك الموت ، نسبت به ولى خدا مدارا كن زيرا كه او مرا بسيار ياد مى كرد.

_______________________________________________________
2- سوره ق (50)، آيه 19.
3- به ياد مى آورد اموالى را كه از راههاى مختلف جمع كرده و به دست آورده كه پيامدش بعهده اوست حال كه هنگام جدادى از آنهاست ؛ لذت و خوشى مربوط به وارث و وبال و سختى مربوط به ميت ديگرى است .
4- سوره 50 آيه 22 يعنى ما پرده را از ديده تو برداشتيم و امروز چشم بصيرت تو بيناست .
5- خدا به خاطر رضايت تو از او خوشنود و راضى باشد.
6- يعنى اى آنكسى كه عمل كم را مى پذيرى و گناه زياد را مى بخشى عمل ناچيز مرا بپذير و از زيادى گناهم در گذر همانا تو آمرزنده و مهربانى .
7- كلمات فرج : لا اله الا الله الحليم الكريم تا آخر كه در ((قنوت )) نمازها خوانده مى شود.