و اگر آدمى را هرگز المى و دردى نمى رسيد به چه چيز ترك مى كرد فواحش و گناهان را؟ و به چه چيز تواضع مى كرد براى خدا و تضرع مى كرد نزد او؟ و به چه چيز مهربانى مى كرد به مردم و بذل و صدقات به مساكين مى نمود؟ نمى بينى كسى را كه دردى عارض شد خضوع و شكستى مى كند و رغبت مى نمايد به درگاه خدا و طلب عافيت مى كند از شافى مرض، و دست مى گشايد به دادن تصدقها. و اگر آدمى از زدن متاءلم نمى شد به چه عقاب مى كردند پادشاهان دزدان را و راه زنان را و به چه چيز ذليل و فرمان بردار مى كردند عاصيان و متمردان را؟ و به چه چيز كودكان علوم و صنعتها مى آموختند، و به چه چيز مماليك براى آقايان خود ذليل مى شدند و گردن به اطاعت ايشان مى نهادند.
آيا اينها حجت نيست براى ابن ابى العوجاء و امثال او از ملاحده و مانى نقاش و اتباع او از گبران كه انكار مى كنند حكمت آلام و دردها را در عالم؟
اگر متولد نمى شد از انسان و ساير حيوانات، مگر نر يا ماده، هر آينه منقطع مى شد نسل انسان و برمى افتادند حيوانات، لهذا عليم حكيم مقرر گردانيده كه از هر نوعى از حيوانات نر و ماده هر دو به وجود آيند، چرا در هنگامى كه مرد و زن به حد بلوغ رسيدند موى درشت بر زهار ايشان مى رويد. و بر روى مرد ريش مى رويد و بر روى زن نمى رويد؟
براى آن كه حق تعالى مرد را قيم و كار فرماى زن گردانيده و زن را جفت او گردانيده و براى او آفريده، پس به اين سبب مردم را ريش داده كه موجب عزت و جلالت و مهابت او گردد و به زن نداده تا از نازكى رو و حسن و جمال كه مناسب حال اوست و براى التذاذ همخوابگى مرد ادخل است براى او باقى ماند.
پس نمى بينى كه حكيم عليم در هر امرى آنچه به عمل آورده همه موافق حكمت است و راه خطا در آن نيست. مفضل گفت: چون سخن بدينجا رسيد وقت زوال شد و مولاى من به نماز برخاست و فرمود: برو فردا بامداد به نزد من بيا، پس من شاد و خوشحال برگشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد كردم بر آنچه مولاى من به من تعليم و تفضل نمود و شب را به سر آوردم شاد و با نعمت به آنچه مولاى من به من تعليم كرده بود.
-----------------------------------------
مفضل بن عمر
ترجمه: علامه محمد باقر مجلسى
راز ابتلاى انسان به آلام
- بازدید: 1821