مقاله استاد آيه الله قزوينى در بيان ليله القدر

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

مقاله اى موجز و مفيد از جناب استادم، حضرت علامه آيه الله رفيعى قزوينى قدس سره - در بيان ليله القدر، به همان وزان و منوال كه معروض ‍ داشته ايم، به رشته تحرير درآمده است، كه محض مزيد بصيرت به نقل آن تبرك مى جويم:
باسم الله تعالى - در بيان حقيقت شب قدر و كيفيت اختلاف آن بحسب اختلاف آفاق
بدان كه هر حقيقتى از حقائق ممكنات داراى مراتب مختلفه وجود است بحسب نشئات و عوالم هستى، و مجمل آن سه مرتبه از وجود است: اول وجود عقلى مجرد از ماده و لواحق آن در عالم ابداع است؛ دوم وجود مثالى برزخى است كه هر چند حقيقت در اين وجود از ماده مجرد است لكن تجرد عقلى ندارد بلكه لواحق ماده را از شكل و مقدار دارا است همچون صور خياليه كه در صقع خيال وجود دارند و چون ماده جسمانيه در اين وجود نيست لذا تاثر و انفعال و تغير در اين وجود راه ندارد؛ سوم وجود طبيعى مادى كه حقيقت شى ء قائم به ماده جسمانيه است. اما موجوديت در عالم عقلى ابداعى كه از همه شئون ماده مجرد است پس ‍ حقيقت شى ء در آن وجود تعددپذير نيست بلكه فقط يك فرد كامل تام است كه جميع خواص و آثار آن نوع در آن يك فرد بنهج عقلى متحقق است و بمنزله كل افراد ماديه آن نوع است و در عين بساطت و وحدت وجود جمعى همه آنان مى باشد ليكن در وجود مثالى و طبيعى از براى آن نوع افراد بسيار متصور است كه بواسطه عوارض از هم متميز و جدا هستند.
و بايست دانست كه اين مراتب سه گانه از وجود كه براى هر حقيقتى گفتيم از هم دور و بيگانه نيستند بلكه بحكم دو قاعده محكمه حكميه اصالت وجود و اشتراك معنوى آن، نسبت وجود طبيعى بوجود مثالى نسبت ظل است به ذى ظل و نسبت عكس است به عاكس و نسبت فرع است به اصل؛ و همچنين نسبت وجود مثالى و طبيعى بوجود عقلانى ابداعى نسبت ظل و عكس است بذى ظل و عاكس كه گويا وجود عقلانى را فرود آورده اند و بصورت وجود مثالى و طبيعى برآمده است، يا آنكه وجود طبيعى را بالا برده اند مثالى گرديده و بالاتر رفته است و وجود عقلى گرديده، و اين تفاوت از نظر صافى و پاكى حقيقت و يا آلودگى و تنزل بحسب اختلاف اقتضاءات نشئات عالم وجود ظهور يافته. و البته وجود مثالى و طبيعى از آثار وجود عقلى است.
و بايست دانست كه وجود عقلانى هر حقيقت را رب النوع افراد مثالى و طبيعى آن بايد شناخت يعنى مربى و مكمل و صاحب عنايت بوجودات مثاليه و طبيعيه كه بمنزله سايه ها و پرتوهاى او هستند ميباشد و هميشه فيض الهى از مجراى وجود عقلانى به آنان مى رسد و همين وجود عقلى ابداعى هر حقيقتى است كه در لسان شرع انور تعبير بملك موكل گرديده مانند ملك موكل باب و باد و غيره كه در اخبار بسيارى ذكر فرموده اند. فى المثل انسان وجودى دارد مادى و طبيعى كه مشهود و محسوس است، و وجودى مثالى و برزخى دارد كه اغلب در رويا و خواب ديدن نمايان مى گردد، و وجودى عقلانى صاف از آلايش حيوانى و مادى دارد كه تمام صفات انسانيت را بنحو اقدس و ارفع دارد و بنظر دقيق حقيقت انسان همان وجود عقلى ابداعى او است، و اما وجود مثالى و طبيعى بمنزله كدرت و سفاله آن وجود است.
و چون اين مطالب خوب دانسته شد و بخاطر سپرده گرديد مى گوئيم حقيقت زمان هم كه سال و ماه و هفته و روز و شب و ساعات و دقائق است همين مراتب سه گانه از وجود را داراست، اما وجود عقلى زمان كه بسيار بسيط و غير قابل تعدد است آنرا دهر اعلى گوييم و آن حقيقت سايه خود را بر سر سال و ماه و ليل و نهار گسترده و بمنزله جان و روح است براى آنان و يك فرد هم بيشتر نيست. و اما وجود مثالى زمان كه طرف موجودات مثاليه است، هر چند به بساطت وجود عقلى نيست ليكن از بساطت و وحدت بى بهره نيست و آنرا دهر اسفل خوانيم، و اما وجود مادى طبيعى زمان همين مدت گذشت حوادث است كه در آن قبل و بعد و تقدم و تاخر و انقسام و تجزيه و تعدد تصور مى شود مورد حساب منجمين است و فصول چهارگانه و سال و ماه و ايام مى باشد.
حال نتيجه مطالب فوق را كه منظور اصلى است بيان مى كنيم و مى گوييم بدون شك قدر كه زمان مخصوص است از شبهاى ماه مبارك رمضان يا غير آن و على الاقوى شب بيست و سوم شهر صيام است حقيقتى است كه داراى وجود عقلانى محيط است و در آن وجود يكى بيش نيست ولى محيط به وجودات مثاليه آن شب كه براى نوعى از ملائكه مقرر است مى باشد، و وجودى دارد طبيعى و مادى و زمانى كه آن شب قدر ما است كه در اين عالم هستيم و دانستى سابقا كه وجود طبيعى هر حقيقتى متعدد است پس شب قدر زمانى هم چنانكه باعتبار سالها متعدد است همچنين بحسب اختلاف آفاق متعدد است يعنى در هر افقى كه رويت هلال شهر رمضان واقع شود از شب رويت كه بيست و دو شب گذشت شب بيست و سوم آن شب قدر زمانى آن افق است و يكى از مظاهر و ظلال شب قدر دهرى است كه در عالم ابداع است، و در افق ديگر كه شب ديگر رويت هلال شود بيست و سوم آن شب در آن افق ديگر شب قدر زمانى و طبيعى آن افق است و مظهر ديگرى از مظاهر شب قدر دهرى است و هكذا؛ پس ‍ شب قدر دهرى يكى است ولى شب قدر زمانى در عالم زمان و طبيعى باختلاف آفاق متعدد است و منافاتى ندارند بلكه وحدت در دهر و تعدد در زمان از مقتضيات عالم دهر و عالم زمان است. و اين معنى اختصاص به شب قدر ندارد بلكه بلكه چنانكه اشاره نموديم در همه حقائق امكانيه جارى است.
و بايست دانست كه هر چند شبهاى قدر بحسب آفاق مختلف از جهت زمانى بودن متعدد و مختلف باشند ليكن از حيث اتصال و ارتباط همه آنها به شب قدر دهرى شب قدر مى باشند نظير آنكه هرگاه مخروطى از نور فرض كنيم كه نقطه راس آن بسمت بالا و قاعده آن بسمت پائين قرار گيرد و خطوط شعاعيه از نقطه راس مخروط بطرف پايين آمده رسم قاعده مخروط نمايد در اينصورت گوييم خطوط شعاعيه هر چند متعدد و درجات مختلف قرار دارند ولى از نظر اتصال همه آنها بنقطه راس مخروط يكى و در يك سمت مى باشند، و قاعده مخروط هر چند امتداد و وسعت هندسى دارد ليكن از حيث ارتباط براس مخروط بسيط ميباشد.
خلاصه سخن آنكه وحدت و بساطت حقائق از احكام موجوديت در عالم مافوق الطبيعه است و كثرت تجزيه و تعدد آنها از احكام و عوارض ‍ موجوديت و هستى در عالم طبيعت و ماده است و در اين مطلب، تامل نيك و عميق لازم است تا به حقيقت آن برسند.
تلويح الهامى بر محقق خبير و عارف بصير پوشيده نيست كه ممكن است حديثى كه در باب شب قدر متعرض نزول ملائكه به زمين و عنايت مخصوص به ايشان به مومنين مطابق مضمون آيه مباركه در سوره قدر است اشارت به اين معنى بود يعنى شب قدر دهرى كه بيان شد و روحى است مجرد و ملكى است مقرب به توجه آن شب قدر زمانى رسم شب قدر زمانى مى شود و احكام خاصه ليله القدر بر آن مترتب مى شود هرگاه روح دهر در جسد زمانى نب ود و ش ب زمانى ليله القدر متقوم به دهرى نمى گرديد مانند سائر شبهاى سال مى بود، فافهم و اغتنم و الحمدلله سبحانه على فضله و الهامه.
اين بود تمامت مقالت آن جناب كه به نقل آن تبرك جسته ايم، و ما را سخنى ديگر ارفع و امشخ در بيان ليله القدر است كه در طول اين وجه است و بعد از اين عنوان خواهيم كرد. اينك در اينكه ليله القدر هميشه بوده است و هميشه خواهد بود اشارتى مى نماييم؛ آنگاه، در اين معنى كه ليله القدر را، به بيان ديگر، مراتب بسيار است وارد مى شويم. حال گوييم:
اين روايت نص صريح است كه ليله القدر هميشه بوده است:
فى الاقبال للسيد الاجل ابن طاووس (1) - قده - عن كتاب كنز اليواقيت تاليف ابى الفضل بن محمد الهروى عن النبى صلى الله عليه و آله انه قال قال موسى عليه السلام: الهى اريد قربك، قال قربى لمن استيقظ ليله القدر. قال لهى اريد رحمتك، قال رحمتى لمن رحم المساكين ليله القدر. قال الهى اريد الجواز على الصراط، قال ذلك لمن تصدق بصدقه فى ليله القدر. قال الهى اريد من اشجار الجنه و ثمارها، قال ذلك لمن سبح تسبيحه فى ليله القدر. قال لهى اريد النجاه، قال النجاه من النار؟ قال نعم، قال ذلك لمن استغفر فى ليله القدر. قال الهى اريد رضاك، قال رضائى لمن صلى ركعتين فى ليله القدر.
و روايات ديگر در اينكه ليله القدر هميشه بوده است و نشاه عنصرى خالى از ليله القدر نبوده است بسيار است، علاوه اينكه برهان عقلى بر آن اقامه مى نماييم.
و اين حديث مى فرمايد كه ليله القدر هميشه خواهد بود: فى الكافى لثقه الاسلام الكلينى (2)، باب شان انا انزلناه فى ليله القدر و تفسيرها عن ابى عبدالله عليه السلام قال:
كان على عليه السلام كثيرا ما يقول ما اجتمع التميمى و العدوى عند رسول الله صلى الله عليه و آله و هو يقرء انا انزلناه بتخشع و بكاء. فيقولان: ما اشد رقتك لهذه السوره. فيقول، رسول الله صلى الله عليه و آله: لمارات عينى و وعى قلبى و لما يرى قلب هذا من بعدى. فيقولان: و ما الذى رايت و ما الذى يرى؟ قال فيكتب لهما فى التراب تنزل الملائكه و الروح فيها باذن ربهم من كل ارم قال ثم يقول: هل بقى شى بعد قوله عزوجل كل امر. فيقولان: لا، فيقول هل تعلمان من المنزل اليه بذلك؟ فيقولان: انت يا رسول الله. فيقول نعم فيقول: هل تكون ليله القدر من بعدى؟ فيقولان: نعم. قال فيقول: الى من؟
در تفسير مجمع البيان فرموده است كه:
جاءت الروايه عن ابى ذر انه قال قلت: يا رسول الله القدر هى شى يكون على عهد الانبياء ينزل فيها فاذا قبضوا رفعت؟ قال لا بل هى الى يوم القيامه.
و روايات بسيار نيز، در اين قسم، در جوامع فريقين مروى است كه رفع ليله القدر را نشايد: لو رفعت ليله القدر لرفع القرآن. و اقامه برهان عقلى بر آن نيز بيايد. و همچنين اين حديث شريف، در كافى، كه آن را شيخ اجل مفيد، در باب امامت حضرت صاحب الامر عليه السلام، از كتاب ارشاد به اسنادش ‍ روايت كرده است از ابو جعفر عليه السلام كه:
قال اميرالمومنين عليه السلام لابن عباس - ره -: ان ليله القدر فى كل سنه و انه ينزل فى تلك الليله امر السنه، و لذلك الامر ولاه من بعد رسول الله صلى الله عليه و آله. فقال له ابن عباس: من هم؟ قال: انا واحد عشر من صلبى ائمه محدثون.
و به مضمون هر يك از حديثهاى ياد شده در بقاء و دوام ليله القدر، روايات عديده ديگر در جوامع فريقين (3) مروى است. علاوه اينكه روايات مرتبه نازله كتاب الله اند و قرآن كريم به دوام ليله القدر ناطق است. در تفسير كشف الاسرار، در تفسير سوره قدر، گويد: عامه الصحابه و العلماء على انها باقيه الى يوم القيامه. اين سخنى حق است و عموم محققين از علما و مفسرين و محدثين بر آن اتفاق دارند، و در اين صحيفه مكرمه محقق مى گردد. و اين معنى اى دوام و بقاء ليله القدر و نزول ملائكه و روح القدس ‍ به اذن ربشان از كل امر، كه امر حكيم است، هر سال در ليله القدر بر نبى يا وصى نبى - در قسم دوم بيان ليله القدر روشنتر مى گردد. و چنانكه گفته ايم، اخبار اهل بيت - عليهم السلام - بلكه اخبار فريقين اتفاق دارند كه ليله القدر باقى و دائم است.
------------------------------------------
1-اقبال رحلى، صفحه 186.
2-كافى جلد 1، صفحه 193 -3.
3-وافى جلد 7، صفحه 52 -57.
-------------------------------------
استاد علامه حسن زاده آملى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page