صداى ناله مى آيد ز محراب
تو خلوت كن كه حيدر در نماز است
در آغاز نماز آن مرد برتر
به مسجد رفت و شد آخر نمازش
صلا زد قل هو الله احد را
به آهنگ ركوع خويش خم شد
سحر بود و على بود و خدا بود
چه گويم در نخستين سجده چون شد؟
نخستين سجده او واپسين بود
دريد آن تير دل، فرق ولى را
كلام دل نوازش را گسستند
درخت عدل را از ريشه كندند
از آن زخمى كه او را بر سر افتاد
لاحول ولاقوة الابالله العلى العظيم.
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)