شعر: عشق ناب عباس

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اي ماه سه آفتاب عباس

عشقي تو و عشق ناب عباس

آئين امام دوستي را

دادي تو به شيخ و شاب عباس

بودي تو كتاب حُسن و افسوس

صد پاره شد اين كتاب عباس

آقاي شباب اهل جنّت

نور دل بو تراب عباس

با نغمه جان من فدايت

كرده است تو را خطاب عباس

با موكت عصمت و امامت

هم محمل و هم ركات عباس

اي ماه سپهر خون كه گرديد

بر گرد تو آفتاب عباس

آنجا كه زتاب عشق مي‌ريخت

گلبرگ رخت گلاب عباس

هر قطره خون دست و فرقت

شد چشمه انقلاب عباس

اي روح سكينه، جان زينب

بر پيكر اضطراب عباس

ميداد به اهل يت اطهار

ديدار صبر و تاب عباس

در گريه بسي سؤال دارند

طفلان نخورده آب عباس

برخيز و بده سؤالشان را

با زخم سرت جواب عباس

اصغر زعطش نبرده خوابش

رفتي تو چرا بخواب عباس

برخيز و دوباره آب بردار

كن سوي حرم شتاب عباس

از شرم لبان تشنه، او

شد آب،‌ دلش كباب عباس

با لذت تشنگي گذشتي

از دجله و شط آب عباس

كلب ره تو (مؤيدم) من

اي فخر بني كلاب عباس

سوگند به زينبت كه بر من

لطف آور و رخ متاب عباس

-----------------------------------------
شعری از سید رضا مؤید خراسانی